توسعه صادرات |مطالعات ISI


در حال بارگذاری
تاریخ انتشار
۹ شهریور ۱۴۰۱
نوع فایل
ورد قابل ویرایش
حجم فایل
تعداد صفحات
9 صفحه
تعداد بازدید
574 بازدید
۱۵,۰۰۰ تومان

مبانی نظری و ادبیات تحقیق

توسعه صادرات

توسعه صادرات | تعداد صفحات : ۹ صفحه | تاریخ به روز رسانی ۱۹-۰۱-۱۴۰۴

 

مفهوم توسعه صادرات

صادرات به عنوان نوعی استراتژی بین‌المللی‌سازی اهمیت بسیاری یافته است و دولت‌ها آن را وسیله‌ای برای تعادل ذخایر ارزی خارجی، ایجاد مشاغل، بهبود تراز پرداخت‌ها و تقویت اقتصاد تلقی می‌کنند. به همین دلیل، سعی در تشویق صادرات دارند. همگام با رشد اقتصاد جهانی، صادرات مورد توجه جدی قرار گرفته است و رایج‌ترین روش برای افزایش بهره‌وری تولید و رشد اقتصاد کشور تلقی می‌شود.

توسعه صادرات معرف گرایش به آزادی در تجارت بین‌الملل بوده و مورد حمایت اقتصاددانان نئوکلاسیک است. استراتژی توسعه صادرات باعث افزایش کارایی در تولید، دسترسی به بازارهای بین‌المللی، افزایش رقابت بین تولیدکنندگان داخلی، حمایت از حقوق مصرف‌کننده و بهبود تراز تجاری می‌شود که این خود به نوعی مستلزم آزادسازی اقتصاد و عدم دخالت دولت در اقتصاد است(رجایی و معصومی بیلندی، ۱۴۰۳: ۵۷)

ادامه

امروزه در اقتصاد جهانی، تولید و صادرات نقش بسزا و مهمی را در چهارچوب هر اقتصاد سالمی ایفا می‌کند و اهمیت صادرات در زمینه رشد و شکوفایی اقتصاد کشورهای در حال توسعه به خوبی شناخته شده است. رویکرد توسعه صادرات از جمله روش‌هایی است که شرکت‌ها برای ورود به بازار جهانی از آن استفاده کرده‌اند؛ زیرا صادرات کمترین منابع لازم را نیاز دارد و حداقل ریسک و تعهد سازمانی را نیز به همراه دارد.

بنابراین، این رویکرد ساده‌ترین و معروف‌ترین راهی است که شرکت‌ها برای نفوذ و ورود به بازارهای خارجی از آن بهره می‌برند. مزایای بهره‌مندی از صادرات بسیار زیاد است؛ از جمله بهره‌مندی اقتصادی شرکت‌های داخلی از عملیات خارجی. این مزایا محدود به منافع شخصی شرکت‌ها نمی‌شود، بلکه موجب ترویج توسعه اجتماعی و اقتصادی، افزایش اشتغال، تولید و اثراتی همچون رفاه اجتماعی و کمک به صنایع محلی برای افزایش بهره‌وری می‌شود(رییسی نافچی و همکاران، ۱۴۰۱: ۲۰۳)

ادامه

برنامه‌های توسعه صادرات به تمام سیاست‌ها و برنامه‌های عمومی طراحی شده برای کمک به فعالیت‌های صادراتی بنگاه‌ها اطلاق می‌شود. این برنامه‌ها شامل مشاوره، مشوق‌های مالیاتی، مالی صادرات، نمایشگاه‌های تجاری و کمک به تأمین توسعه فروش هستند.

در واقع، بیشتر برنامه‌های توسعه صادرات به طور اساسی برای این منظور طراحی شده‌اند که دانش صادراتی اولیه (متضمن مزایای صادرات، اطلاعات لازم درباره بازار صادراتی و غیره) را از طریق اعزام هیئت‌های تجاری، برپایی نمایشگاه‌های تجاری و … فراهم کنند و همچنین دانش تجربی و امکانات فیزیکی مورد نیاز برای صادرات را برای صادرکنندگان بالقوه و بالفعل مهیا سازند(جعفری و همکاران، ۱۴۰۳: ۱۰۳).

