توسعه صادرات |مطالعات ISI
توسعه صادرات
توسعه صادرات | تعداد صفحات : ۵ صفحه
مفهوم توسعه صادرات
توسعه صادرات برای شرکت ها تحت تاثیر مولفه های زیادی قرار دارد. پاردایم های بازرگانی معمولا بر روی این مفهوم اثرگذار هستند. این مولفه ها هستند که تعیین می کنند توسعه صادرات در چه سطحی رشد نماید. اجرای درست مولفه های بازرگانی می تواند این مفهوم را توسعه داده و آن را برای یک کشور تقویت نماید. معمولا برای این مفهوم سه مرحله الزامی است.
این سه مرحله عبارت است از کدگذاری باز، انتخاب های محوری و انتخاب های گزینشی. زمانی که این سه مرحله به خوبی انجام شود در یک ساختار درست بازرگانی توسعه صادرات رخ می دهد. برای کدگذاری باز باید به مولفه هایی مانند عوامل علی، زمینه ای و مداخله گر توجه کرد. این عوامل سبب بهبود استراتژی ها و پیامدهای ایجاد شده برای این مفهوم می شود. این مفهوم تحت تاثیر پارادایم های کدگذاری محصولات صادراتی قرار دارد. انتظار بر این است که در کنار این مراحل مدیریت دانش و خدماتی که این نوع مدیریت ایجاد می کند به توسعه صادرات بیشتر منجر شود.
ادامه
براساس این رویکرد انتظار بر این است که خدمات دانش بنیان بخس مهمی از این مفهوم را به خود اختصاص دهد. خدمات دانش بنیان دارای مزایایی از جمله اشتغال زایی، تولید ثروت، رونق اقتصادی، توسعه همه جانبه شرکتی، هم افزایی و افزایش صادرات بوده است. که بخش مهمی از گزاره های مرتبط با توسعه صادرات را به خود اختصاص می دهد(نفتچی و همکاران، ۲۰۲۱).
یکی از مولفه های اثرگذار دیگر بر توسعه صادرات توجه به مزیت های استراتژیک و پایداری در بازار رقابتی متعلق به سازمانهایی خواهد بود.استراتژی های پویا و کسب و کار محور می تواند این مفهوم را بهبود دهد. بر اساس ماتریس برنامه ریزی استراتژیک می تواند سطوح مرتبط با این مفهوم را در سازمان بهبود داد. نظام جذب و عرضه منابع انسانی با استفاده از روش های نوین در اولویت اول توسعه صادرات قرار دارند.
تلاقی دو محور ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و عوامل خارجی برای توسعه صادرات بسیار ضروری هستند. برنامه ریزی منابع انسانی در موقعیتی محافظه کارانه و از نظر فضای داخلی با ضعف نسبی مواجه است. شناسایی و اولویتبندی استراتژیهای مؤثر در برنامهریزی منابع انسانی از گزینه های بسیار رایج برای توسعه این مفهوم می باشد. در این میان استراتژی تهاجمی باید تقویت و استقرار یابند و از این طریق بتوانند توسعه این مفهوم را ارتقا دهند(طباطبایی فر و همکاران، ۲۰۲۰).
مبانی نظری توسعه صادرات
شیه و همکاران در سال ۲۰۲۲ در نظریه خود به بررسی رابطه چارچوب نوآوری و توسعه صادرات پرداختند. این محققین اثبات کردند که چارچوب نوآوری بر این متغیر اثرگذار است. به عبارتی با استفاده از متغیرهای چارچوب نوآوری میتوان این متغیر را تحت تأثیر قرارداد. زمانی سطح هر یک از متغیرهای بیانشده تغییر کند، میتوان انتظار داشت که این متغیر نیز تغییر کند.
آن ها در نظریه خود ارتباط بین متغیرهای چارچوب نوآوری را با توسعه صادرات اثبات کردند. این محققین دریافتند که متغیرهای چارچوب نوآوری میتوانند بر سطح این متغیر اثرگذار باشند. همچنین آنها به این نتیجه رسیدند که وقتی سطح متغیرهای چارچوب نوآوری دچار تغییر شود، احتمال تغییر در سطح این متغیر نیز وجود دارد.
آن ها در نظریه خود اثبات کردند که توسعه صادرات میتواند تحت تأثیر انتشار نوآوری قرار گیرد. به عبارتی این متغیر معمولاً با تغییراتی که در متغیرهای انتشار نوآوری ایجاد میشود، تغییر میکند. پیشنهاد میشود برای تغییر در سطح این متغیر ابتدا سطوح مرتبط با متغیرهای انتشار نوآوری را تغییر داد.
