اختلال اضطراب اجتماعی |مبانی نظری و ادبیات تحقیق
اختلال اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی | تعداد صفحات :با احتساب منابع ۱۵ صفحه
اختلال اضطراب اجتماعی
اضطراب به منزله بخشی از زندگی آدمی است اما زمانی مایه نگرانی میشود که شدت آن به گونه ای باشد. که توانایی عمل کردن در در زندگی روزمره را مختل کند .یکی از بیماریهای روانی اختلال اضطراب است. که تعداد قابل توجهی از جوانان از آن رنج می برند و یکی از شایع ترین گروههای اختلال روانی را تشکیل می دهد . این نوع اختلال، انواع مختلفی از اضطراب را شامل می شود که یکی از آنها اضطراب اجتماعی است. اضطراب اجتماعی شامل ترس مقاومتی از یک یا چند موقعیت عملکردی یا اجتماعی است. که در آن فرد با افراد غریبه یا نظارت احتمالی توسط دیگران مواجه می شود. این ترسهای فردی که شخص به طرق مختلف بر مبنای آنها عمل می کند.
انجمن روانپزشکی آمریکا (۲۰۱۳) اختلال اضطراب اجتماعی، یک اختلال روانی رایج آزاردهنده و مقاوم و به طور بالقوه ناتوان کننده است . از طرفی دیگر این اختلال یکی از رایج ترین نوع مشکلات سلامت روانی است. و غالبا باعث ناتوانی کارکردی مهمی می شود . اختلال اضطراب اجتماعی با برخی ویژگی های جسمانی(مانند سرخ شدن گونهها تعرق و خشکی دهان)،. ویژگی های روان شناختی (شرم ،خجالت ترس از ارزیابی منفی و ترس از .(انتقاد و ویژگیهای رفتاری کناره گیری اجتناب از تماس چشمی و ترس از صحبت کردن در جمع یا مورد خطاب واقع شدن مشخص می شود.( ذوالفقاری و هاشمی،۱۳۹۸: ۸۵).
۰
اختلال اضطراب اجتماعی در عین ایجاد نوعی انزوا و فاصله در برگیرنده نگرانی فرد از نوع نگاه و نظر دیگران در این مورد است. که چیزی بگوید یا کاری انجام دهد که خجالت آور باشد . جوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی،. به طور کلی مراودات اجتماعی ضعیف و توانایی تطابق کمتری نسبت به همسالان خود دارند. و در مواجه با انتظارات دوران بزرگسالی با مشکلات بیشتری روبه رو می شوند.
گارسیالوپز و همکاران (۲۰۰۶) این اختلال با کاهش زیاد کیفیت زندگی رابطه دارد . اختلال اضطراب اجتماعی به عنوان یکی از شایع ترین اختلالهای اضطرابی در طول عمر با تاثیرگذاری منفی گسترده و عمیق بر فرآیند ،تحصیل ،.شغل و زندگی فرد مبتلا تخریب معنادار عملکرد را به دنبال دارد . افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ترس زیادی از ارتباط رو در رو با دیگران نشان می دهند .
.
از سویی دیگر هنگامی که چنین افرادی با یک موقعیت یا چالش اجتماعی مواجه میشوند توجه خود را به نگرانی معطوف کرده و به خود به صورت منفی و نتایج منفی تعامل و ارتباط اجتماعی را به صورت اغراق آمیز می نگرند آنها مهارتهای اجتماعی خود را برای رویارویی با این شرایط مناسب نمی بینند و برای جلوگیری از حوادث ناگوار و بد شناسی ،اجتماعی به راهبردهای مقابله ناسازگارانه مانند پرهیز و اجتناب از روبرو شدن با آن موقعیت و یا رفتارهای محافظه کارانه روی می آورند و بعد از آن به فکر فرو میروند که این مسئله موجب افزایش نگرانی اجتماعی آنها می شود(ذوالفقاری و هاشمی،۱۳۹۸: ۸۵).
اختلال اضطراب اجتماعی به عنوان یکی از شایع ترین اختلال های اضطرابی در طول عمر با تأثیر گذاری منفی گسترده و عمیق بر فرآیند ،.تحصیل شغل و زندگی فرد مبتلا تخریب معنادار عملکرد را به دنبال دارد. (عابدی و همکاران،۱۳۹۶: ۴).
۱
اختلال اضطراب اجتماعی یا جمعهراسی نوعی اضطراب است که با ترس و اضطراب شدید در موقعیتهای اجتماعی شناخته میشود و حداقل بخشی از فعالیتهای روزمره شخص را مختل میکند. اضطراب اجتماعی یک اختلال بسیار ناتوانکنندهاست که میتواند بسیاری از جنبههای زندگی فرد را مختل کند. در موارد شدید، اضطراب اجتماعی میتواند کیفیت زندگی فرد را به شکل چشمگیری کاهش دهد.
