مبانی نظری کیفیت زندگی | مطالعات ISI و علمی پژوهشی
مبانی نظری کیفیت زندگی
مبانی نظری کیفیت زندگی | تعداد صفحات با احتساب منابع ۱۰ صفحه | به روز رسانی ۲۲-۰۱-۱۴۰۴
مفهوم کیفیت زندگی
واژه کیفیت در لاتین (Qual) به معنی چیزی و (Quality) به مفهوم چگونگی آمده و (Qol) از منظر واژگانی با معنی چگونگی زندگی و در برگیرنده تفاوتهای آن است که برای هر فرد ویژه و یگانه و متفاوت با دیگران است .مفهوم کیفیت زندگی مفهوم وسیعی است که به ارزیابی زندگی در تمام بخش های آن می پردازد. از این رو در حوزه تقریباً همه رشته ها دخیل شده و تعریف واحدی که مورد توافق همه باشد، ندارد( الله ویردی و ایلانلو،۱۴۰۰ :۹۸).
طیف وسیعی از کیفیت زندگی، مفهومی چند بعدی است که وضعیت زندگی بشر را تعریف مینماید. این مفهوم از شاخصهایی مانند تغذیه، پوشاک، مراقبتهای بهداشتی، محیط اجتماعی و محیط مادی پیرامون تشکیل شده است. با این وجود، هنوز تعریف قابل قبول جهانی برای این مفهوم ارائه نشده است؛ زیرا بسیاری از محققان بر این باورند که کیفیت زندگی، مفهومی چند وجهی و نسبی است که تحت تأثیر زمان، مکان و ارزشهای فردی و اجتماعی قرار دارد.
بنابراین، شاخص تعیینکننده پیشرفت یک اجتماع، کیفیت زندگی است که دربرگیرنده مهمترین عواملی است که بیانگر چگونگی نوع زیست افراد در یک جامعه و رفاه شخصی آنها میباشد. مفهوم کیفیت زندگی میتواند به عنوان ابزاری نیرومند جهت نظارت بر برنامهریزی و توسعه در جامعه استفاده شود و به برنامهریزان کمک کند تا اثر بخشی و کارایی سیاستها و برنامههای فعلی را ارزیابی کرده و برنامههای جدیدی تدوین نمایند.
زیرا این مفهوم ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، محیطی و سلامت جامعه را در بر میگیرد. بر مبنای این مطالعه می توان بیان داشت که مولفه های کیفیت زندگی شامل موارد زیر هستند:
۱-رفاه شخصی.
۲-نظارت.
۳-برنامه ریزی و توسعه اجتماعی.
۴-سیاست های و برنامه های فعلی اجتماعی.
مفهوم کیفیت زندگی
در اوایل دهه ۱۹۶۰، سازمان ملل گزارش توسعه را با رویکرد توسعه انسانی منتشر کرد و از اواسط این دهه، تغییرات اساسی در اهداف توسعه حاصل گردید. بهزیستی اجتماعی و کیفیت زندگی در رأس اهداف توسعه قرار گرفت و رویکرد کیفیت زندگی از فرایند محوری به پیامد محوری تغییر یافت. رویکرد پیامد محور بر این پرسش تمرکز دارد که آیا سیاستها و برنامهها بر کیفیت زندگی تأثیر دارند یا خیر. در حالی که در رویکرد فرایندی، پرسش اساسی در مورد چگونگی عملی کردن سیاستها و برنامهریزیهاست(قاسمی و همکاران، ۱۴۰۳: ۱۴۵و ۱۴۶).
این مفهوم از اواسط دهه ۱۹۷۰ به عنوان عاملی برای سنجش رفاه اعضای جامعه در تمام جنبههای فردی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی مورد استفاده قرار گرفته است. این مفهوم در قالب سه جنبه کلی تعریف میگردد؛ تعاریفی که بعد فردی را مدنظر دارند و به رفاه عمومی و رضایت از شهر اشاره دارند، تعاریفی که بعد جمعی را مطرح مینمایند و بر جایگاه هر فرد در جامعه در سطح اجتماعی و اقتصادی و احساس تعلق به جامعه تمرکز دارند. دسته سوم تعاریفی هستند که بر بعد مادی، یعنی اهمیت دسترسی به طیف وسیعی از کالاها و خدمات، هم از نظر کیفیت و هم کمیت تأکید دارند(حبیبی و همکاران، ۱۴۰۳: ۱۰۹).
