بودجه مشارکتی |مبانی نظری و ادبیات تحقیق
بودجه مشارکتی
بودجه مشارکتی | تعداد صفحات : ۱۰ صفحه
بودجه مشارکتی
بودجهریزی مشارکتی با آگاه کردن تصمیم گیران به اطلاعات. بهتر درباره نتایج هر برنامه، توانایی آنان را در ارزیابی درخواستهای بودجهای. دستگاههای اجرایی افزایش میدهد. بودجه مشارکتی، تمامی فعالیتهای مستقیم و غیرمستقیم. مورد نیاز در برنامه و همچنین تخمین دقیقی از هزینه فعالیتها را در برمیگیرد. بودجهریزی مشارکتی با تمام مزایایی که دارد در مراحل مختلف نیازمند. اقدامات پیچیده در ابعاد فنی نظام بودجهریزی است.
بهطور کلی سیستم حسابداری و نظام مدیریت باید هماهنگ .با یک فرآیند بودجهریزی مشارکتی دچار تحول شوند. بودجهریزی مشارکتی نیازمند تغییراتی بنیادی در سیستمهای اطلاعات مدیریت.، مالی و شیوه مدیریت دستگاههای دولتی است. بودجه مشارکتی ایده آل باید اطلاعات مربوط به فصول، برنامههای دستگاههای اجرایی. را همراه با نتایج پیشبینی شده به تفکیک در بر داشته باشد (باوی، ۱۳۹۵: ۲۰).
مشارکت در بودجهبندی منجر به افزایش اطلاعات در دسترس کارمندان شده.، این عامل منجر به افزایش کارایی مدیران میشود. همچنین با افزایش ناپایداری و نوسان در محیط سازمان.، آثار مثبت عملکردی مشارکت در بودجهبندی افزایش مییابد. مشارکت در بودجهبندی در مورد مدیرانی که نگرش یا انگیزه مطلوبتر دارند.، با بهبود عملکرد همراه است.، در حالی که مشارکت مدیرانی که نگرش یا انگیزه نامطلوبی داشتند، با عملکرد مختل شده همراه بوده است.
ادامه
بودجه مشارکتی درگیری مدیران یا مرئوسان در فرایندهای بودجهبندی است. مشارکت در تنظیم و تدوین بودجه از اشتیاق مدیران ناشی میشود. سپس آنان قصد دارند که انرژی ورودی بیشتر و زمان بیشتری را در کار صرف کنند. تا به اهداف بودجهها نائل شوند. مشارکت در بودجهبندی مزایا و معایبی دارد. مزایای آن وضعیتی است که عملکرد سازمانی را افزایش میدهد. ضعف مشارکت هم، این است که دقت زیادی را در بر میگیرد. که میتواند موجب اختلال رفتاری، مانند اینکه افراد اختلاف بودجهبندی را ایجاد میکنند (باقرزاده پشت مخی، ۱۳۹۴: ۵).
بودجه، یک طرح مقداری کامل برای بهکارگیری و تخصیص کارآمد. و اثربخش منابع یک واحد تجاری تولیدی در یک دوره معین است. بنابراین، لازم است که هر واحد تجاری، فعالیتها یا وظایف منعکس در بودجه. را به طور دقیق تعریف کند. مقدار اطلاعات مشروح و جزئیاتی که لازم است. در بودجه منظور شود به نیاز اطلاعاتی مدیریت و سایر استفادهکنندگان بستگی دارد.
بودجهبندی موجب طرحریزیهای دورهای.، بهبود هم آهنگی و ارتباط و همچنین مقداری کردن طرحها میگردد. بعلاوه، بودجه چارچوبی را برای اندازهگیری و ارزیابی عملکرد فراهم میکند.، آگاهیهای لازم را در مورد مخارج فعالیتها به دست میدهد. و بالاخره فعالیتها را در جهت هدفها هدایت میکند (حسینی پور و فداکار، ۱۳۹۴: ۹).