بعضی از مبتلایان ممکن است هفتهها از خانه خارج نشوند یا از بسیاری موقعیتهای اجتماعی مانند موقعیتهای شغلی و تحصیلی خود صرف نظر کنند. اضطراب اجتماعی میتواند از نوع خاص (زمانی که فقط برخی موقعیتهای اجتماعی خاص موجب اضطراب میشود. مثل سخنرانی در حضور جمع) یا از نوع فراگیر باشد. اضطراب اجتماعی فراگیر عموماً شامل نوعی نگرانی شدید، مزمن و پایدار میشود که فرد از قضاوت دیگران در مورد ظاهرش یا رفتارش یا خجالت کشیدن و تحقیر شدن در حضور دیگران دارد. در حالی که شخص مبتلا معمولاً متوجه غیرمنطقی بودن یا زیاده روی در این احساس ترس و نگرانی میشود ولی غلبه کردن بر این ترس برایش بسیار سخت است.
ویژگی های آن
با در نظر گرفتن ویژگیهای فوق، اختلال اضطراب اجتماعی (هراس اجتماعی) یکی از رایج ترین بیماریهای روانشناختی، شایعترین نوع اختلال اضطرابی و سومین اختلال روانی با شیوع ۱۳ درصدی بین جمعیت عمومی شده است. شیوع آن در جامعه ایران در سال ۱۳۹۴، ۱/۱۰ درصد با برتری نسبت زنان مبتلا نسبت به مردان بوده است. از این رو در سالهای اخیر، به عنوان اختلالی دارای اهمیت در زمینه بهداشت همگانی در نظر گرفته شده است. اما درمانهای صورت گرفته تاکنون هریک به جنبه ای از عوامل زیربنایی آسیب دیده در این اختلال پرداخته و هریک اثر ویژه ای در اختلال اضطراب اجتماعی دارد و فقط تا حدودی در درمان آن موفق بوده و خیلی از مراجعین بخشی از علائم را پس از درمان هم تجربه می کنند (غیورکاظمی و همکاران، ۱۳۹۴: ۲۲).
اختلال اضطراب
اختلال اضطراب اجتماعی اختلالی شایع، مزمن و ناتوان کننده است. (منزس و همکاران، ۲۰۱۱). اضطراب اجتماعی تصوری است که از این ادراک فرد به وجود می آید که قادر نیست تأثیر مطلوبی از خودش به کسانی که مهم هستند، انتقال دهد (بهرامی و همکاران، ۱۳۹۲: ۶۳و۶۴). اضطراب و نگرانی از ویژگی های معمول همه اختلالات روانپزشکی و هیجانی محسوب می شود. و اختلالات اضطرابی، شایع ترین اختلالات روانی در جمعیت عمومی هستند. در این میان، اختلال اضطراب فراگیر[۴]یکی از شایع ترین و فرایندهای اساسی آن، فرایندهای اصلی دخیل در همه اختلالات اضطرابی استاختلال اضطراب فراگیر اختلالی ناتوان کننده است که مشخصه اصلی آن، نگرانی مزمن، فراگیر و کنترل ناپذیر است (موسوی مقدم و همکاران، ۱۳۹۶: ۲۴).
ادامه
در سالهای اخیر اختلال در فرآیند و محتوای فراشناخت به عنوان پایه بسیاری از اختلال های روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته است . فراشناخت به عنوان هر نوع دانش یا فرایند شناختی است که در ارزیابی نظارت یا کنترل شناخت مشارکت دارد .بنابراین باورهای فراشناختی (که افراد در مورد تفکر و فرآیندها و تجربه های شناختی خود دارند ) میتوانند نیروی پنهان برانگیزنده سبک های زیان بار اندیشیدن بوده و به ناراحتی هیجانی درازمدت منجر شوند.
درمان فراشناختی شامل حیطه های محتوایی گسترده ای است به این معنی که هر اختلال در درون این حیطهها محتوای اختصاصی خود را داردبه عنوان مثال باورهای فراشناختی مثبت باورهایی را دربرمیگیرد که به درگیری سودمند در فعالیت های شناختی خاص مانند نگرانی نشخوار فکری و غیره مربوط میشود( در موردSAD نگرانی درباره افکار و ارزیابی دیگران به فرد کمک میکند تا از مسخره شدن دور بماند).
باورهای فراشناختی
از سوی دیگر باورهای فراشناختی منفی، باورهای مربوط به کنترل ناپذیری، معنی، اهمیت و خطرناک بودن افکار و تجربه های شناختی هستند (مانند مضطرب شدن باعث بیماری جسمی میشود)(ولز،۱۳۸۸). ولز و موریسون (۱۹۹۴) اولین کسانی بودند که مستقیم تفاوتها و شباهتهای بین وسواسها و نگرانی را در یک جمعیت غیر بالینی بررسی کردند.
آنها دریافتند که در مقایسه با افکار وسواسی، نگرانی دارای ماهیت کلامی بیشتر، واقعیتر و ارادیتر است، رهایی از آن دشوارتر است، فقدان تمرکز حواس بیشتری را به دنبال دارد و رابطه قویتری با انگیزش به عمل دارد (لانگلویس و همکاران، ۲۰۰۰ الف؛ دوی و ولز، ۲۰۰۶). اجبارها رابطه قویتری با وسواسها دارند.لانگلویس و همکاران (۲۰۰۰ الف و ب) نشان دادند که نگرانی تکرار شوندگی بیشتری نسبت به وسواسها دارد، سبب تداخل شدیدتری میشود، دوره طولانیتری دارد و محتوای آنها ناخوشایندتر و گیجکنندهتر است.
