مبانی نظری سرمایه فکری | مطالعات ISI و علمی پژوهشی


در حال بارگذاری
تاریخ انتشار
۶ آبان ۱۳۹۹
نوع فایل
ورد قابل ویرایش
حجم فایل
تعداد صفحات
16صفحه
تعداد بازدید
1144 بازدید
۲۰,۰۰۰ تومان

مبانی نظری سرمایه فکری

مبانی نظری سرمایه فکری | تعداد صفحات: ۱۶ صفحه

مفهوم سرمایه فکری همیشه مبهم بوده است و تعاریف مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورداستفاده قرار گرفته است بسیاری تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند دارایی‌ها منابع یا محرک‌های عملکرد به جای کلمه سرمایه استفاده کنند و آن‌ها واژه فکری را با کلماتی مانند نامشهود بر مبنای دانش یا غیرمالی جایگزین می‌کنند.

بعضی از حرفه‌ها حسابداری مالی و حرفه‌های قانونی نیز تعاریف کاملاً متفاوتی مانند دارایی‌های ثابت غیرمالی که موجودیت عینی و فیزیکی ندارند ارائه کرده‌اند با توجه به آنچه گفته شد، تعاریف مختلفی در مورد سرمایه فکری گفته شده است که در ادامه به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌کنیم استوارت اعتقاد دارد سرمایه فکری مجموعه‌ای از دانش اطلاعات دارایی‌های فکری تجربه رقابت و یادگیری سازمانی است که می‌تواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود (زردشتیان و کریمی، ۱۳۹۸: ۸۸).

ادامه

سرمایه فکری مبحثی است که امروزه در کنار پیشرفت‌های اقتصادی اجتماعی و مدیریتی یک سازمان شکل‌گرفته و ازآنجاکه این مباحث بر پایه دانش هستند سرمایه فکری اهمیت فزاینده‌ای پیدا کرده است و در فرایند توسعه نقشی بسیار مهم و اساسی ایفا می‌کند. صاحب‌نظران و متخصصان حوزه مدیریت از مفهوم سرمایه فکری تعاریف مختلفی ارائه کرده‌اند اما وجه مشترک این، تعاریف این است که سرمایه فکری شامل اطلاعات خاص و سازمان‌یافته‌ای است که سازمان می‌تواند به‌منظور دسترسی به سودآوری از آن استفاده کند (بختیاری و همکاران، ۱۳۹۷).

بونتیس سرمایه فکری را مجموعه‌ای از منابع نامشهود می‌داند که به فرایند ایجاد ارزش کمک کرده و آن را به سه دسته طبقه‌بندی می‌کند سرمایه ساختاری که دربرگیرنده پایگاه داده‌ها نمودارهای سازمانی و دستورالعمل‌های اجرای استراتژی‌ها و به‌طورکلی هر چیزی را شامل می‌شود که ارزش آن برای سازمان بالاتر از ارزش مادی‌اش باشد (تفضلی هرندی و همکاران، ۱۳۹۹).

سرمایه انسانی که به‌عنوان شایستگی کارکنان توانایی روابط بین شخصی و ارزش‌ها مطرح است و سرمایه رابطه‌ای که نشان‌دهنده توانایی بالقوه یک سازمان به دلیل عوامل نامشهود بیرونی است و به‌عنوان یک پل ارتباطی واسطه در فرایند سرمایه فکری عمل می‌کند در غیاب سرمایه فکری سایر سرمایه‌ها اثربخشی خود را از دست می‌دهند و بدون سرمایه فکری پیمودن راه‌های توسعه و تکامل فرهنگی، اقتصادی آموزشی و دشوار و ناهموار می‌شود سرمایه فکری سرمایه مولد است و دستیابی به اهداف معین را امکان‌پذیر می‌کند (احمدیان و همکاران، ۱۳۹۹: ۱۶۰).

ادامه

سرمایه فکری مهم‌ترین عامل در خلق ارزش و ایجاد ارزش‌افزوده در شرکت‌ها و عملکرد قابل‌قبول آن‌ها می‌باشد. واقعیت گویای اهمیت سرمایه فکری بین ارزش دفتری و ارزش بازار شرکت‌ها به‌ویژه از دهه ۸۰ میلادی به بعد است که به عقیده اکثر تحلیلگران مالی به افزایش سرمایه‌گذاری شرکت‌ها در سرمایه فکری مربوط می‌شود. قابل‌ذکر است که در خلال سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی سرمایه‌گذاری در دارایی‌های فکری دو برابر شده است توجه به موارد فوق، شناسایی، ارزش‌گذاری و مدیریت سرمایه فکری به امری بسیار مهم و حیاتی برای شرکت‌ها تبدیل‌شده است. مدیران باید از میزان سرمایه فکری موجود در شرکت آگاهی داشته باشند تا بتوانند سرمایه فکری شرکت را به نحو مطلوب مدیریت کنند و بدانند که دانش عاملی اساسی در جهت افزایش توانایی شرکت و باقی ماندن در بازار رقابتی محسوب می‌شود(قنبری و پرندین، ۱۳۹۷: ۱۳۴).

سرمایه فکری را می‌توان اساسی‌ترین دارایی یک سازمان دانست. در اقتصاد دانش‌محور، از سرمایه فکری به‌منظور ایجاد ارزش برای سازمان استفاده می‌شود و در دنیای امروز، موفقیت هر سازمانی به توانایی مدیریت این دارایی‌ها بستگی دارد ازاین‌رو، ارزیابی و اندازه‌گیری سرمایه فکری به‌منظور مقایسه تطبیقی، تعیین ارزش واقعی ایجاد مزیت رقابتی و اصلاح و بهبود عملکرد در سازمان‌ها امری ضروری است دستگیر و دارایی فکری سرمایه‌ای است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازه‌گیری می‌کند چنین داشته‌ای ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و از نوع دارایی نامشهود است که از طریق به‌کارگیری دارایی‌های مرتبط با منابع انسانی عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست می‌آید (نوروزی و همکاران، ۱۳۹۸: ۳۵۱).

