موفقیت سازمانی |مبانی نظری و ادبیات تحقیق
موفقیت سازمانی
موفقیت سازمانی | تعداد صفحات:۶ صفحه | تاریخ به روز سانی ۲۴-۰۱-۱۴۰۴
موفقیت سازمانی
دستیابی به موفقیت سازمانی، جز توسل به نوعی دیدگاه سیستمی بومی و کاربردی وجود ندارد. ساختار مبتنی بر سلسله مراتب افقی و عمودی و سیستمهای ارتباطی نارسا، سازمانها را به صورت سیستمهای متلاطم و آسیب پذیر در می آورند که مستعد انواع تنش تعارض و ناسازگاری هستند. از طرفی سازمانهایی که در آن تعارض کمتری وجود دارد، عموما در محیطهای رقابتی با شکست مواجه می شوند.
سرو کار داشتن با تعارض در قلب مدیریت هر نوع کسب و کاری نهفته است و مذاکره راه حل مناسبی برای این موقعیت است. عوامل گوناگونی بر موفقیت سازمانی موثرند. برخی از این عوامل شامل مهارت مذاکره و نفوذ اجتماعی کارکنان و مدیران میباشد.
یکی از مشکلات عمده مدیران این است که در انجام مذاکرات سازمانی در موضوعات مختلف از قبیل مدیریتی برنامه ریزی همکاری و حل اختلافات از روش و اصول علمی در زمینه مذاکره کمتر بهره می گیرند. اگر مذاکره کنندگان تجربه بیشتری در این زمینه داشته باشند و از سبکهای مناسب تری برای موقعیت مورد نظر بهره ببرد می توانند سریع تر به اهداف سازمانی دست یابد(مفاخری و همکاران، ۱۴۰۱: ۱۰۲).
ادامه
مدیران موفق افرادی اند که پنج مهارت و توانایی مرتبط به هم شامل توانایی آینده نگری، تدوین چشم انداز تفکر سیستمی ایجاد انگیزش و ایجاد مشارکت را دارند این مهارتها به فلسفهٔ رهبری و هوش فردی مدیران نیز بستگی دارد که شامل شناخت خود شناخت دیگران، یک هدف مشخص و مجموعه ای از اصول و اعتقادات و و ارزشهایی است.
مدیران را برای ترسیم اینده سازمان توانا میکند تا آینده را شکل دهند و دیگران را در تدوین چشم انداز استراتژیهای سازمان مشارکت داده و در آنان انگیزه ایجاد کنند در پژوهش حاضر از این مدل نظری برای ترسیم هوش استراتژیک استفاده میشود(آزادی و همکاران، ۱۴۰۰: ۴۵).
یکی از اساسی ترین نیازهای سازمان، نیاز به موفقیت است که بهترین انگیزه برای فعالیت مدیران می باشد. سازمانها بر اساس تواناییهای خود به سطحی از کارایی میرسند که رضایت حاصل از پیشرفت را تجربه میکنند و این همان موفقیت سازمانی است. موفقیت یک مسیر است، نه یک مقصد، و عوامل بسیاری در آن تأثیر میگذارند.
در واقع، موفقیت یعنی دستیابی به نتایج عینی، ملموس و محسوس. البته نمیتوانیم تعریف دقیق و جامعی از موفقیت ارائه دهیم که همه مفاهیم اصلی را دربرگیرد، بنابراین باید این موضوع را از جنبههای گوناگون بررسی کنیم. عوامل گوناگونی بر موفقیت سازمانی مؤثرند.
موفقیت شغلی برای افراد و همچنین سازمانها نوعی نگرانی محسوب میشود. محققان در تلاشاند تا برخی عوامل اثرگذار بر این مفهوم را شناسایی کنند. بسیاری از مطالعات به شناسایی پیشبینیکنندههای موفقیت شغلی پرداختهاند. مسئله موفقیت شغلی همواره مورد توجه افراد شاغل در حرفهها بوده است.
ادامه
در جامعه رو به رشد ما، با وجود استعدادهای بالقوه، میبایست راهکارهایی را برای موفقیت شغلی اندیشید تا بتوان از پتانسیلهای موجود نهایت استفاده را در جهت ارتقای سازمان نمود. موفقیت شغلی در واقع یک راه برای افراد در تحقق نیازهای خود برای موفقیت و قدرت در مسیر شغلی است. موفقیت شغلی اغلب شامل ارتقا در سلسله مراتب سازمان، افزایش حقوق و دستمزد، افزایش قدرت، مسئولیت گسترده و احساس رضایت شغلی است.