علاوهبراین، نگرانی در مقایسه با وسواسها، مبهمتر و فراگیرتر است، در اغلب موارد با رویداد خاصی مرتبط است، افراد آگاهی بیشتری از راه انداز آنها دارند، اجتناب بیشتری از این راه اندازها میکنند و معتقدند که رهایی از نگرانی مشکلتر است. بهعلاوه، وسواسها غیرارادیتر و ناهمخوانتر هستند، کنترل آنها راحتتر است، بیشتر به شکل تصویر تجربه میشوند، در حالیکه نگرانیها بیشتر به شکل کلامی تجربه میشوند (منصوری و همکاران، ۱۳۹۰: ۵۹).
منصوری و همکاران
منصوری و همکاران (۱۳۹۰) بیان داشته است که عود افکار منفی یکی از ویژگیهای عمده اختلالهای اضطرابی و افسردگی است. در اختلالات اضطرابی این افکار را میتوان شکلی از نگرانی یا وسواس در نظر گرفت. در حالیکه، در افسردگی چنین افکاری را میتوان نشخوار فکری نامید. لذا، افکار عود کننده نگرانی، وسواس و نشخوار فکری نقش بسزایی در ابتلا و تداوم اختلالهای اضطرابی و بیخوابی بازی میکنند. نتایج مطالعات وی نیز نشان داده است که افکار عود کننده منفی نقش مهمی در ابتلا و تداوم اختلالهای اضطرابی و خلقی بازی میکنند.
مطالعات متعدد نشان میدهد که تجربه اضطراب اجتماعی در نوجوانی افزایش مییابد و با مشکلات متعدد از جمله تفسیرهای سوگیرانه از موقعیتهای اجتماعی اختلال در عملکرد اجتماعی با عملکرد اجتماعی ضعیف همراه میشود، بنابراین، اضطراب زیاد در موقعیتهای اجتماعی، میتواند بر تواناییها و قابلیتهای اجتماعی، تحصیلی و حرفهای فرد آسیب برساند (دیویس، مانسن و تارزا، ۲۰۰۹).
با توجه به اینکه اضطراب اجتماعی از ترسهای رایج در سن مدرسه، بهویژه در دوره نوجوانی است و میتواند مخل عملکرد اجتماعی و تحصیلی در شرایط آموزشی باشد و در صورت عدم تشخیص و رسیدگی، باعث کاهش عملکرد تحصیلی و اختلال در کارکرد اجتماعی و شخصیت اجتماعی در بزرگسالی شود، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابراز وجود و خودکارآمدی با اضطراب اجتماعی در دانش آموزان انجام شده است (تمنایی فر، ۱۳۹۱: ۹۷).
به عقیده میلر (۲۰۰۷)، اضطراب اجتماعی، ترسی آشکار و مزمن از یک یا چند موقعیت اجتماعی است که طی آن فرد، خود را در معرض موشکافی دیگران میبیند. طبق نسخه تجدیدنظرشده چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، ممکن است ترسهای ویژهای در زمینه فعالیتهایی مانند نوشتن و سخن گفتن در حضور دیگران داشته باشند.
این اختلال، از این باور فرد ناشی میشود که او در چنین موقعیتهایی به طرز خجالتآور یا تحقیرآمیزی عمل خواهد کرد. فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، میکوشد از موقعیتهایی که در آنها ممکن است مورد ارزیابی قرار گیرد و نشانههای اضطرابی در او ظاهر شود و یا به روشی رفتار کند که خجالتزده شود، پرهیز کند در واقع، هنگامی که اجتناب از موقعیتهای اجتماعی غیر ممکن میشود، قرار گرفتن در این موقعیتها باعث اضطراب میشود (ماجد و همکاران، ۲۰۱۱).
این اختلال، باعث رنج از آسیبهای جدی در روابط اجتماعی، اجتناب از روابط اجتماعی و عدم پختگی اجتماعی، اختلال در کارکرد اجتماعی و شخصیت اجتماعی در بزرگسالی میشود. همچنین، ممکن است با سایر اختلالات اضطرابی، افسردگی و سوء مصرف الکل همراه شود. اضطراب اجتماعی از اختلالات شایع محسوب میشود (تمنایی فر، ۱۳۹۱: ۹۸). پوررضائیان (۱۳۹۵) در این زمینه بیان می دارد که اضطراب اجتماعی چیزی بیش از کمرویی صرف است و میتواند منجر به ناتوانی قابل ملاحظهای شود.
تشخیص این اختلال مستلزم این است که ترس یا اضطراب فرد را از وضعیت معمولش دور کند. علائم باید در طول شش ماه یا بیشتر به طور مداوم وجود داشته باشند. در این اختلال بازهی زمانی فقط برای کودکان مهم بود اما این معیار را به بزرگسالان هم گسترش داده است. وجود معیار حداقل دورهی علائم احتمال ترس صرفاً گذرا یا موقت را رد میکند. برای اینکه یک فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تشخیص داده شود، باید از ناراحتی قابل ملاحظهای رنج ببرد و یا اینکه بیماری منجر به اختلال در روال عادی زندگی اجتماعی، شغلی، تحصیلی و یا سایر فعالیتهای روزمرهی فرد شود.