ادامه

اندازه‌گیری سرمایه فکری از دو جنبه دارای اهمیت است، یکی درون‌سازمانی که هدف از آن تخصیص بهتر منابع در راستای کارایی و به حداقل رساندن هزینه‌های سازمان است دیگری برون‌سازمانی که هدف از آن، در دسترس قرار دادن اطلاعات سرمایه‌گذاری‌های موجود و بالقوه سازمان برای پیش‌بینی رشد آینده و نیز برنامه‌ریزی‌های بلندمدت است. سرمایه فکری مجموعه‌ای از دانش اطلاعات دارایی‌های فکری، تجربه رقابت و یادگیری سازمانی است که می‌تواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری همه کارکنان دانش سازمانی و منابع انسانی گروه‌های هم‌سطح و توانایی‌های آن‌ها را در ایجاد ارزش‌افزوده در برمی‌گیرد و باعث ایجاد منافع رقابتی مستمر می‌شود(یساول و افراسیابی، ۱۳۹۸: ۲).

سرمایه فکری و اجزای آن می‌توان اظهار داشت که سرمایه فکری به سه دسته سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری سازمانی و سرمایه مشتری قابل‌تقسیم است. سرمایه انسانی مهم‌ترین دارایی یک سازمان و منبع خلاقیت و نوآوری است در یک سازمان دارایی‌های دانشی ضمنی کارکنان یکی از حیاتی‌ترین اجزایی است که بر عملکرد سازمان تأثیر بسزایی دارد. همچنین سرمایه انسانی ترکیبی از دانش مهارت، قدرت نوآوری و توانایی افراد شرکت برای انجام وظایفشان و دربردارنده ارزش‌ها فرهنگ و فلسفه شرکت است. سرمایه ساختاری را ادوینسون و مالون به‌عنوان سخت‌افزار نرم‌افزار پایگاه داده‌ها ساختار سازمانی حقوقی انحصاری سازمان علائم تجاری و تمام توانایی‌های سازمان که حامی بهره‌وری کارکنان است تعریف می‌کنند (غلامی و الهی، ۱۳۹۸: ۵۴ و ۵۵).

ادامه

سرمایه فکری، راهی است برای نائل شدن به‌موقعیتی رقابتی با به‌کارگیری ترکیبی واحد از سرمایه انسانی، ساختاری و رابطه‌ای کلمه‌ی فکری، خردی عقلانی به معنی زیرکی هوش و بصیرت است و اصول (بنیاد) اصلی در پس این مفهوم برای تعریف سرمایه که به معنی منابع است می‌باشد سرمایه فکری یک مفهومی است که به تازگی به طرز گسترده‌ای فراگیر شده سازمان‌های انتفاعی و غیرانتفاعی هر دو به دنبال کسب سهمی بزرگ‌تر از بازار هستند تا از منابع خود به روش بهتری برای متمایز شدن از رقبایشان استفاده کنند. این رقابت و شرایط اقتصادی سازمان‌ها را وادار می‌کند تا از منابع خود به‌درستی استفاده کنند تا منجر به بهبود عملکرد شود (عباس زاده امیردهی و همکاران، ۱۳۹۸: ۴۳).

سرمایه فکری شامل آن بخش از کل سرمایه‌یا دارایی شرکت است که مبتنی بر دانش بوده و شرکت دارنده و مالک آن به شمار می‌آید سرمایه فکری در نوآوری، بهره‌وری، رشد و نمو رقابت‌جویی تجاری و عملکرد اقتصادی از اهمیت اساسی و فزاینده‌ای برخوردار است تا آگاهی از سرمایه فکری موجب عدم توجه کافی مدیریت به آن خواهد شد و عدم بهره‌برداری کامل از ارزش‌افزوده قابلیت‌ها را در پی دارد. پس می‌توان نتیجه گرفت که موفقیت روزافزون و بهره‌وری سازمان مرهون توجه به دانش و سرمایه فکری است صاحب‌نظران حوزه سرمایه فکری، اتفاق‌نظر دارند که سرمایه فکری از سه عنصر تشکیل‌شده است که عبارت‌اند از: سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه‌ای (فیض و همکاران، ۱۳۹۷: ۲۳).

دلایل اندازه‌گیری سرمایه فکری

سازمان‌ها به دلایل متعددی تمایل به اندازه‌گیری سرمایه‌های فکری دارند در یک مطالعه پنج دلیل اصلی را به گونه ذیل بیان شده است (غلامی و الهی، ۱۳۹۸: ۵۶):

  1. اندازه‌گیری سرمایه فکری می‌تواند به تدوین استراتژی تجاری برای یک سازمان کمک کند.
  2. سازمان با شناسایی و توسعه سرمایه فکری‌اش می‌تواند یک مزیت رقابتی را به دست آورد.
  3. ایجاد شاخصه‌ای کلیدی عملکرد که به ارزیابی اجرای استراتژی کمک خواهد کرد.
  4. استفاده از ارزیابی‌های غیرمالی سرمایه فکری می‌تواند به طرح‌های بازپرداخت و پاداش شرکت ارتباط داده شود.
  5. ارتباط با سهامداران خارجی که دارایی‌های فکری شرکت‌ها را در اختیار دارند.

 

مبانی نظری سرمایه فکری

یولاه و همکاران در سال ۲۰۲۱. در نظریه خود ارتباط بین متغیرهای حقوق مالکیت معنوی.، انبوه سازی و سرمایه فکری را اثبات کردند. این محققین دریافتند که مبانی نظری سرمایه فکریمتغیرهای حقوق مالکیت معنوی و انبوه سازی می توانند. بر سطح سرمایه فکری اثرگذار باشند. همچنین آنها به این نتیجه رسیدند. که وقتی سطح متغیرهای حقوق مالکیت معنوی و انبوه سازی دچار تغییر شود، احتمال تغییر در سطح متغیر سرمایه فکری نیز وجود دارد.

الملکی و همکاران در سال ۲۰۲۱. در نظریه خود اثبات کردند که سرمایه فکری می تواند تحت تاثیر برنامه ریزی و چالش های مشارکت قرار گیرد. به عبارتی سرمایه فکری معمولا با تغییراتی که در متغیرهای برنامه ریزی و چالش های مشارکت ایجاد می شود، دچار تغییر می شود. زمانی که سازمان در نظر داشته باشه سطح سرمایه فکری را تغییر دهد، پیشنهاد می شود که ابتدا سطوح مرتبط با متغیرهای برنامه ریزی و چالش های مشارکت را تغییر دهد.