بودجه مشارکتی
بودجه بیانگر انتظارات کمپانی است.که در شرایط اقتصادی مدت زمان آتی ارائه شده است. نقش بودجه عبارت است از؛ تعیین نیازمندیهای سرمایه خدمات در راستای نیاز به فعالیتهای برنامهریزی شده. در طول دوره معین، برآورد هزینه مجموعهای از فعالیتها و متعاقباً تعیین آن دسته. از فعالیتهایی که متعهد به ظرفیت منابع قابل دسترسی هستند.
کنترل تجارت از طریق تخصیص سرمایه تجارتی با فعالیتهای گوناگون. و تنظیم این اختصاص بین فعالیتها در طول دوره زمانی برنامهریزی شده است. بودجه به عنوان مهمترین سند مالی عملیات دولت.، نقش مهمی را در دستیابی به هدفهای برنامههای درازمدت توسعه کشور دارد. از این رو، تلاش برای بهبود آن، همواره مورد توجه بوده است (باقرزاده پشت مخی، ۱۳۹۴: ۳)
مشارکت یعنی اینکه هم مشکل و هم راهحل پیشنهادی. آن متعلق به افرادی باشد که تحت تأثیر آن قرار میگیرند. زمانی که افراد در سازمان مشارکت دارند.، مشکلی را که موجب نیاز به تغییر میشود به عنوان مشکل خود تلقی مینمایند.
نه مشکل کس دیگر. اما برای اینکه فرایند تغییر، موفقیتآمیز باشد.، افراد باید نسبت به راهحل مشکل یعنی نسبت به تغییرات پیشنهادی هم احساس مالکیت نمایند. بهترین راه تأمین مالکیت مشکل، این است که برای افرادی که مشمول تغییر میشوند. روشن نمایید که تغییر چگونه بر آنها، بر شغلشان و بر آیندهشان اثر میگذارد (حسینی پور و فداکار، ۱۳۹۴: ۴).
بودجه مشارکتی
استفاده از روشهای نوین بودجهبندی علاوه بر اینکه از کندی کار دستگاههای دولتی. و اسراف اموال عمومی جلوگیری میکند، در پیشبرد مقاصد اجتماعی. و اقتصادی نیز بسیار مؤثر بوده و دولتها. از این طریق میتوانند منابع ملی را به نحو عادلانه و مطلوب. در بین اهداف مطلوب جامعه توزیع مینمایند (باوی، ۱۳۹۵: ۳).
در محیط عملیاتی رقابتی امروزی، سازمانها، تمایل زیادی به افزایش عملکرد مدیریتی نشان میدهند. مشارکت بودجهای اشاره به نقش مؤثر مدیران ارشد. و زیردستان آنها در فرآیند تشخیص کاربرد مسائل. و اجرای فعالیتها دارد. به عبارت دیگر مشارکت بودجهای بر عملکرد مدیریتی اثر میگذارد. یک بودجه، به عنوان طرح عملیاتی نقش مؤثری در تنظیم هزینهها و اهداف. درآمد مربوط به مراکز مسئولیتپذیر در یک سازمان شغلی دارد. علاوه بر این ارتباطات عملکرد و انگیزه نیز تأثیرگذار است (باقرزاده پشت مخی، ۱۳۹۴: ۳).
روند متداول بودجهریزی در کشور، اطلاعات کافی در خصوص نتایج هزینه کرد. اعتبارات و میزان اثربخشی و کارایی برنامه به دست نمیدهد. و همچنین دارای افق برنامهریزی کوتاه مدت بوده و محدودیت اقتدار مدیریت. در کنترل هزینهها و نظارت بر اجرای هر واحد را موجب میشود. از آنجا که در سیستم بودجهریزی سنتی عوامل مهمی. چون اثربخشی، کارایی، صرفهجویی و بازدهی در قبال صرف منابع نادیده گرفته میشوند.
