مبانی نظری نقدینگی | مطالعات ISI
مبانی نظری نقدینگی
مبانی نظری نقدینگی | تعداد صفحات: 4 صفحه
مفهوم نقدینگی
نقدینگی یک نوع دارایی است و همه این داراییها نهایتاً برای داد و ستد باید به پول تبدیل شوند. اما آنها متفاوت هستند. هر چه یک دارایی سریعتر به پول تبدیل شود، اصطلاحاً درجه نقدشوندگی آن بالاتر است. بنابراین، هر پول نقد سرعت معاملات را بالا میبرد. به طور کلی، نقدینگی در اقتصاد شامل پول و شبهپول است.
جریان پول بالاترین درجه نقدشوندگی را دارد که به سرعت میتوان آنچه را که آماده فروش است، تهیه نمود. به عبارت خیلی ساده، پول به اسکناس و سکههای مسکوکات در دست مردم اطلاق میشود. همچنین هرگونه حساب بانکی که در هر زمان امکان برداشت تا ریال آخر از آن وجود داشته باشد، به این ترتیب این گونه حسابها مثل پول نقد عمل کرده و سرعت انجام معامله با آنها مانند پول نقد است(سعیدی و حسینی، ۱۴۰۳: ۱۸۷).
در بازارهای مالی، معمول است که طرفهای مختلف دارای اطلاعات متفاوتی هستند، پدیدهای که به آن «اطلاعات نامتقارن» گفته میشود. هنگامی که معاملهگران آگاه (مطلع) جریان سفارشات خود را انجام میدهند، طرفهای مقابل عموماً در معرض انتخاب نامساعد قرار گرفته و نقدینگی را با زیان ارائه میکنند(دانیلی و لی، ۲۰۲۵: ۱).
ادامه
نقدینگی به عنوان کلیدی ترین متغیر اقتصاد پولی و به عنوان عاملی پیرامونی،. نقش مؤثری در شکل دهی سایر متغیرهای کلان اقتصادی نظیر تورم و رشد اقتصادی دارد. به بیان دیگر رشد این متغیر از یک سو تورم زا بوده. و با سیالیت ،خود برهم زننده تعادل بازارهای مالی همچون ارز و طلاست.
و از سوی دیگر موتور محرک تولید و نیاز اصلی بنگاه های اقتصادی. به مثابه روغنی برای گردش چرخ اقتصادی واحدهای تولید محسوب میشود. و کمبود آن منجر به رکود و مشکلات گوناگونی از جمله ناتوانی واحدهای تولیدی در ایفای بموقع تعهدات خواهد شد.
از این منظر در مدیریتهای کلان اقتصادی هدف گذاری این متغیر. و مدیریت روند تغییرات آن از درجه اهمیت بسزایی برخوردار .است طبق آمارهای بانک مرکزی در طول دو دهه اخیر حجم نقدینگی در کشور به طور متوسط در حدود ۲۷/۷ درصد رشد داشته. و عملکرد آن در سالهای مختلف با نوسانات قابل توجهی همراه بوده است. (بانک مرکزی، ۱۳۹۹).
باوجوداین این میزان از رشد نقدینگی در عمل در زمینه اثرگذاری در بخش واقعی منتج به تحقق رشد اقتصادی پایینتر. و در عین حال زمینه ساز شکل گیری سطح عمومی قیمتهای بالاتر شده است؛. لذا میتوان گفت که معضل رشد بالای نقدینگی چالشی ساختاری برای اقتصاد ایران بوده است.(برخورداری و همکاران،۱۴۰۰: ۲).
مبانی نظری نقدینگی
میزان نقدینگی شرکت را مشخص میکند و باعث میشود با ایجاد جریانهای نقدی تشخیص داد که کمبود نقدینگی در شرکت وجود ندارد و یا عدم وجود جریان نقدی و یا کاهش آن منجر به کمبود نقدینگی شرکت میگردد. بنابراین شرکتها در راستای فعالیتهای خود به میزان جریان نقدی و یا فعالیتهایی که با وجه نقد سروکار دارد میتواند نقش به سزایی در عملکرد مالی و عملیاتی شرکت نیز داشته باشد.