مبانی نظری سرمایه فکری

چن در سال ۲۰۲۱. استدلال کرد که زمانی می توان سرمایه فکری را بهبود داد. که به متغیرهای نوآوری و حقوق مالکیت معنوی توجه شود. زمانی یک سازمان به متغیر نوآوری و حقوق مالکیت معنوی توجه می کند.، معمولا سطح سرمایه فکری دچار تغییر می شود. اگر تغییرات ایجاد شده در متغیرهای نوآوری و حقوق مالکیت معنوی مثبت باشد. معمولا سطح سرمایه فکری بهبود می یابد. همچنین این محققین پس از ارایه نظرات خود پیشنهاد دادند. که با حمایت نوآوری و حقوق مالکیت معنوی در یک سازمان می توان سرمایه های فکری را بهبود داد.

واشینگتون و سرپل در سال ۲۰۲۱. در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند. که متغیر سرمایه فکری از متغیر انتظارات تاثیر می پذیرد. به این صورت که سطح تغییرات متغیر انتظارات می تواند. در سطح سرمایه فکری تغییر ایجاد نماید. از سوی دیگر این مطالعه پیشنهاد کرد. که برای بهبود در سطح سرمایه فکری به نظر می رسد. بهبودهایی در سطح متغیر انتظارات می تواند مفید باشد.

ادامه

هائو و همکاران در سال ۲۰۲۱. در نظریه خود یک رابطه معنی دار بین سرمایه فکری. و متغیرهای فناوری بین المللی و حمایت از مالکیت معنوی یافتند. به عبارتی این مبانی نظری سرمایه فکریمحققین اثبات کردند. زمانی که سطح متغیرهای فناوری بین المللی و حمایت از مالکیت معنوی دچار تغییر می شود.، آنگاه می توان انتظار داشت که سطح متغیر سرمایه فکری نیز دچار تغییر شود. همچنین زمانی که متغیرهای فناوری بین المللی. و حمایت از مالکیت معنوی می توانند. به گونه ای برنامه ریزی شوند که در جهت تقویت سرمایه فکری اقدام نمایند.

کسیوگلو و همکاران (۲۰۲۱). این استدلال را داشتند. که تغییرات در سطح متغیرهای مسئولیت اجتماعی و مدیریت استراتژیک می تواند. بر تغییر در سطح سرمایه فکری اثرگذار باشد. به عبارتی زمانی که سطح متغیرهای مسئولیت اجتماعی و مدیریت استراتژیک دچار بهبود شود.، این انتظار وجود دارد که متغیر سرمایه فکری نیز تغییر کند. در صورتی که رابطه متغیر های مسئولیت اجتماعی و مدیریت استراتژیک. با متغیر سرمایه فکری همسو و همجهت باشد. می توان انتظار داشت که سطح متغیر سرمایه فکری با بهبود سطح متغیرهای ارایه شده در تحقیق، بهبود یابد.

ادامه

نویس و همکاران در سال ۲۰۲۱. اثبات کردند که با تغییر در سطح متغیرهای حقوق مالکیت معنوی.، رشد، نوآوری می توان سطح متغیر سرمایه فکری را تحت تاثیر قرار داد. به عبارتی تغییرات متغیر عملکرد در یک سازمان تحت تاثیر مولفه هایی قرار دارد. این مولفه ها عبارتند از:

۱- حقوق مالکیت معنوی.

۲- رشد.

۳- نوآوری.

روستی و کوین (۲۰۲۱). اشاره کردند که سرمایه فکری تحت تاثیر متغیرهای دیگر. در یک سازمان قرار می گیرد. زمانی که سطح متغیرهای توسعه فرهنگ و درک ظرفیت در سازمان تغییر می کند.، آنگاه سطح متغیر سرمایه فکری نیز تغییر می کند. همچنین متغیرهای توسعه فرهنگ و درک ظرفیت اثرگذاری خود. را بر روی متغیر سرمایه فکری براساس همسو بودن. یا ناهمسو بودن اعمال می کنند. زمانی که نتایج مطالعه نشان دهد.، متغیرهای توسعه فرهنگ و درک ظرفیت ارتباط همسویی را با متغیر سرمایه فکری دارند.، آنگاه می توان گفت که تغییرات آنها سبب تغیرات مثبت در سطح سرمایه فکری می شود.

ون هولستین و همکاران (۲۰۲۱). در مطالعه خود ارتباط متغیرهای ناتوانی ذهنی.، دیجیتالی کردن خدمات و سرمایه فکری را تحت آزمون قرار دادند. آنها نشان دادند که متغیر سرمایه فکری در نهایت تحت تغییرات متغیرهای ناتوانی ذهنی. و دیجیتالی کردن خدمات می تواند تغییر نماید. این تغییرات با توجه به نتایج حاصل از تحقیق می تواند هم جهت یا غیر همجهت باشد. زمانی که سطح متغیرهای ناتوانی ذهنی و دیجیتالی کردن. خدمات در سازمان هم جهت با سرمایه فکری باشند.، می توان انتظار داشت که با افزایش سطح آنها سطح متغیر سرمایه فکری نیز بهبود یابد. و با کاهش سطح آنها سطح متغیر سرمایه فکری کاهش یابد.

ادامه

بیانچینی و بومبردا (۲۰۲۱). متغیرهای حقوق مالکیت معنوی، شرکت های چندملیتی و انتقال فناوری. را در ارتباط با سرمایه فکری مورد بررسی قرار دادند. این محققین دریافتند. که متغیرهای حقوق مالکیت معنوی، شرکت های چندملیتی و انتقال فناوری معمولا می توانند. بر سطح سرمایه فکری اثرگذار باشند. به این صورت که با تغییر در سطح حقوق مالکیت معنوی.، شرکت های چندملیتی و انتقال فناوری می توان انتظار داشت. که سطح متغیر عملکرد سازمان نیز دچار تغییر شود. همچنین این محققین اثبات کردند. که سرمایه فکری در نهایت با تاثیر پذیری از متغیرهای حقوق مالکیت معنوی.، شرکت های چندملیتی و انتقال فناوری می تواند. در یک سازمان تغییراتی را ایجاد نماید

لی و همکاران در سال ۲۰۲۱ . اثبات کردند که سرمایه فکری با متغیر حمایت از مالکیت معنوی ارتباط دارد.  این محققین اثبات کردند زمانی که متغیر حمایت از مالکیت معنوی دچار تغییر شوند.، به دلیل ارتباط با متغیر سرمایه فکری آن را نیز دچار تغییر خواهند کرد. معمولا اثرات متغیر حمایت از مالکیت معنوی بر سرمایه فکری هم جهت بوده و سبب تقویت سرمایه فکری می شود.