لذا از منابع بهدرستی استفاده نشده و حتی به هدر میروند. از طرفی افزایش یا کاهش بودجه دستگاهها تابع تصمیمات سیاسی و اعمال نفوذ. اشخاص و قدرت چانهزنی آنها بوده و میزان پاسخگویی مدیران و سنجش میزان. مسئولیتپذیری آنان کمرنگ میباشد. علاوه بر این در کشور ما بودجه با مسائل اقتصاد کلان مانند. رشد اقتصادی، بیکاری، اشتغال و تورم و به طور کلی رونق و رکود اقتصادی در ارتباط است و از سوی دیگر در اکثر سالها با کسری بودجه مواجه است (باوی، ۱۳۹۵: ۳-۴).
بودجه مشارکتی
افزایش مشارکت در بودجه در سازمان برای به دست آوردن. میزان پذیرفته شده بودجه کمک میکند. مشارکت بودجه نیز به افزایش انگیزه و نگرش کاری کارکنان.، رسیدن به تعهد به هدف سطوح بالاتر از مدیران سطح پایینتر. و بهبود تقارن اطلاعات بین مدیریت ارشد و مدیریت سطح پایین کمک میکند.
مشارکت در بودجهبندی تلاشهای مدیریت را برای فرموله کردن. دقیق پیشبینیها با توجه به حالات محیطی افزایش میدهد. و میتواند منجر به تمرکز توجه مدیریت بر تصمیمات و رفتار مورد نیاز. در دورههای آتی شود و همچنین ممکن است منجر به افزایش تفکر. در مورد اهداف بودجه و گزینههای مختلف گرد.
بودجهبندی مشارکتی میتواند موجب افزایش توانمندیها، مشارکت گروههای حاشیه، تخصیص بهتر و کاراتر بودجهها، استفاده مناسبتر از منابع، اثر بخشی سیاستهای مالی و…. شود. به عبارتی دیگر این روش برای ذینفعان این فرصت را فراهم میآورد که در فرآیند تصمیمگیری و در زمینهی هزینهها و بودجهها مشارکت داشته باشند (باقرزاده پشت مخی، ۱۳۹۴: ۴).
یکی از عوامل مؤثر در تصمیمگیری، وجود اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است. در صورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورتی نامتقارن بین افراد توزیع شود، میتواند منجر به نتایج متفاوت نسبت به موضوعی واحد شود. بنابراین قبل از اینکه خود اطلاعات برای فرد تصمیمگیرنده مهم باشد، این کیفیت توزیع اطلاعات است که باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
بودجه مشارکتی
امروزه در سازمانها به دلیل پیچیدگی و گسترش بخشهای مختلف قطعاً مطلع بودن یک فرد به عنوان تصمیمگیرنده سازمان از تمام امور مربوط به سازمان کاری بس دور از ذهن و نشدنی است، لذا امروزه یکی از راههای اشتراک مناسب اطلاعات تصمیمگیریهای گروهی در سازمان است، که تصمیمات در گروههایی متشکل از افرادی مطلع و آگاه نسبت به بخشهای مختلف سازمان اتخاذ میشود.
بدون شک هر یک از سرپرستان بخشهای مختلف سازمان به دلیل تعامل نزدیک و روزانه با بخش مربوط به خود، از نیازها، کاستیها، نقاط قوت و ضعف آنها آگاهتر هستند و تصمیماتی که بر پایهی این اطلاعات برای بخشهای مذکور اتخاذ شود کاربردیتر و به واقعیت نزدیکتر خواهد بود. بودجهبندی مشارکتی راهکاری است که امروزه در سازمانها به آن توجه فراوان میشود و میتوان گفت که کارآیی آن و اثرات مثبت سازمانی ناشی از اعمال آن تا حد زیادی به اثبات رسیده است (بخارائیان، ۱۳۹۳: ۲).
بودجه در شکل نوین آن نه تنها یک ابزار مدیریت محسوب میگردد، بلکه از اهم موضوعات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و نیز مدیریت محسوب شده و اهمیت آن در حکومتها اعم از ملی و یا محلی چشمگیر، روزافزون و غیر قابل انکار است.
