انقلاب سبز کشاورزی | مبانی نظری و ادبیات تحقیق مقالات ISI
انقلاب سبز کشاورزی
انقلاب سبز کشاورزی | تعداد صفحات: ۷ صفحه | به روز رسانی ۲۲-۰۱-۱۴۰۴
مفهوم انقلاب سبز کشاورزی
انقلاب سبز به معنی ایجاد تولیدات انبوه کشاورزی براساس تکیه بر کود و سم و ماشین آلات است. اولین برنامه انقلاب سبز در هند به خوبی پیاده شد. تلاقی اهمیت ژئوپلیتیکی برزیل با فرصتهای سرمایهگذاری خارجی در بخش کشاورزی این کشور انقلاب سبز را تقویت می کند. شکلدهی ژئوپلیتیک تولید دانش به میراث نهادی بلندمدت برای تقویت انقلاب سبز کشاورزی در برزیل می شود. کارشناسان و متخصصان آمریکایی و برزیلی برای مدرنسازی کشاورزی نیاز به تقویت در بخش تولید دانش دارند(نهرینگ، ۲۰۲۲: ۱).
ادامه
مطالعات علمی بهطور گسترده ثبت کردهاند که انقلاب سبز در آسیا، که با محوریت انقلاب فناوری و مجموعهای از نهادههای مدرن مانند آبیاری، بذرهای اصلاحشده، کودها و آفتکشها پیش رفت، تنها بخشی از دگرگونی بزرگتر کشاورزی جهانی در قرن بیستم بود. این تحول به کشورها کمک کرد تا از لبه پرتگاه قحطی عقبنشینی کنند. اما از سوی دیگر، آفریقا از دستاوردهای علمی که کشاورزی را در دیگر کشورهای در حال توسعه متحول کرد، بازمانده است.
این قاره همچنان به عنوان استثنایی در روند پیشرفت آسیا و جهان باقی مانده و در کابوس کمبود گسترده غذا و فقر دستوپا میزند. بنابراین، بهجای آنکه شاهد پیشرفتهای تدریجی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار باشیم، گزارش جهانی ۲۰۲۳ درباره بحرانهای غذایی نشان میدهد که ناامنی غذایی در آفریقا به بالاترین سطح تاریخ خود رسیده است. این وضعیت تحت تأثیر ترکیبی از عوامل درگیریها، تغییرات اقلیمی و افزایش قیمت غذا، سوخت و کودها تشدید شده است(ایفا و همکاران، ۲۰۲۵: ۲).
ادامه
هند با بحرانهای عظیم غذایی مواجه شدند که منجر به وقوع انقلاب سبز گردید. این انقلاب با هدف افزایش شدت کشاورزی و دستیابی به خودکفایی غذایی از طریق استفاده از بذرهای پربازده، کودهای شیمیایی، آفتکشها و سیستمهای آبیاری مطمئن به وجود آمد. به کارگیری این روشهای مبتنی بر فناوری کشاورزی نیازمند مهارتها و دانش پیشرفته بود و انتقال اطلاعات به صورت یک طرفه و از بالا به پایین باقی ماند.
در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، انتشار اطلاعات درباره روشهای کشاورزی پیچیدهتر شد و نیاز به رویکردهای جدیدی برای ترویج ایجاد کرد. نمونه این رویکرد جدید، سیستم ترویج “آموزش و بازدید” بود که در آن مروجان کشاورزی از طریق بازدیدهای هفتگی، استفاده از این فناوریها را به کشاورزان نشان میدادند.
با این حال، جریان اطلاعات همچنان بر مبنای عرضهمحور باقی ماند. در دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰، با افزایش تجاریسازی کشاورزی – جایی که مزارع به تخصصیتر شدن در تولید تعداد کمتری از محصولات و فروش سهم بیشتری از تولیدات خود روی آوردند – بازیگران خصوصی نیز شروع به ارائه خدمات ترویجی کردند. این خدمات عمدتاً به کشاورزان بزرگ و تجاریمحور در مناطق خاص ارائه میشد. سیستمهای ترویجی فاقد مشارکت و دسترسی مناسب بودند و مانند دهههای گذشته، عمدتاً به صورت بالا به پایین باقی ماندند(خان و همکاران، ۲۰۲۵: ۳).