مبانی نظری سرمایه فکری

ادامه

داسیلوا و همکاران (۲۰۲۱). در بررسی اثر متغیرهای سازمانی در سرمایه فکری دریافتند. که معمولا سرمایه فکری می تواند. تحت تاثیر متغیرهای تولید بالقوه فناوری های جدید و دارایی های معنوی قرار گیرد. به صورتی که افزایش یا کاهش در سطح متغیرهای تولید بالقوه فناوری های جدید. و دارایی های معنوی معمولا سبب تغییر در سطح سرمایه فکری می شود. اگر این تغییرات همسو باشد. با افزایش در مقدار متغیرهای اعلام شده. معمولا سطح سرمایه فکری نیز افزایش می یابد. اگر ارتباط بین متغیرها ناهمسو باشد. آنگاه با افزایش متغیرهای مورد بررسی، سطح سرمایه فکری کاهش خواهد یافت.

دیچامبریر و همکاران در سال ۲۰۲۱ .اثبات کردند که متغیر یادگیری مهارت های سریع  بر سرمایه فکری اثرگذار هست. این محققین اثبات کردند که متغیر یادگیری مهارت های سریع  می تواند. در یک سازمان بر میزان سرمایه فکری اثرگذار باشد. همچنین ارتباط متغیر سرمایه فکری با متغیر یادگیری مهارت های سریع.  در سازمان ممکن است همسو و یا غیر همسو باشد. این موضوع با توجه به نمونه آماری. و ماهیت سازمانی که مورد بررسی قرار گرفته است ممکن است. متفاوت باشد. اما در کل این محققین استدلال کردند. که با تغییر در سطح متغیر  یادگیری مهارت های سریع  می توان شاهد تغییر در سطح متغیر سرمایه فکری بود.

مبانی نظری سرمایه فکری

جایاسکاران و فریدریکسون (۲۰۲۱). اثبات کردند که متغیر سازمانی تحت تاثیر برخی از ابعاد سازمانی قرار می گیرد. این ابعاد عبارتند از:

۱-فرهنگ.

۲-حقوق مالکیت معنوی.

۳-پذیرش فناوری.

این محققین اثبات کردند. زمانی که هر یک از ابعاد بیان شده در سطح سازمان دچار تغییر شود.، آنگاه می توان انتظار داشت. که این تغییر با سطح سرمایه فکری در ارتباط باشد.

ادامه

جمینر و جمینر (۲۰۲۱). در نظریه خود به بررسی رابطه نوآوری داخلی، حمایت معنوی خارجی و سرمایه فکری پرداختند. این محققین اثبات کردند. که نوآوری داخلی و حمایت معنوی خارجی بر سرمایه فکری اثرگذار است. به عبارتی با استفاده از متغیرهای نوآوری داخلی و حمایت معنوی خارجی می توان. سطح سرمایه فکری را نیز تحت تاثیر قرار داد. زمانی سطح هر یک از متغیرهای بیان شده  تغییر می کند. می توان انتظار داشت که سطح سرمایه فکری نیز تغییر خواهد کرد.

کرایوس و همکاران در سال ۲۰۲۱. در نظریه خود ارتباط بین متغیرهای حقوق مالکیت معنوی، اقتصاد زیستی و سرمایه فکری را اثبات کردند. این محققین دریافتند که متغیرهای حقوق مالکیت معنوی و اقتصاد زیستی می توانند. بر سطح سرمایه فکری اثرگذار باشند. همچنین آنها به این نتیجه رسیدند. که وقتی سطح متغیرهای حقوق مالکیت معنوی و اقتصاد زیستی دچار تغییر شود.، احتمال تغییر در سطح متغیر سرمایه فکری نیز وجود دارد.

مینوجا و رومانو  در سال ۲۰۲۱. در نظریه خود اثبات کردند که سرمایه فکری می تواند. تحت تاثیر پایداری و مدیریت قرار گیرد. به عبارتی سرمایه فکری معمولا با تغییراتی که در متغیرهای پایداری و مدیریت ایجاد می شود.، دچار تغییر می شود. زمانی که سازمان در نظر داشته باشه. سطح سرمایه فکری را تغییر دهد.، پیشنهاد می شود که ابتدا سطوح مرتبط با متغیرهای پایداری و مدیریت را تغییر دهد.

مبانی نظری سرمایه فکری

رحمان و همکاران در سال ۲۰۲۱. استدلال کردند. که زمانی می توان سرمایه فکری را بهبود داد. که به متغیرهای عملکرد و کارایی توجه شود. زمانی یک سازمان به متغیرهای عملکرد و کارایی توجه می کند، معمولا سطح سرمایه فکری دچار تغییر می شود. اگر تغییرات ایجاد شده در متغیرهای عملکرد و کارایی مثبت باشد. معمولا سطح سرمایه فکری بهبود می یابد. همچنین این محققین پس از ارایه نظرات خود پیشنهاد دادند. که یل ارتقاء سطح عملکرد و کارایی در سازمانها همواره می توان در راستای تقویت سرمایه فکری قدم برداشت.

نادم  و همکاران در سال ۲۰۲۱.  اثبات کردند که با تغییر در سطح متغیرهای توانایی مدیرعامل.، نگرانی های شغلی، چرخه عمر شرکت و سرمایه گذاری. می توان سطح متغیر سرمایه فکری را تحت تاثیر قرار داد. به عبارتی تغییرات متغیر سرمایه فکری تحت تاثیر مولفه هایی قرار دارد. این مولفه ها عبارتند از:

۱- توانایی مدیر عامل.

۲-نگرانی های شغلی.

۳- چرخه عمر شرکت.

۴- سرمایه گذاری.

مبانی نظری سرمایه فکری

یوان و همکاران در سال ۲۰۲۱. در نظریه خود یک رابطه معنی دار بین سرمایه فکری و متغیرهای ارزیابی و یادگیری یافتند. به عبارتی این محققین اثبات کردند زمانی که سطح متغیرهای ارزیابی و یادگیری دچار تغییر می شود، آنگاه می توان انتظار داشت که سطح متغیر سرمایه فکری نیز دچار تغییر شود. همچنین زمانی که متغیرهای ارزیابی و یادگیری می توانند به گونه ای برنامه ریزی شوند که در جهت تقویت سرمایه فکری اقدام نمایند.