اهمیت برنامهریزی و بودجه به عنوان یک دانش، امروز بر کسی پوشیده نیست و برای ایجاد و استقرار یک نظام مالی و فراهم آوردن یک سیستم برنامهریزی که بر اساس آن بتوان به هدفهای از پیش تعیین شده رسید به کارشناسان مطلع و ورزیده با تخصصهای خاص در زمینه حسابداری، حسابرسی و بودجه نیاز است (بخارائیان، ۱۳۹۳: ۲).
مفاهیم
بودجه
از زمان پیدایش واژه بودجه، تعاریف متعددی از آن به عمل آمده است که با توجه به نوع برداشت و نگاه افراد به موضوع بودجه متفاوت میباشد. در ابتدای امر، بودجه صرفاً به معنای بودجهنویسی مطرح بود. به همین دلیل تعاریفی که از این واژه صورت گرفته، معنای بودجهنویسی را در اذهان تداعی مینماید.
نخستین تعریف قانونی که از بودجه در نظام حقوقی مالی ایران شده، در ماده یک قانون محاسبات عمومی مصوب سال ۱۲۸۹ شمسی است که بودجه را چنین تعریف کرده است: «بودجه دولت سندی است که معاملات دخل و خرج مملکتی برای مدت معینی در آن پیشبینی و تصویب میشود. مدت مزبور را سنه مالی میگویند که عبارت از یک سال شمسی است».
دومین تعریف قانونی مربوط به قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۶ اسفند ۱۳۱۲ شمسی مربوط میشود که چنین آمده است: بودجه لایحه پیشبینی همه عواید و مخارج مملکتی است برای مدت یک سال شمسی که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده باشد (حسینی پور و فداکار، ۱۳۹۴: ۱۰). در ادامه به برخی دیگر از تعاریف بودجه اشاره میشود:
بودجه مشارکتی
– در تعریف دیگر کلی و ریونبارک (۲۰۰۳) دو فرض در زمینه بودجه بیان میکنند که عبارتاند از اینکه اولاً بودجه یک سیستم باز است که برای ارائه عقیده عمومی قادر به تغییر است و دوم اینکه بودجه ابتدای به ساکن ابزار کنترل است که مداخلات دولتی در زمینههای دولتی و خصوصی را محدود و تسهیل میکند (جلالی علیآبادی و همکاران، ۱۳۹۶: ۱۷).
– بودجهبندی به مفهوم کنترل بودجه، شامل کنترل و ارزیابی سیستمهایی که بر اساس پیشبینی و ثبت اهداف بوده و یک ابزار قدرتمند در سازمانها محسوب میشود (میرزایی اسرمی و همکاران، ۱۳۹۶: ۳).
– بودجه عبارت است از یک ابزار مدیریتی برای طراحی فعالیتهای آینده مدیریت که شامل برآورد فروش، هزینهها، تولید و غیره میباشد. بودجهبندی برای مشخص کردن نتایج مورد انتظار کسب و کار و خطوط عملیاتی ممکنی که در آینده باید برای دستیابی به این نتایج پیموده شود انجام میشود (حسینی پور و فداکار، ۱۳۹۴: ۹)
در پایان میتوان گفت بودجه به زبان ساده عبارت است از یک ابزار مدیریتی برای طراحی فعالیتهای آینده مدیریت که شامل برآورد فروش، هزینهها، تولید و غیره میباشد. بودجهبندی برای مشخص کردن نتایج مورد انتظار کسب و کار و خطوط عملیاتی ممکنی که در آینده باید برای دستیابی به این نتایج پیموده شود انجام میشود (حسینی پور و فداکار، ۱۳۹۴: ۱۰).