بر خلاف اختلال اضطراب که لازم است خود فرد نیز تشخیص دهد که پاسخهایش، بیش از حد یا غیر منطقی است، در اختلال اضطراب اجتماعی ملاک، تشخیص درمانگر است. درمانگر تعیین میکند که آیا واکنش فرد ممکن است با دلایل دیگر مثل اضطراب عمومیتر یا عوارض جانبی برخی از داروها بهتر توجیه شود. اگر فرد از عوامل پزشکی دیگر -مثلاً لکنت زبان یا چاقی- رنج ببرد ترس یا اضطراب تجربه شده باید به دیگر شرایط یا آنچه که به طور معمول احساس میشود، ربطی نداشته باشد.
<h2> </h2>
مولفه های اثرگذار بر اختلال اضطراب اجتماعی به خودکارآمدی و نوع نگاه فرد به جامعه باز می گردد. اضطراب اجتماعی با انتظارات غیر واقعی در مورد معیارهای اجتماعی و نقص در انتخاب هدفهای اجتماعی قابل دسترس مرتبط است. در مواجهه با موقعیتهای اجتماعی چالش برانگیز، بیماران اختلال اضطراب اجتماعی عمدتاً توجه خود را به جنبههای منفی خود و عملکرد اجتماعیشان معطوف میکنند.
این موضوع در بیماران مختلف منجر به بیش برآورد پیامدهای منفی مواجهه اجتماعی. احساس ناتوانی در کنترل عاطفی، خودانگاره منفی به عنوان یک موجود اجتماعی، و یا احساس ضعف در مهارتهای اجتماعی میشود. در نتیجه افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی گوش به زنگ خطاهای اجتماعی هستند و اشتباهات خود را فاجعه آمیز تلقی میکنند. در مقابل همه این تهدیدهای اجتماعی، رایجترین راهبرد غیر انطباقی این افراد، فرار از اجتماع، رفتارهای اجتنابی و رفتارهای ایمنساز، همراه با نشخوار ذهنی پس از رویداد است. این نشخوار ذهنی باعث اضطراب اجتماعی در آینده خواهد شد (هوفمان و اتو، ترجمه چینی فروشان و آگشنه، ۱۳۹۰).
از طرف دیگر، برخی روانشناسان معتقدند یکی از عواملی که در بروز اضطراب اجتماعی نقش مهمی دارد، احساس خودکارآمدی پایین افراد مبتلا به این اختلال در موقعیتهای اجتماعی است. بندورا (۱۹۹۷) اختلال اضطراب اجماعی را عقیده راسخ فرد مبنی بر اینکه میتواند یک رفتار خاص لازم برای دستیابی به نتیجه مورد نظر را با موفقیت انجام دهد، تعریف میکند. به اعتقاد بندورا، احساس خودکارآمدی، وابسته به موقعیت خاصی است و به طور قابل ملاحظهای بستگی به موقعیتی دارد که فرد در آن قرار میگیرد.
از زمانی که بندورا این اصطلاح را مطرح کرد، محققان متعددی دریافتهاند که خودکارآمدی با دامنه گستردهای از مسائل، از جمله مهارتهای اجتماعی مربوط است. بر اساس رویکرد شناختی، افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی، در مورد اینکه به نظر دیگران چگونه میآیند و چگونه ارزیابی میشوند، بیش از حد نگران هستند. آنها یک تصویر منفی از دیدگاه مشاهدهگر درباره خود میسازند.
مدلهای شناختی، اضطراب اجتماعی را برحسب باورها و فرآیندهای شناختی مفهومسازی کردهاند. که در عملکرد اجتماعی تداخل میکنند و در نتیجه باعث حفظ اضطراب اجتماعی فرد میشوند. هنگام مواجهه با موقعیتهای اجتماعی، افکار منفی در افراد مضطرب اجتماعی افزایش مییابد؛ بنابراین، به عقیده بندورا (۱۹۹۷) افرادی که اضطراب اجتماعی بالایی دارند اغلب احساس میکنند که مهارتهای ویژه و تواناییهای لازم برای رفتار میان فردی را ندارند و چشم داشت کمی از موفقیت در موقعیتهای اجتماعی دارند. این امر سبب بروز اضطراب بیشتر و تداوم اضطراب در آنها میگردد.
از آنجا که افراد با اختلال اضطراب اجتماعی در موقعیتهای اجتماعی اضطراب زیادی را تجربه میکنند. و خودکارآمدی در موقعیتهای اجتماعی تعیین کننده اضطراب اجتماعی دانسته شده بنابراین تلاش در راستای افزایش خودکارآمدی به عنوان بخشی از درمان مؤثر میباشد (حیدریان و همکاران، ۱۳۹۴: ۱۵۴-۱۵۵). در سالهای. اخیر بررسی الگوهای فکری تفکر در اختلالات اضطراب اجتماعی و بررسی افکار ناخواسته ایجاد کننده وسواس اجباری و نقش آن در دوام اختلالات هیجانی مورد توجه پژوهشگران زیادی قرارگرفته است. یکی از انواع افکار ناخواسته در اختلالات هیجانی نشخوار فکری است. این افکار منفعلانه بوده، جنبه تکراری دارند و بر علایم و نتایج متمرکزند و مانع حل مسأله سازگارانه شده به افزایش افکار منفی منتهی میشوند (دیویس و نالن هاک سما، ۲۰۰۰).