انقلاب سبز کشاورزی
هند با انقلاب سبز موفقیت بزرگی را تجربه کرد که همچنین امنیت غذایی بیسابقهای برای این کشور به ارمغان آورد. این انقلاب نشاندهنده انتقال و پذیرش مؤثر پیشرفتهای علمی در کشاورزی بود. با این حال، توجه کمتری به جنبههای دیگر غیر از تضمین امنیت غذایی، مانند محیط زیست، کشاورزان محروم و آموزش آنان در مورد استفاده از چنین مواد شیمیایی شد. بنابراین، برای اطمینان از این که کشاورزان بهطور مستقیمتری از فناوریهای جدید منفعت ببرند و این فناوریها از نظر محیط زیستی پایدارتر باشند، دولتها باید توجه بیشتری به کشاورزان داشته باشند(پاستی و همکاران، ۲۰۲۵: ۳۱).
شواهد مربوط به بازده، تولید غذا، کالری غذای سرانه و کاهش سطح سوء تغذیه در کشورهایی که انقلاب سبز را تجربه میکنند. معمولاً در حمایت از این ادعا ذکر میشوند که انقلاب سبز به دنبال به حداکثر رساندن تولید غذا بوده است. با این حال، اگر به طراحی واقعی برنامههای انقلاب سبز (در هند و جاهای دیگر) دقت کنیم، مشخص میشود که آنها در عوض برای افزایش بازده و سودآوری به کار می رفتند.
انقلاب سبز کشاورزی
برخی استدلال میکنند که یکی از دلایل تداوم ناامنی غذایی و بهرهوری پایین کشاورزی این است که یک منطقه هرگز یک انقلاب سبز موفق را تجربه نکرده است. معرفی بذرهای انقلاب سبز پس از استقلال در آفریقای جنوب صحرا تنها برای محصولات صادراتی جواب داد و عمدتاً در تولید مواد غذایی شکست خورد. در سال ۲۰۰۶، بنیادهای گیتس و راکفلر، اتحادیهای برای یک انقلاب سبز در آفریقا ایجاد کردند تا یک انقلاب سبز جدید در آفریقا را کلید بزنند.
ارزیابیهای انجامشده درباره تأثیر کار این بنیادها بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ نشان میدهد که این استراتژی نتوانست مسائل حیاتی پیش روی کشاورزی در آفریقای جنوب صحرا را حل کند و عمدتاً به نفع کشاورزان جوانی بود که ذرت و برنج کشت میکردند، زمینهای بزرگتری داشتند و از پتانسیل تجاری بالاتری برخوردار بودند. همچنین این برنامه به شرکتهای خارجی کمک کرد تا در آفریقا مستقر شوند و رشد اقتصادی و صادرات را تقویت کنند(جورلوند و جورلوند، ۲۰۲۵: ۲۲۹).
دلیل اصلی هدف گذاری انقلاب سبز این بود. که دستیابی به عملکرد بسیار بالا در چنین مناطقی، کشاورزان را متقاعد می کند که کشاورزی معیشتی را به نفع تولید تجاری بالا ببرند. در سال ۱۹۷۰ به دلیل بی توجهی به نیازهای کشاورزان دهقان (و همچنین تشدید ناآرامی های روستایی)، بانک جهانی و سایر کمک کنندگان شروع به توجه و منابع بیشتر به خرده مالکان کردند. اما در انقلاب سبز هدف تجاری سازی کشاورزی بدون تغییر باقی ماند(هاروود، ۲۰۱۹: ۳۱۲).
انقلاب سبز کشاورزی
انقلاب سبز کشاورزی
فناوری امروزه نقش مهمی در توسعه انقلاب سبز کشاوزی دارد. فناوری می تواند مجموعه داده های اداری سالانه را ایجاد کند. افزایش مداوم در داده های سالانه کشاورزی به صورت دیجیتال ثبت می شود. پذیرش انواع پرمحصول (HYV) برنج و گندم در طول انقلاب سبز در هند امروزه تحت تاثیر فناوری قرار دارد. مجموعه دادههای اداری سالانه در سطح مناطق هند از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۸ جمع آوری شد.