بودجه مشارکتی
با توجه به مجموع تعاریفی که از بودجه هست، میتوان عناصر تشکیل دهنده آن را برشمرد:
۱- بودجه برنامه مالی دولت است؛
۲- بودجه برای یک سال مالی تهیه میشود؛
۳- بودجه پیشبینی آینده است؛
۴- بودجه در برگیرنده همه درآمدها و هزینههای دولت در قالب بودجه عمومی، بودجه شرکتهای دولتی و بودجه سایر مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت است؛
۵- هزینهها برای رسیدن به سیاستها و هدفهای معین و قانونی دولت است؛
۶- سندی است که باید به تصویب قوه مقننه برسد؛
۷- هیچ دولتی بدون داشتن بودجه نمیتواند فعالیت کند.
مشارکت
کوشش برای تعریف مشارکت اغلب با سردرگمی و مشکلات مواجه میشود. مشارکت یک موضوع ماندگار با معانی مختلف است. این اصل آن است که افراد باید در مورد تصمیمهایی که از آن تأثیر میپذیرند حرفی را برای گفتن داشته باشند. مشارکت و مدیریت مشارکت جزو واژههایی هستند که به مکتب رفتاریون که یکی از مکاتب برجسته نهضت روابط انسانی است، مرتبط میباشد (حسینی پور و فداکار، ۱۳۹۴: ۸).
مشارکت بر این عقیده بنیادین استوار است که همه افراد حق دارند در مورد اموری که مربوط به خودشان است احساس مسئولیت نمایند؛ درباره آن فکر کنند؛ اندیشه خود را بدون ترس بیان کنند و بر تصمیمهایی که بر زندگی آنها اثر میگذارد؛ دخالت داشته باشند. بنیادیترین اندیشه زیرساخت مشارکت پذیرش اصل برابری مردمان است. مردمان هرگاه در پیوند با یکدیگر از اهمیت و ارزش برابر برخوردار شوند آنگاه مشارکت میان آنان میتواند به برخاستن و خیز برداشتن یاری دهد. به طور کلی اهم تعاریف مشارکت عبارت است از:
– مشارکت عبارت است از ایفای نقش از طریق اظهارنظر، ارائه پیشنهاد، تصمیمگیری و قبول مسئولیت در زمینه فعالیتهای سازمان، انتخاب نوع کار، بهبود و توسعه کار توزیع دستاوردهای حاصله (حسینی پور و فداکار، ۱۳۹۴: ۸).
بودجه مشارکتی
– مشارکت یک مفهوم بنیادی در بررسی انگیزش است، زیرا پدید آوردن و پذیرش دگرگونی نقش کلیدی دارد. مشارکت موضوعی بنیادی در بررسی تصمیمگیری است، زیرا در گستره فراگرد انتخاب و گزینش، جایگاهی ویژه دارد. با این همه به زعم بسیاری از گواهه های حاکی از اهمیت مشارکت در مدیریت عمومی، بسیاری از سازمانهای دولتی همچنان ساختار ردهبندی را حفظ کرده، و از راه فراگردهای غیرمشارکتی، و به نسبت متمرکز، به کار میپردازد. درواقع مشارکت، همان تصمیمگیری گروهی است (حسینی پور و فداکار، ۱۳۹۴: ۸).
بودجه مشارکتی
پس از تعریف دو واژه بودجه و مشارکت در اینجا بودجه مشارکتی این چنین تعریف میشود:
بودجهریزی مشارکتی نوعی سیستم برنامهریزی، هزینهیابی و ارزیابی است که بر رابطه بودجه هزینه شده و نتایج مورد انتظار تأکید میورزد. شناسایی ارتباط میان مدیریت استراتژیک (برنامهریزی راهبردی) و تخصیص منابع با توجه به افقهای بلندمدت از اهداف عمده بودجهریزی مشارکتی است (باوی، ۱۳۹۵: ۲۰).
همچنین مشارکت بودجه را به عنوان میزان نفوذ زیردستان و دخالت آنها در تنظیم بودجه تعریف میکنند (باقرزاده پشت مخی، ۱۳۹۴: ۴).