ادامه
آن ها استدلال کردند که زمانی میتوان توسعه صادرات را بهبود داد که به متغیرهای سودمندی بیشتری توجه شود. زمانی یک سازمان به متغیرهای سودمندی بیشتری توجه میکند، معمولاً سطح این متغیر دچار تغییر میشود. اگر تغییرات ایجادشده در متغیرهای سودمندی بیشتری مثبت باشد معمولاً سطح این متغیر بهبود مییابد.
آن ها در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که متغیر توسعه صادرات از متغیرهای تأثیر ادراکات مدیریتی عوامل بازدارنده تأثیر میپذیرد. به این صورت که سطح تغییرات متغیرهای تأثیر ادراکات مدیریتی عوامل بازدارنده میتواند در سطح این متغیر تغییر ایجاد نماید. از سوی دیگر این مطالعه پیشنهاد کرد که برای بهبود در سطح توسعه صادرات به نظر میرسد بهبودهایی در سطح متغیرهای تأثیر ادراکات مدیریتی عوامل بازدارنده میتواند مفید باشد.
آن ها در نظریه خود یک رابطه معنیدار بین توسعه صادرات و متغیرهای افزایشدهنده انتظارات مشتری یافتند. به عبارتی این محققین اثبات کردند زمانی که سطح متغیرهای افزایشدهنده انتظارات مشتری دچار تغییر میشود، آنگاه میتوان انتظار داشت که سطح این متغیر نیز دچار تغییر شود. همچنین متغیرهای افزایشدهنده انتظارات مشتری میتوانند بهگونهای برنامهریزی شوند که در جهت تقویت این متغیر اقدام نمایند.
ادامه
آن ها این استدلال را داشتند که تغییرات در سطح متغیرهای تعهد مدیریتی میتوانست بر تغییر در این متغیر اثرگذار باشد. به عبارتی زمانی که سطح متغیرهای تعهد مدیریتی دچار بهبود شود، این انتظار وجود دارد که متغیر توسعه صادرات نیز تغییر کند. درصورتیکه رابطه متغیرهای تعهد مدیریتی با متغیر این متغیر همسو و همجهت باشد میتوان انتظار داشت که سطح این متغیر با بهبود سطح متغیرهای ارائهشده در تحقیق، بهبود یابد.
آن ها اشاره کرد که توسعه صادرات تحت تأثیر متغیرهای دیگر در یک سازمان قرار میگیرد. زمانی که سطح متغیرهای افزایش درک شده و مراحل صادرات در سازمان تغییر میکند، آنگاه سطح این متغیر نیز تغییر میکند. همچنین متغیرهای افزایش درک شده و مراحل صادرات اثرگذاری خود را بر روی این متغیر بر اساس همسو بودن یا ناهمسو بودن اعمال میکنند. زمانی که نتایج مطالعه نشان دهد، متغیرهای افزایش درک شده و مراحل صادرات ارتباط همسویی را با این متغیردارند، آنگاه میتوان گفت که تغییرات آنها سبب تغییرات مثبت در سطح توسعه صادرات میشود.
ادامه
آن ها در مطالعه خود ارتباط متغیرهای نقش تعدیلکننده در رابطه بین عوامل بازدارنده و توسعه صادرات را تحت آزمون قراردادند. آنها نشان دادند که این متغیر درنهایت تحت تغییرات متغیرهای نقش تعدیلکننده در رابطه بین عوامل بازدارنده میتواند تغییر نماید. این تغییرات با توجه به نتایج حاصل از تحقیق میتواند همجهت یا غیر همجهت باشد. زمانی که سطح متغیرهای نقش تعدیلکننده در رابطه بین عوامل بازدارنده در سازمان همجهت با این متغیر باشند، میتوان انتظار داشت که با افزایش سطح آنها سطح این متغیر نیز بهبود یابد و با کاهش سطح آنها سطح این متغیر کاهش یابد.
خسروی ( ۲۰۲۲ ) متغیرهای بازدید از وب سایت های رسمی و بین المللی را در ارتباط با توسعه صادرات موردبررسی قراردادند. این محقق دریافت که متغیرهای بازدید از وب سایت های رسمی و بین المللی معمولاً میتوانند بر سطح این متغیر اثرگذار باشند. به این صورت که با تغییر در سطح بازدید از وب سایت های رسمی و بین المللی میتوان انتظار داشت که سطح این متغیر نیز دچار تغییر شود. همچنین این محققین اثبات کردند که این متغیر درنهایت با تأثیرپذیری از متغیرهای وب سایت های رسمی و بین المللی میتواند تغییراتی را ایجاد نماید.
ادامه
آن ها اثبات کردند که توسعه صادرات با متغیرهای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی ارتباط دارد. این محققین اثبات کردند زمانی که متغیرهای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی دچار تغییر شوند، به دلیل ارتباط با این متغیر آن را نیز دچار تغییر خواهند کرد. معمولاً اثرات متغیرهای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی بر این متغیر همجهت بوده و سبب تقویت توسعه صادرات میشود.