در این درمان. علاوه بر اینکه محتوای تفکر در تعیین محیط اختلالات روانشناختی مهم است ،چگونگی فکر کردن افراد نیز بعد مهم دیگری است که در حفظ و بهبود اختلالات روانشناختی موثر می باشد. از این رو به نظر میرسد بهکارگیری روشهای درمانی که هدف آنها تغییر این الگوهاست به کاهش علائم اختلالات روانشناختی کمک کنند. اثربخشی درمان فراشناختی در بهبود اختلال اضطراب فراگیر و اختلال استرس پس ازسانحه به اثبات رسیده است.
نمونه ای از افراد سالخورده
نیوو ،مونتوری و بورک( ۲۰۰۴). در نمونه ای از افراد سالخورده رابطه فرانگرانی و شدت نگرانی را مطالعه کردند .نتایج نشان دادند فرانگرانی پیشبینی کننده نگرانی آسیبزا و مشکلات ناشی از آن است .رابطه ای که حتی با وجود کنترل نسبی محتوای عمومی غیر فراشناختی نگرانی اضطراب و کنترل ناپذیری نگرانی پایدار ماند. یلماز ،گنکار و ولز( ۲۰۰۷) در مطالعات نقش اختصاصی شناخت و فراشناخت در افسردگی یافته اند که باورهای فراشناختی بیش از باورهای ناکارآمد( طرحواره ها )در بروز علائم افسردگی دخالت دارند (ولز، ۱۳۸۸ ).
علیرغم اثربخشی این درمان در اصلاح انواع اختلالات اضطرابی در جستجوهای به عمل آمده پژوهشی درباره استفاده از فراشناخت درمانی برای بهبودSAD یافت نشد. علیرغم تاثیر آسیب زای SAD بر زندگی افراد پژوهشهای اندکی روی درمان های روانشناختی آن صورت گرفته است. احتمالا میتوان چنین فرض کرد که این نوع درمان در بهبود اضطراب اجتماعی نیز موثر واقع خواهد شد. مهمترین ویژگی و مزیت درمانهای شناختی کم هزینه و کوتاه بودن و از سوی دیگر اثربخشی درازمدت آنهاست همچنین از نظر بنیادهای نظری و سازوکارهای اثربخشی با بنیادهای سبب شناختی اختلالات اضطرابی همخوانی دارد (سلطانی و میکائیلی متبع، ۱۳۹۱: ۸۷).
درمان اختلال اضطراب اجتماعی
درمان اختلال اضطراب اجتماعی در دو طبقه درمان های دارویی و غیر دارویی جای می گیرد. درمان دارویی شامل مهار کننده های انتخابی بازجذب سروتونین مهارکنندههای منوآمینواکسیداز و بنزودیازپینها می باشد. و درمان مطرح ،دیگر درمان روانشناختی است که شامل رفتاری ،شناختی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان مواجهه سازی و آموزش مهارتهای اجتماعی می باشد.
در مراحل پیشرفته ،اختلال با مراجعه به متخصص روش های دارو درمانی و روان درمانی به عنوان راهبردهای موثر به کار گرفته می شوند. نوع استفاده از روش های درمانی توسط متخصصان تعیین می.شود. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی به درمان های دارویی بخوبی جواب نمی دهند . بنابراین متخصصان راهبردهای دارو درمانی و روان درمانی را به همراه یکدیگر مورد استفاده قرار می دهند . برگشت زود هنگام بیماری پس از درمان شدت بیماری توام بودن یا همبودی با سایر اختلالات اضطرابی از جمله اختلال فراگیر و هراس ساده و انتظار بیش از حد از نقش فرد درمانگر عواملی هستند که اثر بخشی درمان را تهدید می کنند .برای بهبود این اختلال باید نشانه های روان شناختی آن را در نظر گرفت. رویکرد شناختی در تبیین اختلال اضطراب اجتماعی نقش اساسی داشته است.
ادامه
و به همین جهت برای درمان اختلال اضطراب اجتماعی حمایتهای پژوهشی گسترده ای از درمان شناختی – رفتاری وجود دارد. هایمبرگ (۲۰۰۲.۳) درمان شناختی – رفتاری ،گروهی بیش از هر درمان دیگری در این اختلال مورد بررسی قرار گرفته است. و بیشترین حمایت تجربی را در این زمینه دریافت نموده است .
هافمن (۲۰۰۷ )درمان شناختی _ رفتاری از طریق بازسازی ،.شناختی موجب کاهش میزان توجه متمرکز بر خود و ترس از ارزیابی منفی شده. و همچنین موجب کاهش نشانه های جسمانی رفتاری و شناختی و رفتارهای ایمن می گردد . بررسی مطالعات اخیر در زمینه اثر بخشی روان درمانی رای اختلال اضطراب اجتماعی نشان میدهد. که درمان شناختی – رفتاری (CBT) موثرترین اقدام برای کاهش اضطراب بوده که اثربخشی آن دراز مدت است. از بروز مجدد پیشگیری می کند . و کیفیت زندگی فرد مبتلا را بهبود می بخشد .