انقلاب سبز که با محوریت فناوریهای پیشرفته به پیش رفت، به طور قابل توجهی تولید مواد غذایی را در کشورهای در حال توسعه آسیایی از جمله اندونزی افزایش داد. با این حال، این انقلاب پیامدهای زیستمحیطی نیز به همراه داشت که مهمترین آن کاهش حاصلخیزی خاک بود و این موضوع، بهرهوری کشاورزی در آینده را تهدید میکند. به عنوان یک راهکار جایگزین، سیستم یکپارچه کشت و دام (ICLS) میتواند همزمان موجب افزایش عملکرد محصولات کشاورزی و دامی شود و در عین حال پایداری محیطزیستی را حفظ کند.
با وجود مزایای قابل توجه، استقرار محدود این سیستم در میان کشاورزان اندونزی به عواملی مانند کمبود دانش و مهارتهای فنی، حمایتهای ناکافی سیاستی و تلاشهای نارسای ترویج و اطلاعرسانی نسبت داده میشود. برای تسهیل اجرای گستردهتر سیستم ICLS، به کارگیری راهبردهای مؤثر ترویجی شامل راهنماییهای فنی، مشاوره، آموزش و نمایشهای عملی در مزارع ضروری است. علاوه بر این، حمایتهای سیاستی مانند اعطای تسهیلات مالی قابل دسترس و مشوقهای قیمتی نیز برای ترغیب کشاورزان به پذیرش این روشها حیاتی است(کاراکا و همکاران، ۲۰۲۵: ۲)
ادامه
برنامههای رادیویی مزرعهای منجر به افزایش مداوم در پذیرش HYVs برنج شده است. یک فناوری ناهمگن فضایی کمتر برای یادگیری اجتماعی کشت محصولات به کار می رود. پخش رادیوی مزرعه منطقه ای باعث افزایش ۱۵ درصدی بازده برنج شد. در مقابل، حداکثر تأثیری گذرا بر پذیرش HYVs گندم بیش از مقدار مورد انتظار بود. یافته های این مطالعه نشان داد که ارتباطات جمعی می تواند نقشی در تشویق پذیرش فناوری و رشد بهره وری در کشاورزی ایفا کند(واسودیوان، ۲۰۲۳).
ادامه
از نیمه دوم قرن نوزدهم، سیستم های غذایی تحت تأثیر پدیده جهانی شدن قرار گرفته اند، که باعث مشارکت چندین واسطه بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شد. گسترش تولید مواد غذایی و رشد انبوه جمعیت در تجارت جهانی که برای ایجاد تعادل بین پیشنهاد و تقاضا بین مناطق ضروری است. در عین حال، در برابر شوکهای تولیدی منطقهای، مانند درگیریها، بیماریهای همهگیر و تهدیدات زیستمحیطی که با تغییرات اقلیمی تسریع شدهاند، بیمه میشود.
این جهانی شدن مزیتهای بیشتری را به همراه داشت، زیرا تبادل کالاها و خدمات بینالمللی را تقویت می کرد، که در نهایت به تولیدکنندگان غذای محلی هدف وسیعتری میدهد که میتوانند سرمایههای بالاتری در تولیدشان جذب کنند. فناوری فرهنگی و الگوهای تولید بین کشورها با استفاده از انقلاب سبز کشاورزی بهبود یافت. در این زمینه، سرمایهگذاری شرکتهای غذایی کشاورزی به سمت تولیدات خارجی در حال افزایش بود، از جمله تأسیس خردهفروشیهای چند ملیتی بزرگ که نتیجه مستقیم انقلاب سبز کشاورزی بود(لوپز و همکاران، ۲۰۲۳: ۱۰).
ادامه
ارجاعات به «انقلاب سبز» در ادبیات توسعه طی یکی دو دهه اخیر تقریباً همیشه انتخابی بود. انقلاب از دهه ۱۹۶۰ در آسیا رخ داده است. تقریباً هیچ کس به برنامه های انقلاب سبز در آمریکای لاتین در طول دهه های ۱۹۴۰ و ۵۰ اشاره نمی کند.