آن ها در بررسی اثر متغیرهای سازمانی در توسعه صادرات دریافتند که معمولاً توسعه صادرات میتواند تحت تأثیر متغیرهای امضای قرارداد تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی قرار گیرد. به صورتی که افزایش یا کاهش در سطح متغیرهای امضای قرارداد تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی معمولاً سبب تغییر در سطح این متغیر میشود. اگر این تغییرات همسو باشد با افزایش در مقدار متغیرهای اعلامشده معمولاً سطح این متغیر نیز افزایش مییابد. اگر ارتباط بین متغیرها ناهمسو باشد آنگاه با افزایش متغیرهای موردبررسی، سطح این متغیر کاهش خواهد یافت.
آن ها اثبات کرد که متغیرهای افزایش خطوط پرواز مستقیم بر توسعه صادرات اثرگذار هستند. این محققین اثبات کردند که متغیرهای افزایش خطوط پرواز مستقیم میتوانند بر میزان این متغیر اثرگذار باشند. همچنین ارتباط این متغیر با متغیرهای افزایش خطوط پرواز مستقیم در سازمان ممکن است همسو و یا غیرهمسو باشد. این موضوع با توجه به نمونه آماری و ماهیت سازمانی که موردبررسی قرارگرفته است ممکن است متفاوت باشد. اما در کل این محققین استدلال کردند که با تغییر در سطح متغیرهای افزایش خطوط پرواز مستقیم میتوان شاهد تغییر در سطح این متغیر بود.
توسعه صادرات
آن ها توسعه صادرات را در ارتباط با متغیرهای استفاده از ارزهای ملی در تجارت مورد آزمون قراردادند. استدلال آنها بر این بود این متغیر با متغیرهای استفاده از ارزهای ملی در تجارت در ارتباط است. یا به عبارتی این محققین استدلال کردند که متغیر سازمانی ممکن است تحت تأثیر متغیرهای استفاده از ارزهای ملی در تجارت قرار گیرد و با تغییر در سطح این متغیرها، سطح آن دچار تغییر شود.
آن ها در مطالعه خود به اثبات رابطه بین توسعه صادرات و متغیرهای حل مشکلات بانکی با استفاده از مکانیسم پایاپای پرداخت. این محققین نشان دادند که در فرایند آزمون فرضیههای خود یک رابطه معنیدار بین این متغیر و متغیرهای حل مشکلات بانکی با استفاده از مکانیسم پایاپای به وجود آمد. بهعبارتدیگر این محققین اثبات کردند که متغیرهای حل مشکلات بانکی با استفاده از مکانیسم پایاپای با این متغیر در ارتباط است و یا بر آن تأثیر خواهد داشت.
آن ها اثبات کردند که توسعه صادرات تحت تأثیر متغیرهای نظرات کارشناسی قرار میگیرد. به عبارتی متغیرهای نظرات کارشناسی میتوانند بر این متغیر اثرگذار باشند. این محققین پیشنهاد دادند که برای تغییر در سطح این متغیر بهتر است سطح متغیرهای نظرات کارشناسی دچار تغییر شود.
توسعه صادرات
آن ها اثبات کردند که متغیرهای استفاده از ظرفیت بنادر و مناطق آزاد میتوانند توسعه صادرات را تغییر دهند. زمانی که متغیرهای استفاده از ظرفیت بنادر و مناطق آزاد مورد آزمون این محققین قرار گرفتند، توانستند سبب تغییراتی در سطح این متغیر سازمان شوند. به عبارتی این محققین اثبات کردند که متغیرهای استفاده از ظرفیت بنادر و مناطق آزاد و این متغیر با یکدیگر مرتبط هستند.
آن ها در نظریه خود اثبات کردند که توسعه صادرات معمولاً میتواند توسط متغیرهای تامین واگن موردبررسی قرار گیرد. در این مطالعه استدلال شد که تغییرات در سطح متغیرهای تامین واگن معمولاً میتواند سبب تغییرات در سطح این متغیر شود.
آن ها نشان دادند که نظرات کارشناسان و صادرکنندگان می تواند توسعه صادرات را تغییر دهد. نظرات کارشناسان و صادرکنندگان با توجه به نقش اصلی در اثرگذاری بر نظرات کارشناسان و صادرکنندگان در این مطالعه به اثبات رسیده است. به عبارتی این مطالعه استناد می کند که نظرات کارشناسان و صادرکنندگان می تواند به عنوان یک مولفه اثرگذار بر تغییر در سطح این متغیر عملی نماید. در این حالت این متغیر را متغیری تحت تاثیر نظرات کارشناسان و صادرکنندگان معرفی می کنند.
منابع
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.