بعد
الیس وهاسون درمان فراشناختی را درمان موثری در زمینه اختلالات اضطرابی معرفی نموده اند . درمان فراشناختی موجب تعمیق و پایداری تاثیرات درمان می شود . در درمان فراشناختی سعی می شود. از طریق شناسایی فراباورهای مثبت و منفی فرد در مورد نظارت همیشگی و نشخوار گونه بر علایم طبیعی برانگیختگی و آموزشهای رفتاری،. ارائه اسنادها و تصحیح شیوه توجه باورهای ناکارآمد فرد در مورد اضطراب. مبتلایان در موقعیتهای اجتماعی کاهش یابد. ولز معتقد است.
این شیوه درمانی از طریق برطرف کردن نگرانی و نشخوار فکری و ایجاد شیوه فراشناختی انعطاف پذیر. مسیر پردازش طبیعی را که در اکثر اختلالات روانی مخدوش شده است، هموار می سازد . مهم ترین مسئله ای که از مطالعات اضطراب اجتماعی برداشت می شود. اهمیت قابل توجه تشخیص و درمان زود هنگام است. در دو دهه ی اخیر حجم زیاد تحقیقات به عمل آمده موجب شده است. که برای درمان این اختلال تضعیف کننده راهبردهای درمانی موثری ابداع شود . (ذوالفقاری و هاشمی،۱۳۹۸: ۸۷-۸۸).
مبانی نظری
کسکین و همکاران (۲۰۲۳) اثبات کردند که اشتراکگذاری اجتماعی در محیطهای یادگیری با محیطهای واقعی متفاوت است و می تواند بر سطح اضطراب اجتماعی اثرگذار باشد. تعامل یادگیرنده- یادگیرنده و تعامل یادگیرنده- مربی می تواند برای شناسایی سطوح اضطراب اجتماعی به کار رود. خرده مقیاس اضطراب اجتماعی برای محیط های یادگیری الکترونیکی از گزاره های مهم مورد بحث می باشد. ارزیابی منفی، علائم جسمی و اجتناب از تعامل از شاخص های اضطراب اجتماعی می باشند. در ابزار اندازه گیری قابل اعتماد و معتبر برای ارزیابی سطوح اضطراب اجتماعی این شاخص ها مورد توجه قرار می گیرند. تعاملات بین فردی فراگیران در محیط های آنلاین در توسعه اضطرای اجتماعی تاثیر می گذارد. افرادی قبلاً یک محیط یادگیری آنلاین یا ترکیبی را تجربه کرده اند، اضطراب اجتماعی کمتری دارند. شناسایی سطوح اضطراب اجتماعی تجربه شده در یادگیری ضروری می باشد.
۱
نیومن و همکاران (۲۰۲۳) اثبات کردند که میزان بالای همبودی بین اختلالات خلقی و اضطرابی عامل اصلی اضطراب اجتماعی می باشد. این اختلال به طور فزاینده ای بر مکانیسم های مشترک در بین اختلالات متعدد تاثیر گذار می باشد. شناسایی مکانیسمهای مشترک برای بهبود اضطراب ضروری می باشد. متاآنالیزها اثربخشی قوی درمانهایی را که مکانیسمهای فرا تشخیصی دارند را بر روی اضطراب اجتماعی مورد تایید قرار می دهند. تفکر منفی تکراری یکی از مکانیسم های فراتشخیصی اختلالات هیجانی در نظر گرفته می شود.
این تفکر بر روی این اختلال تاثیر می گذارد. تفکر منفی تکراری، مانند نگرانی و نشخوار فکری، علائم هیجانی منفی را تشدید می کن و اضطراب اجتماعی بیشتر منجر می شود. این شاخص ها به عنوان دروازه ای برای اختلالات هیجانی مختلف عمل می کند. افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی نسبت به افزایش شدید احساسات منفی و کاهش احساسات مثبت بیزارند. این احساسات نگرانی اضطراب را افزایش میدهد. این اضطراب از پیش بارگذاری شده باعث میشود در هنگام وقوع رویدادهای نگرانکننده عاطفه به صورت منفی تحریک گردد. فرآیند اجتناب از تضاد عاطفی منفی سطح این اختلال را کم می کند. تضاد عاطفی مثبت نیز بر روی این اختلال تاثیر می گذارد. این اختلال باورهای مثبت افراد مضطرب را در مورد نگرانی افزایش میدهد. افزایش احتمال این اختلال باعث نگرانی بیشتر میشود.
۲
سینچی و همکاران (۲۰۲۳) اثبات کردند که تجربیات اجتماعی بد به عنوان یک عامل خطر برای ایجاد اختلال اضطراب اجتماعی محسوب می شود. بسیاری از بیماران مبتلا به این اختلال علائم مرتبط با زندگی روزمره را به خوبی گزارش نمی کنند. تجاربی مانند اجتناب، تغییرات در شناخت و خلق و خو، و همچنین برانگیختگی بیش از حد توسط این افراد گزارش می شود. این اختلال علایمی شبیه به اختلال استرس پس از سانحه دارد. پردازش ناسازگار و بازنمایی تجارب اجتماعی بد در حافظه از ویژگی های این اختلال می باشد. بیش فعالی عاطفی در حین بازیابی حافظه، تجربیات ناخوشایند اجتماعی یکی دیگر از ویژگی های این اختلال می باشد.