توسعه صادرات معرف گرایش کشورها به تجارت آزاد در تجارت بین‌الملل است. این سیاست نشان می‌دهد یک ملت تا چه حد متوجه بازارهای خارجی و تابع نیازهای آن است. سیاست توسعه صادرات باعث تقویت تجارت خارجی آزاد می‌شود و تجارت خارجی آزاد نیز باعث هدایت تولید و تخصیص منابع در جهتی می‌شود که کشور در آن جهت نسبت به خارج دارای مزیت نسبی است.

ادامه

تخصیص منابع در کارآمدترین رشته‌های تولید باعث چنان افزایشی در تولید داخلی و درآمدهای صادراتی می‌گردد که گویا جز از راه تجارت خارجی تأمین آن امکان‌پذیر نیست. توسعه صادرات از یک طرف عملکرد شرکت، از جمله حجم، فروش، سهم بازار، سودآوری و موقعیت رقابتی را بهبود می‌بخشد و روی سطوحی از استخدام، درآمدهای ارزی، توسعه صنعتی و رفاه ملی هم به طور مثبت تأثیر می‌گذارد.

با توسعه جهانی شدن و ادغام اقتصادی در میان کشورها، صادرات یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های بین‌المللی کردن شرکت‌ها و اقتصادها ملی شد. مدیران شرکت‌ها برای رقابت در بازارهای داخلی و خارجی باید مسائل و موانع متعدد مؤثر بر صادرات و نتایج آن‌ها را روی توسعه صادراتی شرکت درک کنند. این مسأله برای سیاست‌گذاران هم به منظور اتخاذ برخی اقدامات برای حذف یا حداقل کاهش آثار آن‌ها دارای اهمیت است(نصرت آبادی و همکاران، ۱۴۰۲: ۲۸۹).

توسعه صادرات

امروزه نهادهای توسعه صادرات در اکثر کشورهای دنیا وجود دارند. اولین آژانس توسعه صادرات که هنوز هم در حال فعالیت است، در سال ۱۹۱۹ در فنلاند تأسیس شد. این نهادها در اندازه، سبک حکمرانی و نوع فعالیت‌هایی که در آن مشارکت می‌کنند، با یکدیگر تفاوت دارند. مثلاً در حوزۀ منابع مالی، بودجه برنامه‌های توسعه صادرات کشورها با میزان صادرات آن‌ها از ۰.۲۲ درصد در پرتغال تا ۰.۱۵ درصد در شیلی و کلمبیا و ۰.۰۳ درصد در بولیوی و تانزانیا متفاوت است.

همچنین، حجم بودجه سالیانه این نهادها از ۶۰ هزار دلار در سیرالئون تا ۵۰۰ میلیون دلار در انگلستان تغییر می‌کند. از منظر نوع خدمات، این نهادها نیز طیف متنوعی از فعالیت‌ها را ارائه می‌دهند، همچون ارائه کمک‌های مالی مانند اعتباردهی و بیمه، اطلاعات بازار شرکت‌ها و محصولات، کمک‌های فنی، پشتیبانی حمل و نقل، صدور گواهینامه محصول و مشارکت در نمایشگاه‌های تجاری.

برخی از این نهادها خدمات صادراتی خود را به طیف وسیعی از صنایع مختلف ارائه می‌دهند، در حالی که برخی دیگر فقط با صنایع خاصی همکاری می‌کنند. تعدادی از این نهادها بخش زیادی از بودجه خود را در دفاتر خارج از کشور مبدأ خود هزینه می‌کنند و برخی فقط در کشور مبدأ حضور دارند. بعضی از آن‌ها را کاملاً بخش خصوصی مدیریت می‌کند، مانند هنگ کنگ، و برخی دیگر را دولت اداره می‌کند، مانند شیلی(رحیم زاده و همکاران، ۱۴۰۱: ۱۱۵).

توسعه صادرات

توسعه صادرات برای شرکت ها تحت تاثیر مولفه های زیادی قرار دارد. پاردایم های بازرگانی معمولا بر روی این مفهوم اثرگذار هستند. این مولفه ها هستند که تعیین می کنند توسعه صادرات در چه سطحی رشد نماید. اجرای درست مولفه های بازرگانی می تواند این مفهوم را توسعه داده و آن را برای یک کشور تقویت نماید. معمولا برای این مفهوم سه مرحله الزامی است.