علاوه بر این مشارکت در بودجهبندی ابزارهای کنترلی هستند که به مثابه دو کفه یک ترازو به یکدیگر وابستهاند، برای مثال، مشارکت در بودجهبندی در شرکتهایی معنا پیدا میکند که سیستمهای حسابداری مدیریت پیشرفته دارند و مدیران میتوانند با استفاده از اطلاعات تهیه شده به وسیله این سیستمها به تصمیمگیری در خصوص تخصیص منابع بین واحدهای عملیاتی بپردازند (اعتمادی و دیانتی، ۱۳۸۸: ۳۷).
اهمیت
در عصر حاضر در همه کشورها و با هر شیوهی اقتصادی مورد عمل، بودجه، نقش بسیار تعیین کنندهای در اقتصاد کشور دارد و به عنوان ابزار اعمال سیاستهای مالی دولت عمل میکند. از منظر مدیریت، بودجه ابزاری برای مصرف هدفمند منابع مالی با در نظر گرفتن صرفه و صلاح شرکت است به نحوی که حداکثر منافع سازمانی با مصرف حداقل منابع عاید گردد.
و در این راستا بتوان معیارهای ارزیابی قابل سنجشی را ایجاد نمود که مدیریت را به سوی اهداف راهبردی رهنمون باشد. پر واضح است که موفقیت سازمانها به تخصیص و کاربست مناسب و به هنگام تجهیزات و منابع در راستای دستیابی به اهداف برنامههای آن بستگی دارد، سازمانها با توجه به منابع محدود در صورتی میتوانند پاسخگوی نیازهای نامحدود باشد، که بهترین ترکیب استفاده از منابع برای رسیدن به پاسخ بهینه را بیابند.
این مهم، توجه ویژه مدیریت به اصل بهرهوری و به موازات آن سنجش مستمر نتایج عملیات اجرایی، با برنامهها و اهداف سازمانی و اصلاح مسیر حرکت و روش اجرای برنامهها را میطلبد که یکی از وظایف خطیر مدیریت هر سازمان است. از دیدگاه کلان نیز، بودجهریزی صحیح از اتلاف منابع اجتماعی جلوگیری نموده و هدایت مصارف را در راستای افزایش رفاه اجتماعی میسر میسازد مشروط به اینکه برنامهریزی صحیح صورت گیرد و کنترل مناسبی نیز در حین اجرای برنامهها، انجام پذیرد (حسینی پور و فداکار، ۱۳۹۴: ۵-۶).
بودجه مشارکتی
امروزه معرفی بودجه بهعنوان وسیلهای جهت حداکثر کردن استفاده از منابع در دسترس(طرحریزی و بهبود مدیریت) نقش ممتاز و تعیین کنندهای به بودجهریزی نوین داده است. علاوه بر این شفافسازی، افزایش کارایی و اثربخشی و ارائه مبنایی صحیح برای تصمیمگیری در خصوص تخصیص منابع و در نهایت ایجاد ارتباط بین بودجه و نتایج عملکرد برنامه از اهم مواردی است که در روش جدید بودجهریزی مورد توجه قرار گرفته است (باقرزاده پشت مخی، ۱۳۹۴: ۷).
مشارکت در بودجهبندی، به مدیریت فرصتی برای تحت تأثیر قرار دادن بودجه قبل از نهایی شدن آن فراهم میکند، لذا مدیر الزاماً نقش فعالی دارد و میتواند مشارکت بیشتری در بررسی و ارزیابی گزینههای مختلف برای تعیین اهداف بودجه داشته باشد.
بنابراین، مشارکت در بودجهبندی تلاشهای مدیریت را برای فرموله کردن دقیق پیشبینیها با توجه به حالات محیطی افزایش میدهد و میتواند منجر به تمرکز توجه مدیریت بر تصمیمات و رفتار مورد نیاز در دورههای آتی شود .همچنین ممکن است منجر به افزایش تفکر در مورد اهداف بودجه و گزینههای مختلف گردد.