واکنش عاطفی مرتبط با تجربیات اجتماعی ناخوشایند مرتبط با علت شناختی و روشن کردن رابطه بالقوه بین هر دو نیز نشانه های این اختلال می باشند. هشتاد و پنج بیمار مبتلا به این اختلال علایم مشابه اختلال استرس پس از سانحه را نیز گزارش می کنند. ارزیابی واکنش عاطفی در طول یادآوری تجربیات اجتماعی نفرت انگیز می تواند سطوح این اختلال را افزایش دهد. تجربه اجتماعی بد در بیماران نسبت به یک واقعه نیز امر مهمی در تعیین این اختلال دارد. در طول یادآوری تجارب بد اجتماعی، این اختلال بیشتر می شود. بیماران مبتلا به این اختلال بیش از حد عاطفی می باشند. بیماران مبتلا به این اختلال علائم شبه اختلال اضطراب اجتماعی شدیدتری را در مقایسه با افراد سالم گزارش می کنند.
اداه
مدلهای سببشناختی اختلال اضطراب اجتماعی تجربیات اجتماعی بد را به عنوان یک عامل خطر محیطی مهم به شمار می آورد. در واقع، بیماران مبتلا به این اختلال می توانند به راحتی خاطرات تجربیات اجتماعی نفرت انگیز به یاد بیاورند. این خودانگاره های تحریف شده منفی اضطراب و علائم مربوطه را افزایش می دهد. بیماران مبتلا به این اختلال علائمی مشابه علائم بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مانند افکار/تصاویر مزاحم، اجتناب از محرکهای مرتبط با رویداد، تغییرات در شناخت/خلق و برانگیختگی بیشازحد در پاسخ را نشان می دهند. مطالعات قبلی تفاوت بین بیماران مبتلا به این اختلال و افراد سالم را در بازنمایی حافظه تجربیات بد اجتماعی می دانند.
۳
کلاگو و وانگ (۲۰۲۳) اثبات کردند که باورهای اجتماعی ناسازگار، تمرکز بر خود، توجه به تهدید در محیط به مولفه ای هستند که اختلال اضطراب اجتماعی را ایجاد می کنند. این عوامل علایم مرتبط با اضطراب اجتماعی را تقویت می کنند.
اضطراب اجتماعی، روان رنجورخویی، افسردگی از علایمی هستند که به یکدیگر وابسته هستند. اضطراب اجتماعی با همه عوامل نگهدارنده ارتباط مثبت استرس ارتباط برقرار می کند. روان رنجورخویی – تمایل به تجربه احساسات منفی نیز دو مولفه دیگر هستند که به این اختلال منجر می شوند. روان رنجورخویی در اضطراب اجتماعی نقش دارد. مداخلات برای اضطراب اجتماعی در این زمینه بسیار زیاد می باشد. ادغام بیشتر استراتژی های تنظیم هیجان به اضطراب اجتماعی منجر می شود. مرورهای ذهنی میتواند شامل تصورات ذهنی منفی، یادآوری شکستهای اجتماعی گذشته و دیدگاههای منفی نسبت به خود از علایم این مفهوم می باشد. باورهای ارزیابی اجتماعی ناسازگار یکی از شاخص های مهم بروز اختلال اضطراب اجتماعی می باشد. اضطراب اجتماعی با سایر حالات عاطفی منفی مرتبط است.
اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) یک اختلال روانی مزمن و ناتوان کننده است که با اضطراب قابل توجه در رابطه با موقعیت های اجتماعی همراه می باشد. یکی از ویژگی های شخصیتی که ممکن است با اضطراب اجتماعی مرتبط باشد روان رنجوری می باشد. عوامل نگهدارنده برای اضطراب اجتماعی به عنوان فرآیندهای شناختی و رفتاری شناخته می شوند. تهدید اجتماعی مولفه دیگری است که سبب ایجاد این اختلال می شود. این شاخص باعث حفظ باورهای ارزیابی اجتماعی ناسازگار و تجربه اضطراب در موقعیت های اجتماعی می شود.
۴
شی و همکاران (۲۰۲۳) اثبات کردند که اضطراب اجتماعی تا حدی ارتباط مثبت بین شدت استفاده از شبکههای اجتماعی را تایید می کند. به عبارتی استفاده زیاد از شبکه های اجتماعی موجب اضطراب اجتماعی می شود. شدت استفاده از شبکههای اجتماعی با افزایش مهارتهای اجتماعی مرتبط است و در صورتی که این مهارت های اجتماعی رشد نیابد. این موضوع سبب ایجاد اضطراب اجتماعی می شود. افراد زیادی نمی توانند مهارت های رسیدن به تعداد بالای دنبال کننده در شبکه های اجتماعی را تجربه کنند.