این سه مرحله عبارت است از کدگذاری باز، انتخاب های محوری و انتخاب های گزینشی. زمانی که این سه مرحله به خوبی انجام شود در یک ساختار درست بازرگانی توسعه صادرات رخ می دهد. برای کدگذاری باز باید به مولفه هایی مانند عوامل علی، زمینه ای و مداخله گر توجه کرد. این عوامل سبب بهبود استراتژی ها و پیامدهای ایجاد شده برای این مفهوم می شود. این مفهوم تحت تاثیر پارادایم های کدگذاری محصولات صادراتی قرار دارد. انتظار بر این است که در کنار این مراحل مدیریت دانش و خدماتی که این نوع مدیریت ایجاد می کند به توسعه صادرات بیشتر منجر شود.

ادامه

براساس این رویکرد انتظار بر این است که خدمات دانش بنیان بخس مهمی از این مفهوم را به خود اختصاص دهد. خدمات دانش بنیان دارای مزایایی از جمله اشتغال زایی، تولید ثروت، رونق اقتصادی، توسعه همه جانبه شرکتی، هم افزایی و افزایش صادرات بوده است. که بخش مهمی از گزاره های مرتبط با توسعه صادرات را به خود اختصاص می دهد(نفتچی و همکاران، ۲۰۲۱).

یکی از مولفه های اثرگذار دیگر بر توسعه صادرات توجه به مزیت های استراتژیک و پایداری در بازار رقابتی متعلق به سازمان‌هایی خواهد بود.استراتژی های پویا و کسب و کار محور می تواند این مفهوم را بهبود دهد. بر اساس ماتریس برنامه ریزی استراتژیک می تواند سطوح مرتبط با این مفهوم را در سازمان بهبود داد. نظام جذب و عرضه منابع انسانی با استفاده از روش های نوین در اولویت اول توسعه صادرات قرار دارند.

تلاقی دو محور ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و عوامل خارجی برای توسعه صادرات بسیار ضروری هستند. برنامه ریزی منابع انسانی در موقعیتی محافظه کارانه و از نظر فضای داخلی با ضعف نسبی مواجه است. شناسایی و اولویت‌بندی استراتژی‌های مؤثر در برنامه‌ریزی منابع انسانی از گزینه های بسیار رایج برای توسعه این مفهوم می باشد. در این میان استراتژی تهاجمی باید تقویت و استقرار یابند و از این طریق بتوانند توسعه این مفهوم را ارتقا دهند(طباطبایی فر و همکاران، ۲۰۲۰).

توسعه صادرات

صادرات یکی از مهمترین گامهای اولیه سازمانها برای توسعه و سرمایه گذاری جهت ورود به بازارهای جهانی و گسترش فعالیتهای بین المللی آنهاست صادرات بازار گرا کاربرد راهبردی بازارگرایی در محیط صادرات است در متون بازاریابی تأثیر بازارگرایی بر عملکرد اصلی پذیرفته است و شرکتهایی که در سطوح بالایی از صادرات بازار گرایند به اطلاعات بیشتری در مورد مشتریان و خواسته های آنان دست می یابند.

توسعه صادرات و ورود صحیح به بازار جهانی همچنین حفظ شرایط و ماندگاری در آن جز با یک راهبرد مشخص و پایدار صادراتی به دست نمی.آید .بنابراین با توجه به ضرورت و اهمیت توسعه فعالیتهای صادراتی شرکتها برای بقاء و موفقیت در این فعالیتها نیازمند شناسایی عوامل موثر بر عملکرد صادراتی خود هستند میزان موفقیت یک شرکت در امر صادرات را میتوان با عملکرد صادراتی آن ارزیابی کرد. عملکرد صادراتی به این معناست که آیا شرکت توانسته است به اهداف خود دست یابد.