همچنین مشارکت انگیزش را نیرومند میسازد، زیرا کارکنان احساس میکنند مورد پذیرش بیشتر هستند و در کارهای آن درگیرند. از این راه احساس احترام به خود، رضایت شغلی و همکاری با مدیریت میتواند بهبود یابد. پیامدهای مشارکت اغلب در قالب کاهش تعارض و فشار عصبی در کار، تعهد و دلبستگی بیشتر به هدفها و پذیرش بهتر از دگرگونیها پدیدار میشود (باقرزاده پشت مخی، ۱۳۹۴: ۷).
با توجه به مزایای بودجه مشارکتی و نقایص و کاستیهای بودجهریزی سنتی موجود کشور، لزوم اجرای بودجه مشارکتی به عنوان یک روش نوین در بودجهریزی سنتی به شدت احساس میگردد (باوی، ۱۳۹۵: ۴).
هدف از بودجهبندی
بودجهبندی اهداف اصلی زیر را دنبال میکنند:
۱- ارزیابی دورهای سیاستهای مدیریت.
۲- ایجاد مبنایی برای بررسی دستاوردهای صنعت.
۳- کنترل هزینهها در بخشهای مختلف.
۴- ایجاد برنامهای برای پیشرفت سیستماتیک.
۵- اتخاذ مبنایی برای هزینه کردن سرمایه.
۶- ایجاد مبنایی برای کنترل کارکرد بخشهای مختلف مربوط به سازمان تجاری از طریق بازبینی بازدهی و صرفه اقتصادی آنها (حسینی پور و فداکار، ۱۳۹۴: ۱۳).
فرایند بودجهبندی
فرایند بودجه را اینگونه تعریف میکند: یک طرح مالی از برنامه مورد انتظار مدیریت در عمل، به این ترتیب، آنها حداقل شش تابع کلیدی را ارائه میدهند که شامل:
۱- تنظیم اهداف.
۲- هماهنگی مشوقها.
۳- توسعه برنامههای عملیاتی.
۴- تخصیص منابع.
۵- هماهنگی در تمام موارد.
۶- نظارت و کنترل امور مالی (میرزایی اسرمی و همکاران، ۱۳۹۶: ۷).
بودجه از منظر اجتماعی
بودجه به عنوان پدیدهای اجتماعی میتواند در نظر گرفته شود. پدیده اجتماعی به پدیدهای اطلاق میگردد که از تعامل میان کنشگران ایجاد میشود و این تعامل تولید و بازتولید میشود (جلالی علیآبادی و همکاران، ۱۳۹۶: ۱۷).
در حسابداری یک منظر جدید ظهور کرده است که بودجهریزی را در خلق یک واقعیت اجتماعی دخیل میداند. از این منظر گفتگوهای بودجهای شیوهای است که انتظارات اجتماعی بیان میشوند و سازمانها را تغییر میدهند.
عمل سازمان هم باید به گونهای باشد که این انتظارات اجتماعی را باز تولید کند و به بقای سازمان کمک کند.
در این رویکرد نوین به بودجهریزی، برخلاف روشهای سنتی که صرفاً به اعداد و ارقام توجه داشتند، نقش فعال افراد و کنشگران به عنوان عوامل کلیدی تأثیرگذار بر فرآیند بودجهبندی مورد تأکید قرار میگیرد. این نگاه که بر پایه تئوریهای مدرن بودجه استوار است، بازیگران اصلی بودجه را از حاشیه به مرکز تحلیلهای بودجهای منتقل کرده و به تصمیمگیریهای مشارکتی و انسانی در فرآیند تخصیص منابع اهمیت ویژهای میدهد. در واقع این پارادایم جدید، بودجهریزی را نه به عنوان فرآیندی مکانیکی، بلکه به عنوان تعاملی پویا بین ذینفعان مختلف مینگرد.
اصولاً در مقولهای مانند بودجه که در رابطه با افراد موضوعیت پیدا میکند، نمیتوان معادله را بدون حضور کنشگران ترتیب داد (جلالی علیآبادی و همکاران، ۱۳۹۶: ۱۸).