موفقیت شغلی از دو دیدگاه قابل بررسی است: دیدگاه روانی و دیدگاه عمومی. موفقیت شغلی در دیدگاه روانی به احساس فرد از میزان کارایی و تواناییاش در انجام کار اطلاق میشود.
در دیدگاه عمومی، موفقیت شغلی زمانی حاصل میشود که فرد بتواند از تمام تواناییها و امکانات خود در رسیدن به هدفهای شغلی استفاده و بهرهبرداری نماید. از این دیدگاه، میزان درآمد به تنهایی موفقیت شغلی محسوب نمیگردد. موفقیت شغلی رابطهای است که بین پیشرفت کنونی فرد و ایدهآلهای وی در زمینه اشتغال وجود دارد(دیهیم پور، ۱۳۹۹: ۶۳).
ادامه
برخی از این عوامل عبارت از: هوش سازمانی، حمایت مسئولین ذی ربط ،ویژگی های سازمان و و سبک های مدیریتی می باشند. از آن جا که موفقیت سازمانی هویتی است که وجود ملموس ندارد، در حقیقت تعاملات بین اعضای سازمان است که به موفقیت سازمانی معنا می بخشد.
هر سازمان یک اساس فرهنگی دارد که منعکس کننده تاریخچه، رهبری، اعضا و داستان های آن در طول زمان است. گروهها و اعضای سازمان تحت تأثیر هنجارهای فرهنگی قرار می گیرند و داستان ها و افسانه ها هستند که این هنجارها و ارزش ها را تقویت می کنند(بهمنی و همکاران،۱۳۹۸: ۱۴۴).
ادامه
موفقیت سازمانی به معنی بکارگیری درست منابع انسانی. در جهت رشد، ارتقا و همچنین پیشرفت سازمان می باشد. این متغیر علاوه بر این تعریف از المان ها و عناصر مدیریتی بسیار زیادی تاثیر می پذیرد.
نیروی انسانی تشکیل دهنده هر سازمان، افرادی با احساس هستند. که اگر انگیزش کافی داشته باشند، استعداد و مهارت خود را در خدمت سازمان به کار خواهند. گرفت و چرخهای آن را به حرکت در خواهند آورد. و از این رو است که موفقیت و پیشرفت هر سازمانی به نیروهای انسانی آن بستگی دارد. انسانها نه فقط از لحاظ توانایی انجام کار بلکه از لحاظ میل یا اراده انجام کار یا انگیزش تفاوت دارند.
انگیزش افراد به نیروی انگیزههای آنها بستگی دارد. انگیزهها را گاهی به عنوان نیازها، تمایلات، سلایقها یا محرکهای درونی تعریف میکنند. انگیزهها که چراهای رفتاری هستند.، ماهیتاً دلیل اصلی عمل به شمار میروند. بنابراین انگیزش، ایجاد یا به طور کلی وجود چنان کشش و رغبت و تمایلی در فرد است. که او را با انجام عملی در جهتی خاص بر می انگیزد (خدابنده لویی، ۱۳۹۶: ۱۸-۱۹).
ادامه
موفقیت سازمان ها، در موفقیت شاغلین آن سازمان ها در زندگی شخصی شان مؤثر است و از طرفی موفقیت سازمان ها در موفقیت ملی در محیط جهانی کسب و کار نقش مهمی دارد. یکی از اساسی ترین نیازهای سازمان، نیاز به موفقیت است که بهترین انگیزه برای فعالیت مدیران می باشد.
موفقیت آن درجه از کارایی است که سازمان به فرا خور توانایی هایش به رضایت ناشی از پیشرفت رسیده باشد؛ موفقیت یک راه است نه یک هدف و در این مسیر عوامل مؤثر بسیاری دخیل هستند؟ موفقیت در واقع به دست آوردن نتایج عینی و ملموس و محسوس می باشد(احمدی، ۱۳۹۷: ۸۳).
ادامه
در دنیای امروز، سازمانها باید با انگیزه نگه داشتن استعدادهای انسانی، که به دلیل سهم ارزشمندی که در توسعه و بهرهوری دارد، مهمترین سرمایه به شمار میآیند. این در صورتی است که سازمان ها با موفقیت همراه باشند.