نیکلو و همکاران (۲۰۲۱). اشاره کردند که سرمایه فکری تحت تاثیر متغیرهای دیگر در یک سازمان قرار می گیرد. زمانی که سطح متغیرهای عملکرد، افشای سرمایه گذاری در سازمان تغییر می کند، آنگاه سطح متغیر سرمایه فکری نیز تغییر می کند. همچنین متغیرهای عملکرد، افشای سرمایه گذاری اثرگذاری خود را بر روی متغیر سرمایه فکری براساس همسو بودن یا ناهمسو بودن اعمال می کنند. زمانی که نتایج مطالعه نشان دهد، متغیرهای عملکرد، افشای سرمایه گذاری ارتباط همسویی را با متغیر سرمایه فکری دارند، آنگاه می توان گفت که تغییرات آنها سبب تغیرات مثبت در سطح سرمایه فکری می شود.

مبانی نظری سرمایه فکری

اولرایواجیو و مسومی (۲۰۲۱). در مطالعه خود ارتباط متغیرهای عملکرد مالی، توسعه و سرمایه فکری را تحت آزمون قرار دادند. آنها نشان دادند که متغیر سرمایه فکری در نهایت تحت تغییرات متغیرهای عملکرد مالی و توسعه می تواند تغییر نماید. این تغییرات با توجه به نتایج حاصل از تحقیق می تواند هم جهت یا غیر همجهت باشد. زمانی که سطح متغیرهای عملکرد مالی و توسعه در سازمان هم جهت با سرمایه فکری باشند، می توان انتظار داشت که با افزایش سطح آنها سطح متغیر سرمایه فکری نیز بهبود یابد و با کاهش سطح آنها سطح متغیر سرمایه فکری کاهش یابد.

نیسار و همکاران (۲۰۲۱). اثبات کردند که متغیر سازمانی تحت تاثیر برخی از ابعاد سازمانی قرار می گیرد. این ابعاد عبارتند از:

۱- مدیریت منابع انسانی

۲- عملکرد محیط

۳- طرفداری از محیط زیست

این محققین اثبات کردند زمانی که هر یک از ابعاد بیان شده در سطح سازمان دچار تغییر شود، آنگاه می توان انتظار داشت که این تغییر با سطح سرمایه فکری در ارتباط باشد.

مبانی نظری سرمایه فکری

شهزاد و همکاران (۲۰۲۱). متغیرهای مسئولیت اجتماعی، عملکرد شرکت، عملکرد زیست محیطی، عملکرد اجتماعی و حکمرانی را در ارتباط با سرمایه فکری مورد بررسی قرار دادند. این محققین دریافتند که متغیرهای مسئولیت اجتماعی، عملکرد شرکت، عملکرد زیست محیطی، عملکرد اجتماعی و حکمرانی معمولا می توانند بر سطح سرمایه فکری اثرگذار باشند. به این صورت که با تغییر در سطح مسئولیت اجتماعی، عملکرد شرکت، عملکرد زیست محیطی، عملکرد اجتماعی و حکمرانی می توان انتظار داشت که سطح متغیر عملکرد سازمان نیز دچار تغییر شود. همچنین این محققین اثبات کردند که سرمایه فکری در نهایت با تاثیر پذیری از متغیرهای مسئولیت اجتماعی، عملکرد شرکت، عملکرد زیست محیطی، عملکرد اجتماعی و حکمرانی می تواند در یک سازمان تغییراتی را ایجاد نماید

لیئو وجیانگ در سال ۲۰۲۰. در مطالعه خود اثبات کرد که سرمایه فکری با مالکیت معنوی در ارتباط است. معمولا مالکیت معنوی نقش میانجی را برای حفظ سرمایه فکری بازی می کند. شرکت های با سرمایه فکری بالاتر معمولا ارزش ویژه برند بهتری دارند. همچنین این شرکت ها روابط انسانی قوی تری را در اختیار دارند. سرمایه فکری در این شرکت ها با سه عنصر در ارتباط است. این سه عنصر عبارتند از:

۱-سرمایه رابطه ای شرکت.

۲-سرمایه سازمانی شرکت.

۳-سرمایه انسانی شرکت.

همچنین برای این شرکت ها ارزش ویژه برند با چندین مولفه در ارتباط است. این مولفه ها عبارتند از:

۱-کیفیت درک شده.

۲- آگاهی از برند.

۳- تصویر برند.

سرمایه فکری در این شرکت ها معمولا به توسعه روابط مدیریتی منجر می شود و این روابط تعدیل کننده روابط تجاری هستند. همچنین سرمایه فکری توسعه دهنده شبکه های اجتماعی موجود در شرکت نیز می شود.

مبانی نظری سرمایه فکری در مطالعه هیانگ و هیانگ ۲۰۲۰

هیانگ و هیانگ در سال ۲۰۲۰ .در نظریه خود اثبات کرد که سرمایه فکری با عملکرد سازمانی در ارتباط است. عملکرد سازمانی معمولا سبب بهبود شرایط شرکت می شود. این عملکرد تحت تاثیر سرمایه فکری قرار دارد. برای دستیابی به عملکرد سازمانی بهتر شرکت ها باید بر روی توانایی خلق سرمایه فکری سرمایه گذاری نماین. میزان توانایی شرکت در سرمایه گذاری بر سرمایه فکری معمولا سبب تعیین سطح سرمایه فکری شرکت می شود. همچنین توانایی سازمانی، ابعاد داخلی و خارجی شرکت نیز بر سرمایه فکری اثرگذار است.

یوسلیزا و همکاران در سال ۲۰۲۰. در نظریه خود اثبات کرد که سرمایه فکری با عملکرد پایداری شرکت در ارتباط است. عملکرد پایدار شرکت در نتیجه سرمایه فکری بهبود می یابد. شرکت هایی که بهبودهای بهتری را ارایه دادند، معمولا سرمایه فکری بهتری را ایجاد می کنند. همچنین سرمایه فکری با عملکرد اقتصادی در ارتباط است و می تواند اثرات اجتماعی داشته باشد. این اثرات اجتماعی بر روابط سازمانی بین کارکنان ایجاد می شود.