که اهمیت آن – به ویژه برای برنامه های بعدی در آسیا – در دهه ۱۹۶۰ به طور گسترده به رسمیت شناخته شد. برنامه مکزیک به راحتی فراموش شده است. زیرا علیرغم تأثیر بسیار مهم آن بر تولید گندم، نتوانست فقر و سوء تغذیه روستایی را کاهش دهد. برای کسانی که «انقلاب سبز جدید» را تنها راه مناسب برای تأمین منابع غذایی آینده میدانند، پروژه مکزیکی باید سرلوحه عملکرد قرار گیرد(هاروود، ۲۰۲۰: ۱۲۴۳).
انقلاب سبز کشاورزی
ارضای نیازهای تغذیه ای جمعیت رو به رشد در عین محدود کردن پیامدهای زیست محیطی نیازمند تشدید پایدار کشاورزی است. کشت مخلوط، که تولید همزمان چندین محصول در یک منطقه از زمین است، می تواند نقش اساسی در این تشدید داشته باشد.(گوئای و همکاران، ۲۰۱۸: ۷۶۷).
انقلاب سبز در هند در دهه ۱۹۶۰ با معرفی انواع پرمحصول برنج و گندم به منظور افزایش تولید غذا و به منظور کاهش گرسنگی و فقر آغاز شد. پس از انقلاب سبز، تولید گندم و برنج به دلیل ابتکارات دولت دو برابر شد. اما تولید سایر محصولات غذایی مانند انواع برنج بومی و ارزن کاهش یافت. این امر منجر به از بین رفتن محصولات بومی متمایز از کشت و همچنین انقراض آن ها شد(نلسون و همکاران، ۲۰۱۹: ۱).
ادامه
ارائه خدمات شخم مکانیزه یارانه ای به کشاورزان در کنار بازار خدمات تراکتورسازی بخش خصوصی که به سرعت در حال رشد است گزینه های انقلاب سبز کشاورزی است.
استقرار این فناوریها بدون تحلیل انتقادی تأثیرات بر الگوهای تولید و سیستمهای کشاورزی محلی بوده است. در مناطق جغرافیایی آفریقا اندازه مزرعه در حال گسترش است، در حالی که الگوهای کشت از محصولات اصلی سنتی به محصولات بازارگرا (ذرت، برنج و بادام زمینی) تغییر میکنند. این موضوع پیامدهای نامطلوبی بر بعد فرهنگی امنیت غذایی، سازماندهی زندگی اجتماعی و سازگاری با تغییرات آب و هوایی دارد(کاسانگا و همکاران، ۲۰۱۹: ۱۱).
ادامه
تشدید مداوم کشاورزی نوآورانه شهری می تواند منجر به انقلاب سبز دوم شود که هدف آن تامین نیازهای غذایی فعلی و آینده است. سهم کشاورزی نوآورانه شهری را در امنیت غذایی و پایداری محیطزیست با مقایسه محدود ادبیات علمی و دادههای واقعی قابل توجه است. در حال حاضر پربارترین روش کشاورزی نوآورانه شهری می تواند تا ۱۴۰ کیلوگرم سبزیجات در هر متر مربع در سال تولید کند.
مقیاسهای مختلف کشاورزی نوآورانه شهری به طور بالقوه با حمایت از عرضه غذای محلی، تقویت زنجیره ارزش غذایی و اعمال شیوههای پایدارتر نسبت به کشاورزی معمولی به امنیت غذایی جهانی کمک میکند. ارزیابیهای جامع بیشتر چرخه حیات کشاورزی نوآورانه شهری ، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، برای جلوگیری از افزایش بار زیستمحیطی و ایجاد تعادل بین منافع مردم، سیاره و سود مورد نیاز است(آرمندا و همکاران، ۲۰۱۹: ۱۳).
مبانی نظری انقلاب سبز کشاوزی
تانگامانی و همکاران (۲۰۲۴) در نظریه خود اثبات می کند که در مواجهه با چالشهای فزاینده جهانی، بخش کشاورزی در دوراهی مهمی قرار گرفته است؛ جایی که به دنبال راهکارهای نوآورانه برای پاسخگویی به تقاضای روزافزون مواد غذایی است و در عین حال باید پایبندی به اصول پایداری را نیز حفظ کند.