سازمان ها با ایجاد پاداش مالی می توانند سطحی از این متغیر را ایجاد نمایند. به عبارتی پاداش با ایجاد رضایت کارکنان به موفقیت بیشتر آن ها منجر می شود. نفوذ و کنترل فعالیت های سازمانی از عناص مهم برای این متغیر می باشند. اجرای طرحی از راهبردهای انگیزشی در سازمان ها می تواند منجر به بهبود در موفقیت شود. ساخت سرمایه انسانی و بهبود عملکرد کاری در شرکت از مولفه های دیگر می باشد(بوهورکوز و همکاران، ۲۰۲۳: ۲۹۱).
ادامه
با توجه به تحولات تکنولوژی و جهانی شدن محیط کار به یک فضای پیچیده تبدیل شده است که موفقیت را سخت می کند. شکاف تحقیقاتی گسترده ای در مورد چگونگی ایجاد این متغیر در محیط های پیچیده وجود دارد. ایجاد رابطه بین کارمند آگاه مشارکت و تاثیر آن بر این متغیر از گزینه های مهم این متغیر است. یکی از رویکردهای جدید برای این متغیر دورکاری است که به تازگی مطرح شده است.
در این حالت از کارکنان خواسته می شود از محل مسکونی کارها را انجام دهند. این کار هزینه های پرسنلی شرکت را نیز تقلیل می بخشد و یک عنصر مهم برای شرکت به شمار می رود. درک کار از راه دور برای کارکنان سازمان های پیچیده نیاز به آموزش ضمن خدمت دارد. اکثر شرکت ها با توجه به شرایط جهانی این مسئولیت را می پذیرند. آن ها به آموزش کارکنان خود برای انجام کارها به صورت دورکاری اقدام می کنند(ولیاس و همکاران، ۲۰۲۱: ۲۳).
عوامل موفقیت سازمانی
عوامل موفقیت خود از یک رویکرد است. که به همان اندازه که میتواند در مدیریت استراتژیک سازمان به کار آید و اثربخش باشد.، در مدیریت عملیات نیز مؤثر و اثربخش است. این ویژگی موجب شده است. تا از این رویکرد در بسیاری از نظامهای مدیریت استفاده شود. برای مثال شناخت عوامل مهم موفقیت در نظام برنامهریزی استراتژیک.، سیستم اطلاعات مدیریت، نظام برنامهریزی عملیاتی و الگوبرداری از اهمیت بسزایی برخوردار است.
اگر چه شناسایی عوامل مهم موفقیت اولین بار در شناخت نیازهای اطلاعاتی مدیریت به کار گرفته شده است.، اما اخیراً این نگرش در تعیین مأموریت، چشمانداز سازمان و برنامهریزی استراتژیک. و روشهای تدوین استراتژی نظیر الگوبرداری نیز کاربردی روز افزون یافته است. به کارگیری عوامل مهم موفقیت و شناخت دقیق آنها میتواند. مبنایی برای تعیین و توسعه شایستگیهای محوری باشد. و از شایستگی و مزیتهای رقابتی سازمان حمایت کند.
عوامل حیاتی موفقیت عوامل محدودی هستند. که در موفقیت سازمان نقش حیاتی دارند. و اگر سازمان بخواهد حیات خود را ادامه دهد باید آنها را مهیا کند.، به دیگر سخن، هر عامل مهم موفقیت زمینهای است. که باید کارهای مربوط به آن به بهترین وجه انجام شود تا سازمان موفق گردد (شکری و همکاران، ۱۳۸۸: ۱۰۹ و ۱۱۱). عوامل اصلی که برای موفقیت هر سازمانی لازم است، عبارتاند از:
ادامه
۱- کیفیت یا محصول منحصر به فرد.
۲- زمانبندی مناسب.
۳- سرمایه کافی.
۴- منابع انسانی.
۵- مدیریت کارآمد.
مدیریت کارآمد
بدون مدیریت کارآمد نمیتوان درباره خصوصیات محصول و زمان مناسب معرفی آنها به بازار.، تصمیم درستی گرفت. شرکتی که مدیریت مناسبی نداشته باشد.، نمیتواند سرمایه کافی داشته باشد. و حتی این سرمایه را در صورت داشتن، حفظ کند. علاوه بر این برای جذب بهترین افراد و سرپرستی و پیشبرد کاری آنها به یک مدیریت خوب نیاز است.