مبانی نظری سرمایه فکری در مطالعه محمد و مبارکی ۲۰۲۰

محمد و مبارکی در سال ۲۰۲۰. در نظریه خود اثبات کرد که سرمایه فکری معمولا سیستم های تجاری را تحت تاثیر قرار می دهد. سرمایه فکری همراه با نوآوری در سازمان است. فرایندهای تجاری معمولا با نوآوری بهبود می یابند. فرایندهای تجاری تحت تاثیر نوآوری معمولا مستقل، خودکار و هوشمند عمل می نمایند. این عملکردها ساختارهای سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهند. همچنین آنها می توانند سبب ایجاد تعادل بین نوآوری ها و بهره برداری های سازمانی شوند. سرمایه فکری در این حالت براساس سه مولفه قابل تعریف است. این سه مولفه عبارتند از:

۱- سرمایه انسانی.

۲- سرمایه ساختاری.

۳- سرمایه رابطه ای.

سالوی و همکاران در سال ۲۰۲۰. در نظریه خود در خصوص سرمایه فکری اثبات کرد که این سرمایه با فرایندهای خلق ارزش ارتباط دارد. فرایندهای خلق ارزش در شرکت سبب بهبود سرمایه فکری می شود. همچنین زمانی اقتصاد مبتنی بر تولید یک اقتصاد دانش بنیان باشد، سرمایه فکری دارای اولویت است. آنها اثبات کردند که شرکت ها معمولا برای بهبود منافع ذی نفعان خود، بر خلق سرمایه فکری سرمایه گذاری می کنند. همچنین اشتراک گذاری سرمایه فکری سبب می شود که ارزشیابی عملکرد سازمانی بهتر صورت گیرد. معمولا با بهبود سرمایه فکری ارزش شرکت نیز در سطح بالاتری عرضه می شود. ارزش شرکت معمولا تحت تاثیر سرمایه فکری در چند بعد تغییر می کند. این ابعاد عبارتند از:

۱-سرمایه ساختاری.

۲-سرمایه نیروی انسانی.

۳-سرمایه اجتماعی.

۴-روابط انسانی.

مبانی نظری سرمایه فکری

لندس و همکاران (۲۰۲۰) در نظریه خود به بررسی رابطه رشد، انگیزه و سرمایه فکری پرداختند. این محققین اثبات کردند که رشد و انگیزه بر سرمایه فکری اثرگذار است. به عبارتی با استفاده از متغیرهای رشد، انگیزه می توان سطح سرمایه فکری را نیز تحت تاثیر قرار داد. زمانی سطح هر یک از متغیرهای بیان شده  تغییر می کند می توان انتظار داشت که سطح سرمایه فکری نیز تغییر خواهد کرد.

ایده و همکاران در سال ۲۰۲۰ در نظریه خود ارتباط بین متغیرهای رهبری فکری، استراتژی پایداری، انگیزه رهبران، عملکرد تولید و سرمایه فکری را اثبات کردند. این محققین دریافتند که متغیرهای رهبری فکری، استراتژی پایداری، انگیزه رهبران، عملکرد تولید و سرمایه فکری می توانند بر سطح سرمایه فکری اثرگذار باشند. همچنین آنها به این نتیجه رسیدند که وقتی سطح متغیرهای رهبری فکری، استراتژی پایداری، انگیزه رهبران، عملکرد تولید و سرمایه فکری دچار تغییر شود، احتمال تغییر در سطح متغیر سرمایه فکری نیز وجود دارد.

داویدسون و همکاران در سال ۲۰۲۰ در نظریه خود اثبات کردند که سرمایه فکری می تواند تحت تاثیر مکان، مالیات، دولتها و تبادل مالکیت معنوی قرار گیرد. به عبارتی سرمایه فکری معمولا با تغییراتی که در متغیرهای مکان، مالیات، دولتها و تبادل مالکیت معنوی ایجاد می شود، دچار تغییر می شود. زمانی که سازمان در نظر داشته باشه سطح سرمایه فکری را تغییر دهد، پیشنهاد می شود که ابتدا سطوح مرتبط با متغیرهای مکان، مالیات، دولتها و تبادل مالکیت معنوی را تغییر دهد.

مبانی نظری سرمایه فکری

بوز  و همکاران در سال ۲۰۲۰ اثبات کردند که با تغییر در سطح متغیرهای فروتنی فکری، پیامدهای عاطفی و انگیزه می توان سطح متغیر سرمایه فکری را تحت تاثیر قرار داد. به عبارتی تغییرات متغیر عملکرد در یک سازمان تحت تاثیر مولفه هایی قرار دارد. این مولفه ها عبارتند از:

۱- فروتنی فکری

۲-پیامدهای عاطفی

۳-انگیزه

دامیدا و همکاران در سال ۲۰۲۰ در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که متغیر سرمایه فکری از متغیر مالکیت معنوی تاثیر می پذیرد. به این صورت که سطح تغییرات متغیر مالکیت معنوی می تواند در سطح سرمایه فکری تغییر ایجاد نماید. از سوی دیگر این مطالعه پیشنهاد کرد که برای بهبود در سطح سرمایه فکری به نظر می رسد بهبودهایی در سطح متغیر مالکیت معنوی می تواند مفید باشد.

مبانی نظری سرمایه فکری

البیولشی در سال ۲۰۲۰ در نظریه خود یک رابطه معنی دار بین سرمایه فکری و متغیرهای سرمایه داری نژادی و سیستم جهانی یافت. به عبارتی این محقق اثبات کرد زمانی که سطح متغیرهای سرمایه داری نژادی و سیستم جهانی دچار تغییر می شوند، آنگاه می توان انتظار داشت که سطح متغیر سرمایه فکری نیز دچار تغییر شود. همچنین زمانی که متغیرهای سرمایه داری نژادی و سیستم جهانی می توانند به گونه ای برنامه ریزی شوند که در جهت تقویت سرمایه فکری اقدام نمایند.