توسعه صادرات

همچنین با توجه به شرایط و رقابت موجود در بین شرکتها چگونگی. ارتباط و اهمیت ابعاد عملکرد کسب و کار با توجه به تغییرات شرایط و فرصتهای محیطی عملکرد صادراتی یک عامل مهمی است که میزان موفقیت شرکتها را در امر صادرات را میتوان با آن ارزیابی نمود برای سنجش عملکرد صادراتی تحقیقاتی زیادی انجام شده است و متغیرهای زیادی بر آن تأثیر گذارند که از این متغیرها میتوان به متغیرهای ،مالی غیر مالی و ترکیبی اشاره کرد که بر عملکرد صادراتی به طور مستقیم یا غیر مستقیم اثرگذار هستند.

که عوامل کلیدی موفقیت سازمان را برای صادرات یک محصول از طریق طرح ریزی و اجرای راهبردهای بازاریابی صادراتی موفق محقق خواهد ساخت مهارت و دانش بازاریابی در سالهای اخیر آن چنان اهمیت پیدا کرده است که آن را یکی از اجزای مهم بقای سازمانها و حتی کشورها میتوان بر شمرد و اهمیت آن به صورت فزایندهای در حال افزایش است(احمدی و همکاران، ۱۳۹۸: ۸۰۶).

توسعه صادرات

توسعه صادرات عبارت است از صادرات محصولات غیر سنتی اعم از کالاهای اولیه نیمه ساخته و کالاهای ساخته شده به طوری که جانشین کالاهای سنتی اولیه گردد توسعه صادرات معرف گرایش به تجارت آزاد و تجارت جهانی است این سیاست نشان دهنده این است که یک کشور تا چه میزان متوجه بازارهای بین المللی و تابع تقاضای خارجی است توسعه صادرات عامل تقویت تجارت آزاد خارجی است بنابراین تجارت آزاد باعث هدایت تولید و اختصاص منابع در راستای تولید اجناس و کالاهای با مزیت نسبی میشود و چون توسعه صادرات در راستای استفاده از منابع تولید و در قالب بازارهای جهانی به دست می آید.

توأم با رشد و توسعه اقتصادی است و منجر به ایجاد تخصص میشود که این مهارت و تخصص میتواند با آموزش علمی-کاربردی لازم همراه شده و زمینه ساز رشد اقتصادی خواهد شد. به منظور الگوی مناسب برای توسعه صادرات، لازم است اقدامات در بخش خصوصی و دولتی بررسی شود در بخش دولتی در دو حوزه سیاستهای داخلی و خارجی و در بخش خصوصی بحث اقتصادی در دو حوزه تولید داخل و خارج سازمان استراتژی توسعه صادرات مورد بررسی قرار گیرد ارتباط هماهنگ دولت و بخش خصوصی از طریق شورای گفتگو میتواند تعامل سازنده ای برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد(سیف الهی انار و همکاران، ۱۴۰۰: ۱۱۶).

توسعه صادرات

توسعه صادرات رویکرد مهمی در کاهش محدودیت های ارزی می باشد. این روش همراه با صنعتی شدن به دلیل افزایش روزافزون واردات مواد اولیه صنعتی و کالاهای سرمایه ای و واسطه ای حفره ارزی غالباً وسیع تر می شود. با توجه به اینکه درآمد حاصل از صادرات مواد خام را نمی توان آنقدر افزایش داد که نیازهای ارزی رشد و توسعه صنعتی را تأمین کند، صدور کالاهای صنعتی راه حل مطلوبی برای تأمین درآمد ارزی به شمار می رود سیاستهای توسعه صادرات وقتی با موفقیت روبه رو میشود که به منظور خنثی سازی و بی اثر کردن این گونه گرایش های ضد صادراتی طراحی شده و به اجرا در آیند(خالصی و همکاران، ۱۴۰۱: ۲۲۴).

توسعه صادرات و ورود صحیح به بازار جهانی همچنین حفظ شرایط و ماندگاری در آن جز با یک راهبرد مشخص و پایدار صادراتی به دست نمی.آید .بنابراین با توجه به ضرورت و اهمیت توسعه فعالیتهای صادراتی شرکتها برای بقاء و موفقیت در این فعالیتها نیازمند شناسایی عوامل موثر بر عملکرد صادراتی خود هستند میزان موفقیت یک شرکت در امر صادرات را میتوان با عملکرد صادراتی آن ارزیابی کرد.