به صورت کلی کمبود نقدینگی با میزان رشد جریان نقدی باعث میشود عملکرد عملیاتی تقویت شود به عبارتی دیگر کمبود نقدینگی با جریان نقدی برطرف میشود و بعد از کاهش کمبود نقدینگی و پیشرفت به سوی نقدینگی و رشد ،آن میزان سرمایه گذاری در بازار سهام و یا انتشار سهام نیز تقویت یابد و در نتیجه نقش مثبتی بر عملکرد عملیاتی و بازده داراییها یا بازده حقوق صاحبان سهام داشته باشد(رستمی جاز و خیالستان، ۱۴۰۳: ۸۳).
مبانی نظری نقدینگی
در سیستم بانکی نقدینگی از مهمترین عنصر داخلی به شمار میآید چرا که کمبود آن بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی مواجه می.کند در مقابل مازاد نقدینگی در بانک نیز به معنای تخصیص ناکارآمد منابع میباشد که این امر در نهایت میتواند منجر به از دست دادن بازار شود. از این رو دارا بودن حجم نقدینگی مطلوب در بانکها از اهمیت خاصی برخوردار است. تجربیات پولی و بانکی نشان میدهد که داشتن حجم مناسب از نقدینگی و افزایش آن میتواند منجر به کاهش ریسک و بالطبع افزایش سودآوری بانکها گردد.
در مقابل نیز برخی مطالعات نیز نشان از رابطه منفی بین سودآوری و مبانی نظری نقدینگی دارند از آن جمله میتوان به مطالعه مولینیوکس و سورنتون (۱۹۹۲) اشاره نمود به طور کلی نقدینگی خاصیتی از دارایی است که به زمان و هزینه تبدیل آنها به پول بستگی دارد به عبارت دیگر هزینه مبادله یک دارایی به پول معیاری برای سنجش دارایی است(شمسایی و همکاران، ۱۳۹۵: ۱۱۷).
نقدینگی توانایی شرکت برای انجام تعهدات کوتاه مدت در سررسید هست با توجه به این که توان بالقوه شرکت در دستیابی به منابع تولیدی مورد نیاز و ایجاد فرصتهای رشد تا حدود زیادی به نقدینگی شرکت بستگی دارد انتظار میرود با بالاتر رفتن نقدینگی دسترسی شرکت به منابع مورد نیاز انجام به موقع تعهدات نسبت به مشتریان و اعتباردهندگان افزایش یابد. در نتیجه نقدینگی ریسک شرکت را کاهش میدهد (نصیری و همکاران ،۱۳۹۶: ۲۶۱).
مبانی نظری نقدینگی
هوانگ و همکاران (۲۰۲۵) اثبات می کند که مدیریت نقدینگی را مستقیماً به نوسانپذیری بازده اضافی خزانهداری مرتبط میکنیم. برای سنجش میزان استفاده صندوقها از موقعیتهای خزانهداری به عنوان ضربهگیر در برابر شوکهای جریان نقدینگی، ابتدا معیاری در سطح صندوق به نام «شدت مدیریت نقدینگی» تعریف میکنیم.
در هر فصل، برابر با ضریب تخمینزدهشده از رگرسیون تکمتغیره خرید خالص خزانهداری آمریکا توسط صندوق بر جریانهای نقدینگی همزمان در ۱۲ فصل قبلی است. به طور شهودی، هنگامی که یک صندوق اوراق قرضه مدیریت نقدینگی بیشتری با استفاده از اوراق خزانهداری انجام دهد، آن بالاتر خواهد بود. مطابق با نتایج حساسیت معاملات به جریان نقدینگی در اوراق خزانهداری، میانگین بین صندوقها بیشتر از ۱ است.