تامبو و همکاران (۲۰۲۰) این استدلال را داشتند که تغییرات در سطح متغیرهای نگرش و حقوق مالکیت معنوی می تواند بر تغییر در سطح سرمایه فکری اثرگذار باشد. به عبارتی زمانی که سطح متغیرهای نگرش و حقوق مالکیت معنوی دچار بهبود شود، این انتظار وجود دارد که متغیر سرمایه فکری نیز تغییر کند. در صورتی که رابطه متغیر های نگرش و حقوق مالکیت معنوی با متغیر سرمایه فکری همسو و همجهت باشد می توان انتظار داشت که سطح متغیر سرمایه فکری با بهبود سطح متغیرهای ارایه شده در تحقیق، بهبود یابد.

بانرمن (۲۰۲۰) اشاره کرد که سرمایه فکری تحت تاثیر متغیرهای دیگر در یک سازمان قرار می گیرد. زمانی که سطح متغیرهای مالکیت معنوی و توسعه پایدار در سازمان تغییر می کند، آنگاه سطح متغیر سرمایه فکری نیز تغییر می کند. همچنین متغیرهای مالکیت معنوی و توسعه پایدار اثرگذاری خود را بر روی متغیر سرمایه فکری براساس همسو بودن یا ناهمسو بودن اعمال می کنند. زمانی که نتایج مطالعه نشان دهد، متغیرهای مالکیت معنوی و توسعه پایدار ارتباط همسویی را با متغیر سرمایه فکری دارند، آنگاه می توان گفت که تغییرات آنها سبب تغییرات مثبت در سطح سرمایه فکری می شود.

مبانی نظری سرمایه فکری

لیو  و همکاران (۲۰۲۰) در مطالعه خود ارتباط متغیرهای حقوق مالکیت معنوی و سرمایه فکری را تحت آزمون قرار دادند. آنها نشان دادند که متغیر سرمایه فکری در نهایت تحت تغییرات متغیر حقوق مالکیت معنوی می تواند تغییر نماید. این تغییرات با توجه به نتایج حاصل از تحقیق می تواند هم جهت یا غیر همجهت باشد. زمانی که سطح متغیر حقوق مالکیت معنوی در سازمان هم جهت با سرمایه فکری باشند، می توان انتظار داشت که با افزایش سطح آنها سطح متغیر سرمایه فکری نیز بهبود یابد و با کاهش سطح آنها سطح متغیر سرمایه فکری کاهش یابد.

ریکاپ و فلاچر (۲۰۲۰) اثبات کردند که متغیر سازمانی تحت تاثیر برخی از ابعاد سازمانی قرار می گیرد. این ابعاد عبارتند از:

۱- دانش

۲- نوآوری

۳- پایداری

این محققین اثبات کردند زمانی که هر یک از ابعاد بیان شده در سطح سازمان دچار تغییر شود، آنگاه می توان انتظار داشت که این تغییر با سطح عملکرد سازمان در ارتباط باشد.

مبانی نظری سرمایه فکری

لای و همکاران (۲۰۲۰) متغیرهای مالکیت معنوی، صادرات، بهره وری و توسعه را در ارتباط با سرمایه فکری مورد بررسی قرار دادند. این محققین دریافتند که متغیرهای مالکیت معنوی، صادرات، بهره وری و توسعه معمولا می توانند بر سطح سرمایه فکری اثرگذار باشند. به این صورت که با تغییر در سطح مالکیت معنوی، صادرات، بهره وری و توسعه می توان انتظار داشت که سطح متغیر سرمایه فکری نیز دچار تغییر شود. همچنین این محققین اثبات کردند که سرمایه فکری در نهایت با تاثیر پذیری از متغیرهای مالکیت معنوی، صادرات، بهره وری و توسعه می تواند در یک سازمان تغییراتی را ایجاد نماید.

رودگرز و همکاران در سال ۲۰۲۰ اثبات کردند که سرمایه فکری با متغیرهای یادگیری و ارزیابی ریسک ارتباط دارد.  این محققین اثبات کردند زمانی که متغیرهای یادگیری و ارزیابی ریسک دچار تغییر شوند، به دلیل ارتباط با متغیر سرمایه فکری آن را نیز دچار تغییر خواهند کرد. معمولا اثرات متغیرهای یادگیری و ارزیابی ریسک بر سرمایه فکری هم جهت بوده و سبب تقویت سرمایه فکری می شود.

زاهو  و همکاران (۲۰۲۰) در بررسی اثر متغیرهای سازمانی در سرمایه فکری دریافتند که معمولا سرمایه فکری می تواند تحت تاثیر متغیرهای مالکیت معنوی و نوآوری قرار گیرد. به صورتی که افزایش یا کاهش در سطح متغیرهای مالکیت معنوی و نوآوری معمولا سبب تغییر در سطح سرمایه فکری می شود. اگر این تغییرات همسو باشد با افزایش در مقدار متغیرهای اعلام شده معمولا سطح سرمایه فکری نیز افزایش می یابد. اگر ارتباط بین متغیرها ناهمسو باشد آنگاه با افزایش متغیرهای مورد بررسی، سطح سرمایه فکری کاهش خواهد یافت.

ادامه

ماندلمن و وادل در سال ۲۰۲۰  اثبات کردند که متغیرهای مالکیت معنوی، تعرفه ها و پویایی تجارت بین المللی بر سرمایه فکری اثرگذار هستند. این محققین اثبات کردند که متغیرهای مالکیت معنوی، تعرفه ها و پویایی تجارت بین المللی می توانند در یک سازمان بر میزان سرمایه فکری اثرگذار باشند. همچنین ارتباط متغیر سرمایه فکری با متغیرهای مالکیت معنوی، تعرفه ها و پویایی تجارت بین المللی در سازمان ممکن است همسو و یا غیر همسو باشد. این موضوع با توجه به نمونه آماری و ماهیت سازمانی که مورد بررسی قرار گرفته است ممکن است متفاوت باشد. اما در کل این محقین استدلال کردند که با تغییر در سطح متغیرهای مالکیت معنوی، تعرفه ها و پویایی تجارت بین المللی می توان شاهد تغییر در سطح متغیر سرمایه فکری بود.

دویلیرز و شارما (۲۰۲۰) در نظریه خود به بررسی رابطه آینده مالی، پایداری، گزارشگری یکپارچه و سرمایه فکری پرداختند. این محققین اثبات کردند که آینده مالی، پایداری و گزارشگری یکپارچه  بر سرمایه فکری اثرگذار است. به عبارتی با استفاده از متغیرهای آینده مالی، پایداری و گزارشگری یکپارچه  می توان سطح سرمایه فکری را نیز تحت تاثیر قرار داد. زمانی سطح هر یک از متغیرهای بیان شده  تغییر می کند می توان انتظار داشت که سطح سرمایه فکری نیز تغییر خواهد کرد.