مزایای بودجهریزی مشارکتی
تضمین و تحکیم پاسخگویی در سطوح مختلف مدیریتی.، تحقق رویکرد خروجی محوری، اعطای اختیارات لازم به مدیران در انتخاب نهادههای لازم. برای تولید خروجیهای مورد نظر، ارزیابی مستمر عملکرد مدیران و مبنا قرار دادن. نتایج عملکرد بهعنوان یکی از معیارهای تخصیص اعتبارات و تصمیمگیری در رابطه. با ارزیابی عملکرد مدیران، تولید اطلاعات مدیریتی و مالی شفاف برای تصمیمگیری.
در رابطه با افزایش، کاهش و تخصیص اعتبارات بودجهای.، رهایی از روزمرگی و نیل به سمت برنامهریزی بلندمدت و هزینه کرد بر اساس برنامه.، افزایش توانمندی مدیران در مدیریت منابع مالی، فیزیکی، انسانی و اطلاعاتی.، کاهش فساد و رانتخواری در سطوح مختلف اجرایی و تصمیمگیری.، ارائه مبنایی صحیح برای اتخاذ تصمیم در خصوص تخصیص منابع.، تعیین نتایج قابل سنجش و مورد انتظار، تمرکز فرآیند تصمیمگیری.
روی مهمترین مسائل و چالشهایی که دستگاه اجرایی با آن مواجه است. و ایجاد یک فرآیند منطقی برای تصمیمگیری در خصوص بودجه که بهطور مستقیم. با فرآیند برنامهریزی، اجرا، کنترل، ارزشیابی و گزارش عملکرد. در ارتباط میباشد، از جمله مهمترین مزایای بودجهریزی مشارکتی محسوب میشوند. (باوی، ۱۳۹۵: ۱۰-۱۱).
چالشهای بودجهریزی مشارکتی
نظام بودجهریزی مشارکتی که اطلاعات بودجه و عملکرد را به طور اثربخش با یکدیگر تلفیق میکند و راهنمای خوبی برای جهتدهی فعالیتهای روزانه سازمانها نیز میباشد.
مستلزم صرف زمان و رهبری مؤثر و اثربخش است. چالشهای اجرایی این نظام را میتوان پشت سر گذاشت. به شرط آنکه این چالشها بهخوبی درک و به شکل فعال مورد بررسی و رسیدگی قرار گیرند. اهم چالشهای بودجهریزی مشارکتی بهقرار ذیل میباشد:
۱- دشواری تعریف فعالیتهای هر برنامه.
۲- پیچیده بودن شناسایی هزینه فعالیتها.
۳- مشکل شدن توجیه بودجه در برنامه عملکرد سالانه.
۴- مشکلات ناشی از تغییر در نحوه تخصیصها و ساختارهای بودجهای.
۵- ایجاد مقاومت توسط مدیران برنامهها.
۶- پیچیده بودن فرآیند ارتقای سیستمهای تکنولوژی اطلاعات.
۷- عدم هماهنگی بین نهادهای سیاستگذار به منظور بسترسازی و ایجاد مقدمات لازم.
۸- توجیه نبودن سطوح برنامهریزی و بودجهریزی و همچنین مدیران و کارشناسان سازمانهای دولتی.
۹- عدم انطباق چارچوب حسابداری متعارف (موجود) با نظام مطلوب حسابداری تعهدی بودجه.
۱۰- فقدان تمهیدات لازم از سوی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور. و وزارت امور اقتصادی و دارایی در راستای فراهم ساختن محیط سازمانی. برای اجرای بودجه مشارکتی در دستگاههای اجرایی.
۱۱- نبود سیستم سختافزاری و برنامههای.. نرمافزاری توأم با نیروهای متخصص در زمینه امور مالی.
۱۲- تأخیر در استقرار مدیریت جامع عملکرد در دستگاهها بهعنوان پیشنیاز بودجهریزی عملیاتی (باوی، ۱۳۹۵: ۱۱-۱۲).
منابع بودجه مشارکتی
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.