فصل «انقلاب سبز هوش مصنوعی: بازتعریف آینده کشاورزی» به بررسی نقش محوری هوش مصنوعی در دگرگونی کشاورزی مدرن میپردازد. این فصل به شیوههای عمیقی نشان میدهد که چگونه هوش مصنوعی در حال گشودن عصر جدیدی از کشاورزی هوشمند است که وعدهدهنده افزایش بهرهوری، بهینهسازی منابع و مدیریت اکولوژیک است.
اوتسوکا و همکاران (۲۰۲۴) اثبات می کند که امروزه بهطور گسترده پذیرفته شده که هرچند استفاده توأم از بذرهای اصلاحشده و کودهای شیمیایی – که در انقلاب سبز آسیا نقش محوری داشتند – برای کشاورزان آفریقایی ضروری است، اما بهتنهایی برای افزایش پایدار بهرهوری محصولات غلهای کافی نیست.
دستیابی به انقلاب سبز کشاورزی پایدار برای محصول ذرت در آفریقای جنوب صحرا مستلزم توسعه روشهای مدیریت خاک متناسب با شرایط هر منطقه است که توسط کشاورزان کمبضاعت بهصورت مستمر قابل اجرا باشد. این مهم در اکثر مناطق آفریقای جنوب صحرا هنوز محقق نشده است. ثانیاً، چالشهای مربوط به برنج متفاوت است.
ادامه
بنابراین اولویت اصلی، گسترش این روشهای اثباتشده در مناطق تولید برنج است. حل این چالشها برای هر دو محصول مستلزم وجود نهادهای قوی تحقیقات کشاورزی تطبیقی، توسعه و ترویج در سطح محلی است.
متأسفانه بسیاری از کشورهای آفریقایی فاقد چنین نهادهایی هستند. از اینرو، تقویت ظرفیتهای نهادی برای تحقیقات کشاورزی در سطوح ملی و منطقهای، توسعه نظامهای ترویجی و تحلیل سیاستها، از ارکان اساسی هر استراتژی مؤثر برای تحقق انقلاب سبز کشاورزی پایدار محسوب میشود.
مخمد و اسپنگلر (۲۰۲۳) در نظریه خود اثبات کردند که محرکهای فرهنگی که تشدید کشاورزی و تنوع محصول را پیش میبرند، در انقلاب سبز کشاورزی دارای اهمیت است. وجود محدودیت های زیست محیطی برای کشت بیشتر محصولات انقلاب سبز کشاورزی یک عامل موثر در افزایش تولید می باشد. سیستمهای آبیاری دقیق و چرخههای تناوب فصلی دو عنصر در افزایش اثربخشی انقلاب هستند.
تنوع اکولوژیکی و فرهنگی آسیای مرکزی قابلیت ایجاد تولیدات انبوه در این منطقه را افزایش می دهد. این موضوع با شواهد شواهد باستان شناسی از مناطق مرکزی آسیای مرکزی نیز مطابقت دارد.
ادامه
ژموک و همکاران (۲۰۲۳) در نظریه خود اثبات کردند که در حال حاضر بخش عمده ای از کشاورزی خرده مالکی در کنار کشاورزی صنعتی در مقیاس بزرگ وجود دارد که نتیجه انقلاب سبز است. در دشتهای اقیانوس آرام گواتمالا، مشوقهای دولتی به توسعه کشاورزی صادرات صنعتی دامن میزند. تولید نیشکر در مقیاس بزرگ جوامع کشاورزی روستایی را احاطه کرده است، جایی که کشاورزان در مقیاس کوچک با حمایت اندک دولتی، ذرت و کنجد را پرورش می دهند. در مواجهه با زمین های کوچک کشاورزی که منجر به تولید محدود، چرخه بدهی های کشاورزی، آسیب پذیری در برابر خشکسالی و مهاجرت به ایالات متحده می شود، خرده مالکان به طور متناقضی سخت کار می کنند تا رویکردهای “مدرن” انقلاب سبز را در زمین های خود تکرار کنند.