این کار این اختلال را در افراد وابسته به شبکه های اجتماعی افزایش می دهد. تأثیر مضر شدت استفاده از شبکههای اجتماعی بر اضطراب اجتماعی قابل بررسی می باشد. ارتباط بین شدت استفاده از شبکههای اجتماعی و مهارتهای اجتماعی و اضطراب اجتماعی در بین مردان مشهودتر می باشد. این افراد دارای احساسات سرکوب شده بیشتر بودند. مهارتهای اجتماعی و اضطراب اجتماعی با هم در ارتباط هستند. شدت استفاده از شبکههای اجتماعی علایم اضطراب اجتماعی را تشدید می کند. تأثیر اجتماعی استفاده از شبکه های اجتماعی و تفاوت جنسیت در این زمینه مهم می باشد. اضطراب اجتماعی به طور قابل توجهی با اعتیاد به اینترنت مرتبط می باشد.
۵
اگبی و همکاران (۲۰۲۳) اثبات کردند که نسبت بالایی از کودکان دارای اختلالات گفتاری در برابر این اختلال آسیب پذیر می باشد. این افراد به طور قابل توجهی سازگاری اجتماعی و مهارت های آنها را دارای اختلال می بینند. ایجاد برنامه های آرامش بخش به طور قابل توجهی در کاهش اختلالات اضطراب اجتماعی در بین کودکان مبتلا به اختلالات گفتاری در طول زمان موثر می باشد.
مداخله آرامش بخش در کاهش اختلالات اضطراب اجتماعی در کودکان دارای اختلالات گفتاری موثر و معنادار می باشد. کودکانی که برنامه های آموزشی در این حوزه را دریافت می کند اضطراب اجتماعی کمتری نشان می دهند. همچنین این کودکان سایر مهارت ها را نیز به تدریج به دست می آورند.
۶
زاباگ و همکاران (۲۰۲۳) اثبات کردند که یادگیری و به روز کردن باورها در مورد دیگران گزینه ای است که اضطراب اجتماعی را کاهش می دهد. برای بهبود این اختلال عملکرد روان بین فردی ضروری است. اضطراب اجتماعی یک وضعیت شایع و سنگین می باشد. فرآیندهای حاکم بر یادگیری و به روز رسانی باورها در مورد دیگران این اختلال را کاهش می دهد. مشکلاتی در عملکرد بین فردی این اختلال را افزایش می دهد. اضطراب اجتماعی با سوگیری در یادگیری اطلاعات مثبت یا منفی در مورد دیگران مرتبط نمی باشد. اضطراب اجتماعی با کاهش در به روز رسانی باورهای منفی کمتر می شود. اضطراب اجتماعی مانع بهروزرسانی مثبت اطلاعات اجتماعی می شود. شدت افسردگی و سن از مولفه های کنترلی در این اختلال می باشند. اختلال در عملکرد بین فردی سطح اضطراب اجتماعی را افزایش می دهد.
۷
چو و همکاران (۲۰۲۳) اثبات کردند که اضطراب اجتماعی که به عنوان “اضطراب ناشی از چشم انداز یا حضور ارزیابی شخصی در موقعیت های اجتماعی تعریف می شود یک نوع رایج اختلال روانشناسی به شمار می رود. روابط شخصی با کیفیت پایین می تواند این اختلال را زیاد نماید. این مولفه تأثیر قابل توجهی بر سطح سلامت فردی، هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی به جای می گذارد.
این وضعیت روانی منفی به طور جدی ارتباطات بین فردی و عملکرد اجتماعی افراد آسیب دیده را تحت تأثیر قرار می دهد. این مولفه بر عملکرد آنها در زندگی روزمره، محل کار یا مدرسه تأثیر می گذارد. امروزه محیط بالینی به طور فزایندهای پیچیده، غیرقابل پیشبینی و تغییر می باشد که میزان شیوع این اختلال را زیاد می کند. افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی بیشتر احتمال دارد که اختلالات بین فردی را تجربه کنند و از عملکرد نقش ضعیف رنج می برند.
بعد
نگرانی های مربوط به سلامت روان مانند افسردگی، اضطراب و پریشانی در بین افراد زمینه های رشد این اختلال را بیشتر می کند. شناسایی عوامل روانشناختی اجتماعی خاص که باعث ایجاد اضطراب اجتماعی میشوند، نه تنها به درک مکانیسم زیربنای این اختلال کمک میکند، بلکه راهبردهای مداخلهای مؤثر برای کاهش سطح اضطراب در میان مبتلایان را نیز بهبود می بخشد. مهارتهای ارتباطی بهتر و روابط بین فردی بهتر این اختلال را کاهش می دهد. مشکلات درونیسازی فردی به تأثیر بافت اجتماعی منجر می شود و این اختلال را بیشتر می کند.
محرک های بیرونی یا رویدادهایی که باعث استرس می شوند می توانند این اختلال را زیاد کنند. عملکرد درک شده خانواده تأثیر قابل توجهی بر ناهنجاری های رفتاری و روانی فرد مانند افسردگی، تنهایی، خودکشی و اختلال اضطراب اجتماعی دارد. عملکرد خانواده ارتباط نزدیکی با علائم سلامت روان و کاهش این اختلال دارد. هماهنگی و سلامت کل سیستم خانواده از طریق تعاملات عملکرد خانواده، تأثیر مهمی بر رشد روانی و عاطفی فرزندان دارد. این کار اختلال اضطراب اجتماعی را کاهش می دهد.
منابع
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.