ادامه

بودکر و همکاران در سال ۲۰۲۰ در نظریه خود اثبات کردند که سرمایه فکری می تواند تحت تاثیر عملکردهای محاسباتی قرار گیرد. به عبارتی سرمایه فکری معمولا با تغییراتی که در متغیر عملکردهای محاسباتی ایجاد می شود، دچار تغییر می شود. زمانی که سازمان در نظر داشته باشه سطح سرمایه فکری را تغییر دهد، پیشنهاد می شود که ابتدا سطوح مرتبط با متغیر عملکردهای محاسباتی را تغییر دهد.

نیومیلگلو و مالیک در سال ۲۰۲۰ اثبات کردند که با تغییر در سطح متغیرهای کیفیت نهادی، انباشت سرمایه و وام های چند جانبه می توان سطح متغیر سرمایه فکری را تحت تاثیر قرار داد. به عبارتی تغییرات متغیر عملکرد در یک سازمان تحت تاثیر مولفه هایی قرار دارد. این مولفه ها عبارتند از:

۱- کیفیت نهادی

۲- انباشت سرمایه

۳- وام های چند جانبه

کیانتو و همکاران در سال ۲۰۲۰ استدلال کردند که زمانی می توان سرمایه فکری را بهبود داد که به متغیرهای معیارهای اندازه گیری و دیدگاه دانش بنیان توجه شود. زمانی یک سازمان به متغیرهای معیارهای اندازه گیری و دیدگاه دانش بنیان توجه می کند، معمولا سطح سرمایه فکری دچار تغییر می شود. اگر تغییرات ایجاد شده در متغیرهای معیارهای اندازه گیری و دیدگاه دانش بنیان مثبت باشد معمولا سطح سرمایه فکری بهبود می یابد.

ادامه

بارنا و همکاران در سال ۲۰۲۰ در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که متغیر سرمایه فکری از متغیرهای نیروهای مشترک و نوآوری باز تاثیر می پذیرد. به این صورت که سطح تغییرات متغیرهای نیروهای مشترک و نوآوری باز می تواند در سطح سرمایه فکری تغییر ایجاد نماید. از سوی دیگر این مطالعه پیشنهاد کرد که برای بهبود در سطح سرمایه فکری به نظر می رسد بهبودهایی در سطح متغیرهای نیروهای مشترک و نوآوری باز می تواند مفید باشد.

سالوی و همکاران (۲۰۲۰) این استدلال را داشتند که تغییرات در سطح متغیرهای گزارش های یکپارچه و ارزش شرکت می تواند بر تغییر در سطح سرمایه فکری اثرگذار باشد. به عبارتی زمانی که سطح متغیرهای گزارش های یکپارچه و ارزش شرکت دچار بهبود شود، این انتظار وجود دارد که متغیر سرمایه فکری نیز تغییر کند. در صورتی که رابطه متغیر های گزارش های یکپارچه و ارزش شرکت با متغیر سرمایه فکری همسو و همجهت باشد می توان انتظار داشت که سطح متغیر سرمایه فکری با بهبود سطح متغیرهای ارایه شده در تحقیق، بهبود یابد.

سیکندو و همکاران (۲۰۲۰) اشاره کرد که سرمایه فکری تحت تاثیر متغیرهای دیگر در یک سازمان قرار می گیرد. زمانی که سطح متغیرهای توسعه پایدار، سیاست های فناوری و برنامه های آینده در سازمان تغییر می کند، آنگاه سطح متغیر سرمایه فکری نیز تغییر می کند. همچنین متغیرهای توسعه پایدار، سیاست های فناوری و برنامه های آینده اثرگذاری خود را بر روی متغیر سرمایه فکری براساس همسو بودن یا ناهمسو بودن اعمال می کنند. زمانی که نتایج مطالعه نشان دهد، متغیرهای توسعه پایدار، سیاست های فناوری و برنامه های آینده ارتباط همسویی را با متغیر سرمایه فکری دارند، آنگاه می توان گفت که تغییرات آنها سبب تغیرات مثبت در سطح سرمایه فکری می شود.

نظریات در سال۲۰۱۹

ندیم و همکاران (۲۰۱۹) .در نظریه خود اثبات کردند. که سرمایه فکری با اجزای خود (سرمایه انسانی ، نوآوری و فیزیکی) و متغیر عملکرد شرکت ارتباط دارد. بنابراین اثبات کردند که تأثیر مثبت بین سرمایه فکری و مغیر عملکرد شرکت  وجود دارد.

مولودچیک و همکاران (۲۰۱۹). در نظریه خود اثبات کردند. که سرمایه فکری در سطح صنعت و شرکت تأثیر همزمان قابل توجهی بر عملکرد شرکت دارند. این محققین اثبات کردند که قدرت اثر عملکرد سرمایه فکری وابسته به صنعت است.

نظریات در سال۲۰۱۸

حمدان (۲۰۱۸) در نظریه خود باور داشتند. که سرمایه فکری با متغیر عملکرد شرکت در ارتباط است. این محقق اثبات کرد. که با دو متغیر عملکرد مبتنی بر حسابداری و عملکرد مبتی بر بازار اثرگذار است. همچنین بر این باور است که با افزایش سرمایه فکری ، متغیر عملکرد مبتنی بر حسابداری به خوبی پشتبانی می شود.

علامه(۲۰۱۸) در نظریه خود بر این باور بود. که به اشتراک گذاشتن دانش بر روی سه مولفه  سرمایه فکری (سرمایه انسانی ، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای) تأثیرات مثبتی داشت. به گونه ای که ابعاد سرمایه فکری به نوبه خود باعث نواوری می شود.

پدرو و همکاران (۲۰۱۸) در نظریه خود اثبات کردند. که سرمایه فکری که شامل سه سرمایه (انسانی؛ ساختاری (سازمانی یا فرآیندی) ؛ و رابطه ای (اجتماعی یا مشتری)) می باشد. بر عملکرد سازمانها /مناطق/کشورها اثرگذار است . به گونه ای که که این تاثیر مثبت به طور خطی نیست. و به سایر عوامل مختلف مرتبط با محیط پیرامون بستگی دارد.

منابع

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.