نهرینگ (۲۰۲۲) در نظریه خود اثبات کرد که انقلاب سبز به آموزش عالی، ترویج روستایی و تحقیقات کشاورزی در برزیل متمرکز است. فرصتهای سرمایهگذاری خارجی در بخش کشاورزی این کشور از گزاره های مهم انقلاب سبز در این کشور است. کشاورزی برزیل و محدود کردن جایگزینها برای آن از ضروریات به شمار می رود.
ادامه
آرناسیبیا و همکاران در سال ۲۰۲۱ در نظریه خود به بررسی رابطه شاخص های گیاهی سنجش از راه دور و شاخص رطوبت جهانی و انقلاب سبز پرداختند. این محققین اثبات کردند که شاخص های گیاهی سنجش از راه دور و شاخص رطوبت جهانی بر متغیر مورد بررسی اثرگذار است. به عبارتی با استفاده از متغیرهای شاخص های گیاهی سنجش از راه دور و شاخص رطوبت جهانی می توان سطح این انقلاب را تحت تاثیر قرار داد.
احمد و تورچینی در سال ۲۰۲۱ در نظریه خود ارتباط بین متغیرهای تاثیرات زیست محیطی و تولید مواد غذایی را با انقلاب سبز اثبات کردند. این محققین دریافتند که متغیرهای زیست محیطی و تولید مواد غذایی می توانند بر سطح عملکرد سازمان اثرگذار باشند. همچنین آنها به این نتیجه رسیدند که وقتی سطح متغیرهای زیست محیطی و تولید مواد غذایی دچار تغییر شود، احتمال تغییر در سطح متغیر انقلاب کشاورزی نیز وجود دارد.
ادامه
جان و بابو در سال ۲۰۲۱ در نظریه خود اثبات کردند که انقلاب سبز کشاورزی می تواند تحت تاثیر تولید مواد غذایی و سلامت محصولات قرار گیرد. به عبارتی انقلاب کشاورزی معمولا با تغییراتی که در متغیرهای تولید مواد غذایی و سلامت محصولات ایجاد می شود، تغییر می کند. پیشنهاد می شود برای تغییر در سطح انقلاب سبز کشاورزی ابتدا سطوح مرتبط با متغیرهای تولید مواد غذایی و سلامت محصولات را تغییر داد.
گائو و همکاران در سال ۲۰۲۱ اثبات کردند که با تغییر در سطح متغیر افزایش عملکرد محصول می توان سطح متغیر انقلاب سبز را تحت تاثیر قرار داد. به عبارتی تغییرات متغیر عملکرد تحت تاثیر مولفه هایی قرار دارد. این مولفه ها عبارتند از:
۱- افزایش عملکرد محصول.
۲-بازدهی بالا.
کارتر و همکاران در سال ۲۰۲۱ استدلال کردند که زمانی می توان انقلاب سبز را بهبود داد که به متغیرهای بازده و رفاه اقتصادی توجه شود. زمانی یک سازمان به متغیرهای بازده و رفاه اقتصادی توجه می کند، معمولا سطح انقلاب کشاورزی دچار تغییر می شود.
منابع
Ahmed, N., & Turchini, G. M. (2021). The evolution of the blue-green revolution of rice-fish cultivation for sustainable food production. Sustainability Science, ۱-۱۶.
Carter, M., Laajaj, R., & Yang, D. (2021). Subsidies and the african green revolution: Direct effects and social network spillovers of randomized input subsidies in mozambique. American Economic Journal: Applied Economics, ۱۳(۲), ۲۰۶-۲۹
Carter, M., Laajaj, R., & Yang, D. (2021). Subsidies and the african green revolution: Direct effects and social network spillovers of randomized input subsidies in mozambique. American Economic Journal: Applied Economics, ۱۳(۲), ۲۰۶-۲۹.
Eliazer Nelson, A. R. L., Ravichandran, K., & Antony, U. (2019). The impact of the Green Revolution on indigenous crops of India. Journal of Ethnic Foods, ۶(۱), ۱-۱۰.
Guo, Z., Liu, X., Zhang, B., Yuan, X., Xing, Y., Liu, H., … & Xiong, L. (2021). Genetic analyses of lodging resistance and yield provide insights into post‐Green‐Revolution breeding in rice. Plant biotechnology journal, 19(4), 814-829
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.