عملکرد صادراتی به منزله اهداف اقتصادی

عملکرد صادراتی اخذ اهداف اقتصادی شرکت ها می باشد. همچنین با توجه به شرایط و رقابت موجود در بین شرکتها چگونگی ارتباط و اهمیت ابعاد عملکرد کسب و کار با توجه به تغییرات شرایط و فرصتهای محیطی عملکرد صادراتی یک عامل مهمی است که میزان موفقیت شرکتها را در امر صادرات را میتوان با آن ارزیابی نمود برای سنجش عملکرد صادراتی تحقیقاتی زیادی انجام شده است.

و متغیرهای زیادی بر آن تأثیر گذارند که از این متغیرها میتوان به متغیرهای ،مالی غیر مالی و ترکیبی اشاره کرد که بر عملکرد صادراتی به طور مستقیم یا غیر مستقیم اثرگذار هستند که عوامل کلیدی موفقیت سازمان را برای صادرات یک محصول از طریق طرحریزی و اجرای راهبردهای بازاریابی صادراتی موفق محقق خواهد ساخت مهارت و دانش بازاریابی در سالهای اخیر آن چنان اهمیت پیدا کرده است که آن را یکی از اجزای مهم بقای سازمانها و حتی کشورها میتوان بر شمرد و اهمیت آن به صورت فزایندهای در حال افزایش است(نوروزپور و همکاران، ۱۳۹۹: ۴۴).

ادامه

توسعه صادرات مانند سیاستهای اقتصاد مقاومتی می باشد. که مزایای آن به شرایط تحریم اقتصادی محدود نمیگردد. از جمله فوائد مترتب بر صادرات میتوان به ایجاد درآمد ارزی و تولید ثروت. برای کشور کمک به پایداری تقاضای صنعت و توسعه ،بازار توسعه مناسبات اقتصادی. در فراسوی مرزها استانداردسازی و ارتقاء کیفیت محصولات ایجاد بازار خدمات پس از فروش ارتقاء سطح فناوری ناشی از الزامات بازار رقابتی اشاره نمود با توجه به این مزایا است که ،برخی صادرات و تجارت بین المللی را موتور رشد و توسعه دانسته اند(آذرلی، ۱۳۹۹: ۱۰).

مبانی نظری توسعه صادرات

شیه و همکاران در سال ۲۰۲۲ در نظریه خود به بررسی رابطه چارچوب نوآوری و توسعه صادرات پرداختند. این محققین اثبات کردند که چارچوب نوآوری بر این متغیر اثرگذار است. به عبارتی با استفاده از متغیرهای چارچوب نوآوری می‌توان این متغیر را تحت تأثیر قرارداد. زمانی سطح هر یک از متغیرهای بیان‌شده  تغییر کند، می‌توان انتظار داشت که این متغیر نیز تغییر کند.

آن ها در نظریه خود ارتباط بین متغیرهای چارچوب نوآوری را با توسعه صادرات اثبات کردند. این محققین دریافتند که متغیرهای چارچوب نوآوری می‌توانند بر سطح این متغیر اثرگذار باشند. همچنین آن‌ها به این نتیجه رسیدند که وقتی سطح متغیرهای چارچوب نوآوری دچار تغییر شود، احتمال تغییر در سطح این متغیر نیز وجود دارد.

آن ها در نظریه خود اثبات کردند که توسعه صادرات می‌تواند تحت تأثیر انتشار نوآوری قرار گیرد. به عبارتی این متغیر معمولاً با تغییراتی که در متغیرهای انتشار نوآوری ایجاد می‌شود، تغییر می‌کند. پیشنهاد می‌شود برای تغییر در سطح این متغیر ابتدا سطوح مرتبط با متغیرهای انتشار نوآوری را تغییر داد.

ادامه

آن ها استدلال کردند که زمانی می‌توان توسعه صادرات را بهبود داد که به متغیرهای سودمندی بیشتری توجه شود. زمانی یک سازمان به متغیرهای سودمندی بیشتری توجه می‌کند، معمولاً سطح این متغیر دچار تغییر می‌شود. اگر تغییرات ایجادشده در متغیرهای سودمندی بیشتری مثبت باشد معمولاً سطح این متغیر بهبود می‌یابد.