هر مدیر آیندهنگری تشخیص میدهد. بهترین منبع بهرهبرداری نشده درون هر شرکتی.، استعداد افراد آن شرکت است. ما به عنوان یک مدیر، وظیفه داریم. که این حجم زیاد استعداد را شکوفا کنیم. موفقیت در کار هیچگاه یک اتفاق یا حادثه خوشحال کننده نیست.، بلکه از طریق تلاشهای یک مدیر صادق و انعطافپذیر و همینطور ادامه این راه، تحقق میپذیرد(خدابنده لویی، ۱۳۹۶: ۱۹).
منابع انسانی
منابع انسانی، اگر شما به سازمان خود توجه دارید.، ولی کارمندان خود را دوست ندارید.، آنها را مقصر ندانید؛ اگر روش کاری خود را دوست ندارید.، ایراد را در خود جست و جو کنید نه در بازار (خدابنده لویی، ۱۳۹۶: ۱۹).
سرمایه کافی
سرمایه کافی، اگر از درصد سود خود راضی نیستید.، تورم را مقصر ندانید، بلکه به عملکرد خود با دقت نگاه کنید. یک مدیر باید جلوی اشتباههای خود را بگیرد و اگر شما این کار را نکنید.، در نهایت این اشتباهها هستند که شما را از حرکت باز میدارند .
زمانبندی مناسب
زمانبندی مناسب، اساساً در زندگی دو عمل وجود دارد.: عملکردها و بهانهها، تصمیم بگیرید. که به کدام یک از این اعمال باید دست یابید. و کدام یک را انجام ندهید. دو شیوه فکری کاملاً جدا و متفاوت بر اساس این اعمال وجود دارد. که تنها یکی از آنها با موفقیت انجام میشود (خدابنده لویی، ۱۳۹۶: ۱۹).
کیفیت یا محصول منحصر به فرد
کیفیت یا محصول منحصر به فرد، با این فرمول میتوان میزان شکستی را که هر شخصی تجربه میکند.، پیشبینی و محاسبه کرد. شکست افراد نسبت مستقیمی با میل آنها به آوردن عذرهای موجه اجتماعی. برای عدم موفقیتهایشان دارد.
اهداف این متغیر
بالابردن:
- تراز اعتماد و پشتیبانی اعضای سازمان از یکدیگر
- بسامد مقابله با دشواری های سازمانی، چه درون گروه ها و چه میان گروه ها
- میزان گشودگی و باز بودن ارتباط های افقی، عمودی و گوشه به گوشه یا پهلو به پهلو.
- تراز شوق و خشنودی شخصی در سازمان
- تراز مسوولیت شخصی و گروهی در برنامه ریزی و به اجرا درآوردن کارها
- یافتن راه چاره های خلاق گروهی برای از میان بردن دشواری هایی که بسیار فراوان رخ می دهند.
- پدید آوردن محیطی که در آن اختیار ناشی از نقش رسمی یا اختیار حاصل از دانش و مهارت شخصی تقویت میشود.(احمدی،۱۳۹۷: ۸۴).
عوامل موثر بر موفقیت سازمانی
موفقیت سازمان ها در گرو رابطه آسان و درست محیط(عناصر محیط درون سازمان و محیط خارج سازمان یا سازمان می باشد. منظور از آسان بودن رابطه کم هزینه بودن ایجاد ارتباط و مراد از درست بودن رابطه، معقول و منطقی بودن هر نوع سرمایه گذاری عناصر محیط داخلی و خارجی سازمان در آن سازمان می باشد. با چنین کلید طلایی می توان عوامل موفقیت سازمان را افزایش و موانع آن را کاهش داد.
پیترز و واترمن در کتاب در جستجوی کمال بیان می دارد که معمولا موفقیت سازمانها ناشی از سخت افزارها (ساختار، استراتژی و سیستم ها و نرم افزار ها (کارکنان، مهارتها، سیک ها و ارزش های مشتری است .
شوماخر راز موفقیت سازمان در رابطه با مسائل درونی را به شرح زیر بیان کرده است:
۱-باید نوعى نظلم وجود داشته باشد، چون نتیجه بی نظمی عدم دستیابی به اهداف است.
۲-دادن اختیاریه به اندازه مسئولیت
۳- موفقیت یک سازمان باید به آزادی بیشتر و دامنه مالی وسیعتر آن بیانجامد(احمدی،۱۳۹۷: ۸۴).
منابع
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.