از این طریق، این مفهوم میتواند تمام عوامل قبلی که انگیزهدهنده مدیریت نقدینگی هستند (مانند موجودی نقد، نقدشوندگی پرتفوی و نوسانپذیری جریان نقدینگی صندوق) را اندازهگیری و لحاظ کند ما به صورت تجربی تأیید میکنیم که این موضوع در دادهها صادق است.
مبانی نظری نقدینگی
وو و همکاران (۲۰۲۵) اثبات می کند که بانکهای با کفایت سرمایه ضعیف، محافظهکاری کمتری در برابر ریسک از خود نشان میدهند، درحالی که بانکهای با کفایت سرمایه قوی در مواجهه با ریسک محتاطتر عمل میکنند. گروه اول نقدینگی بیشتری خلق میکند و رابطه منفی بین سرمایه و خلق نقدینگی دارد که با دیدگاه شکنندگی مالی سازگار است، در حالی که گروه دوم الگوی معکوسی نشان میدهد که مطابق با دیدگاه جذب ریسک است.
گدورو و همکاران در سال ۲۰۲۱ اثبات کردند که نقدینگی با متغیر اندازه شرکت ارتباط دارد. این محققین اثبات کردند زمانی که متغیر اندازه شرکت دچار تغییر شوند، به دلیل ارتباط با متغیر نقدینگی آن را نیز دچار تغییر خواهند کرد. معمولا اثرات متغیر اندازه شرکت بر نقدینگی هم جهت بوده و سبب تقویت نقدینگی می شود.
ادامه
گودیل و همکاران (۲۰۲۴) اثبات می کند که مدیریت نقدینگی همواره موضوع تحقیقات دانشگاهی در حوزه مالی شرکتی بوده است. این یافتهها با دو تفسیر سازگار هستند: یا شرکتهای آلاینده با اطمینان خاطر حتی در دوران تغییرات ریسک سیاستهای اقلیمی، نقدینگی خود را هزینه میکنند، یا تفسیر محتملتر اینکه این شرکتها تحت فشار برای حفظ نقدینگی هستند.
جوردا و همکاران (۲۰۲۱) در بررسی اثر متغیرهای سازمانی در نقدینگی دریافتند که معمولا نقدینگی می تواند تحت تاثیر متغیرهای بدهی، سرمایه و بحران اقتصادی قرار گیرد. به صورتی که افزایش یا کاهش در سطح متغیرهای بدهی، سرمایه و بحران اقتصادی معمولا سبب تغییر در سطح نقدینگی می شود. اگر ارتباط بین متغیرها ناهمسو باشد آنگاه با افزایش متغیرهای مورد بررسی، سطح نقدینگی کاهش خواهد یافت.
ادامه
ماچیولی و زو در سال ۲۰۲۱ اثبات کردند که متغیرهای مدیریت و تأمین مالی بر نقدینگی اثرگذار هستند. این محققین اثبات کردند که متغیرهای مدیریت و تأمین مالی می توانند در یک سازمان بر میزان نقدینگی اثرگذار باشند. همچنین ارتباط متغیر نقدینگی با متغیرهای مدیریت و تأمین مالی در سازمان ممکن است همسو و یا غیر همسو باشد. اما در کل این محققین استدلال کردند که با تغییر در سطح متغیر های مدیریت و تأمین مالی می توان شاهد تغییر در سطح متغیر نقدینگی بود.
ببر و همکاران (۲۰۲۱) نقدینگی را در ارتباط با متغیرهای قیمت گذاری و سرمایه گذاری مورد آزمون قرار دادند. استدلال آنها بر این بود متغیر نقدینگی با متغیرهای قیمت گذاری و سرمایه گذاری در ارتباط است. یا به عبارتی این محققین استدلال کردند که متغیر سازمانی ممکن است تحت تاثیر متغیرهای قیمت گذاری و سرمایه گذاری قرار گیرد و با تغییر در سطح این متغیرها، سطح آن دچار تغییر شود.
منابع
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.