آن ها در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که متغیر توسعه صادرات از متغیرهای تأثیر ادراکات مدیریتی عوامل بازدارنده تأثیر می‌پذیرد. به این صورت که سطح تغییرات متغیرهای تأثیر ادراکات مدیریتی عوامل بازدارنده می‌تواند در سطح این متغیر تغییر ایجاد نماید. از سوی دیگر این مطالعه پیشنهاد کرد که برای بهبود در سطح توسعه صادرات به نظر می‌رسد بهبودهایی در سطح متغیرهای تأثیر ادراکات مدیریتی عوامل بازدارنده می‌تواند مفید باشد.

آن ها در نظریه خود یک رابطه معنی‌دار بین توسعه صادرات و متغیرهای افزایش‌دهنده انتظارات مشتری یافتند. به عبارتی این محققین اثبات کردند زمانی که سطح متغیرهای افزایش‌دهنده انتظارات مشتری دچار تغییر می‌شود، آنگاه می‌توان انتظار داشت که سطح این متغیر نیز دچار تغییر شود. همچنین متغیرهای افزایش‌دهنده انتظارات مشتری می‌توانند به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شوند که در جهت تقویت این متغیر اقدام نمایند.

ادامه

آن ها این استدلال را داشتند که تغییرات در سطح متغیرهای تعهد مدیریتی می‌توانست بر تغییر در این متغیر اثرگذار باشد. به عبارتی زمانی که سطح متغیرهای تعهد مدیریتی دچار بهبود شود، این انتظار وجود دارد که متغیر توسعه صادرات نیز تغییر کند. درصورتی‌که رابطه متغیرهای تعهد مدیریتی با متغیر این متغیر همسو و هم‌جهت باشد می‌توان انتظار داشت که سطح این متغیر با بهبود سطح متغیرهای ارائه‌شده در تحقیق، بهبود یابد. آن ها اشاره کرد که توسعه صادرات تحت تأثیر متغیرهای دیگر در یک سازمان قرار می‌گیرد.

ادامه

آن ها در مطالعه خود ارتباط متغیرهای نقش تعدیل‌کننده در رابطه بین عوامل بازدارنده و توسعه صادرات را تحت آزمون قراردادند. آن‌ها نشان دادند که این متغیر درنهایت تحت تغییرات متغیرهای نقش تعدیل‌کننده در رابطه بین عوامل بازدارنده می‌تواند تغییر نماید. این تغییرات با توجه به نتایج حاصل از تحقیق می‌تواند هم‌جهت یا غیر هم‌جهت باشد. زمانی که سطح متغیرهای نقش تعدیل‌کننده در رابطه بین عوامل بازدارنده در سازمان هم‌جهت با این متغیر باشند، می‌توان انتظار داشت که با افزایش سطح آن‌ها سطح این متغیر نیز بهبود یابد و با کاهش سطح آن‌ها سطح این متغیر کاهش یابد.

خسروی ( ۲۰۲۲ ) متغیرهای بازدید از وب سایت های رسمی و بین المللی را در ارتباط با توسعه صادرات موردبررسی قراردادند. این محقق دریافت که متغیرهای بازدید از وب سایت های رسمی و بین المللی معمولاً می‌توانند بر سطح این متغیر اثرگذار باشند. به این صورت که با تغییر در سطح بازدید از وب سایت های رسمی و بین المللی می‌توان انتظار داشت که سطح این متغیر نیز دچار تغییر شود. همچنین این محققین اثبات کردند که این متغیر درنهایت با تأثیرپذیری از متغیرهای وب سایت های رسمی و بین المللی می‌تواند تغییراتی را ایجاد نماید.

ادامه

آن ها اثبات کردند که توسعه صادرات با متغیرهای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی ارتباط دارد.  این محققین اثبات کردند زمانی که متغیرهای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی دچار تغییر شوند، به دلیل ارتباط با این متغیر آن را نیز دچار تغییر خواهند کرد. معمولاً اثرات متغیرهای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی بر این متغیر هم‌جهت بوده و سبب تقویت توسعه صادرات می‌شود.

آن ها در بررسی اثر متغیرهای سازمانی در توسعه صادرات دریافتند که معمولاً توسعه صادرات می‌تواند تحت تأثیر متغیرهای امضای قرارداد تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی قرار گیرد. به صورتی که افزایش یا کاهش در سطح متغیرهای امضای قرارداد تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی معمولاً سبب تغییر در سطح این متغیر می‌شود. اگر این تغییرات همسو باشد با افزایش در مقدار متغیرهای اعلام‌شده معمولاً سطح این متغیر نیز افزایش می‌یابد. اگر ارتباط بین متغیرها ناهم‌سو باشد آنگاه با افزایش متغیرهای موردبررسی، سطح این متغیر کاهش خواهد یافت.

آن ها اثبات کرد که متغیرهای افزایش خطوط پرواز مستقیم بر توسعه صادرات اثرگذار هستند. این محققین اثبات کردند که متغیرهای افزایش خطوط پرواز مستقیم می‌توانند بر میزان این متغیر اثرگذار باشند. همچنین ارتباط این متغیر با متغیرهای افزایش خطوط پرواز مستقیم در سازمان ممکن است همسو و یا غیرهمسو باشد. این موضوع با توجه به نمونه آماری و ماهیت سازمانی که موردبررسی قرارگرفته است ممکن است متفاوت باشد. اما در کل این محققین استدلال کردند که با تغییر در سطح متغیرهای افزایش خطوط پرواز مستقیم می‌توان شاهد تغییر در سطح این متغیر بود.

توسعه صادرات

آن ها توسعه صادرات را در ارتباط با متغیرهای استفاده از ارزهای ملی در تجارت مورد آزمون قراردادند. استدلال آن‌ها بر این بود این متغیر با متغیرهای استفاده از ارزهای ملی در تجارت در ارتباط است. یا به عبارتی این محققین استدلال کردند که متغیر سازمانی ممکن است تحت تأثیر متغیرهای استفاده از ارزهای ملی در تجارت قرار گیرد و با تغییر در سطح این متغیرها، سطح آن دچار تغییر شود.

آن ها در مطالعه خود به اثبات رابطه بین توسعه صادرات و متغیرهای حل مشکلات بانکی با استفاده از مکانیسم پایاپای پرداخت.  به‌عبارت‌دیگر این محققین اثبات کردند که متغیرهای حل مشکلات بانکی با استفاده از مکانیسم پایاپای با این متغیر در ارتباط است و یا بر آن تأثیر خواهد داشت.

آن ها اثبات کردند که توسعه صادرات تحت تأثیر متغیرهای نظرات کارشناسی قرار می‌گیرد.  به عبارتی متغیرهای نظرات کارشناسی می‌توانند بر این متغیر اثرگذار باشند. این محققین پیشنهاد دادند که برای تغییر در سطح این متغیر بهتر است سطح متغیرهای نظرات کارشناسی دچار تغییر شود.

ادامه

آن ها اثبات کردند که متغیرهای استفاده از ظرفیت بنادر و مناطق آزاد می‌توانند توسعه صادرات را تغییر دهند. زمانی که متغیرهای استفاده از ظرفیت بنادر و مناطق آزاد مورد آزمون این محققین قرار گرفتند، توانستند سبب تغییراتی در سطح این متغیر سازمان شوند. به عبارتی این محققین اثبات کردند که متغیرهای استفاده از ظرفیت بنادر و مناطق آزاد و این متغیر با یکدیگر مرتبط هستند.

آن ها در نظریه خود اثبات کردند که توسعه صادرات معمولاً می‌تواند توسط متغیرهای تامین واگن موردبررسی قرار گیرد. در این مطالعه استدلال شد که تغییرات در سطح متغیرهای تامین واگن معمولاً می‌تواند سبب تغییرات در سطح این متغیر شود.

آن ها نشان دادند که  نظرات کارشناسان و صادرکنندگان می تواند توسعه صادرات را تغییر دهد. به عبارتی این مطالعه استناد می کند که نظرات کارشناسان و صادرکنندگان می تواند به عنوان یک مولفه اثرگذار بر تغییر در سطح این متغیر عملی نماید. در این حالت این متغیر را متغیری تحت تاثیر نظرات کارشناسان و صادرکنندگان معرفی می کنند.

منابع

 

 

 

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.