ادامه
کیفیت زندگی نشاندهنده ویژگیهای کلی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی مناطق است و میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامهریزی توسعه اجتماعی به کار رود. بررسی و تحلیل کیفیت زندگی شهری برای شناسایی قسمتها و محلههای محروم شهری و طرح رویکردهایی با هدف رفع محرومیت ضروری هستند و بیتوجهی به چنین مطالعاتی، سیستم شهری را تا حد زیادی مختل میکند و موجی از نارضایتی نسبت به زندگی را سبب میشود.
تحلیل و ارزیابی منطقی و اصولی مؤلفههای کیفیت زندگی شهری در سکونتگاههای غیررسمی با تأکید بر مؤلفههای رضایتمندی شهروندی میتواند به عنوان رویکردی نو و تأثیرگذار جهت گذار از وضعیت نابسامان کنونی در این مناطق به سمت آیندهای مطلوب نقش مهمی را ایفا نماید.
ضرورت پرداختن به مسئله کیفیت زندگی شهری در این مناطق زمانی بیشتر نمود پیدا میکند که ساکنین سکونتگاههای غیررسمی جزء آسیبپذیرترین اقشار یک جامعه شهری قلمداد میگردند(حبیبی و همکاران، ۱۴۰۳: ۱۲۸) رفاه جسمی و عاطفی، شرایط مالی، اعتقاد شخصی و همکاری محیطی همگی به کیفیت زندگی کاری کمک میکنند.
ادامه
از سوی دیگر، مطالعات پیشین نشان میدهند که بهرهمندی مدیران از قابلیتها و شایستگیهای سبک رهبری تحولآفرین به عنوان عنصری کلیدی در تغییرات سازمانی، همچون بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان، از اهمیت فراوانی برخوردار است(محمدی و همکاران، ۱۴۰۳: ۳۲).
کیفیت زندگی به عنوان یک سازه چند بعدی که عملکرد اجتماعی، روانی و جسمانی فرد را در برمی گیرد تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که از جمله این متغیرها میتوان به مشخصات جمعیت شناختی حمایت ،اجتماعی احساس انسجام و انتظارات افراد اشاره کرد(قربان پور و همکاران، ۱۴۰۳: ۱۶۶).
موضوع کیفیت زندگی در سالهای اخیر توجه ها را به خود جلب کرده و به طور فزایندهای موضوع تحقیقات علمی و تئوری در زمینه ها و نظامهای مختلف تبدیل شده است. مطالعه این مفهوم بر پایه این فرضیه بنیادین است که محیط اجتماعی و فیزیکی می تواند بر روی خوشبختی و رفاه مردم ساکن در یک محل تاثیرگذار باشد. به طور کلی رویکرد کیفیت زندگی، شهری تلاشی در جهت ایجاد شهر سالم و فراهم آوردن خدمات شهری مناسب و در دسترس برای همگان در چارچوب پایداری و ایجاد احساس رضایت است(راهدار</span>، ۱۴۰۳: ۱۵۶).
مفهوم کیفیت زندگی</span>
بنابراین به طور کلی کیفیت زندگی در حدود ۴۰ سال پیش در آمریکا معرفی شد و علوم اجتماعی پرچمدار روح و سنجش آن شد. در اواخر قرن ۲۰ موضوع کیفیت زندگی در علوم اجتماعی بیشتر مورد توجه و اهمیت قرار گرفت و در سال ۱۹۵۵ با تاسیس جامعه بین المللی برای تحقیق درباره کیفیت ندگی ، این گونه تحقیقات نهادینه شدند و در طی ربع قرن آخر قرن بیستم تاکنون پژوهشگران متعددی در مورد کیفیت زندگی و تعادل آن با ویژگی های گوناگون انسان ها اظهار نظر کرده اند. (نصیری ولیک بنی و همکاران ،۱۳۹۵: ۱۰۶)
۱
کیفیت زندگی مفهومی چندبعدی است و جنبه های مختلفی را در بر می گیرد. به طور کلی کیفیت زندگی شامل مسائل مادی و غیر مادی است. از بعد مادی، کیفیت زندگی نه تنها مقوله هایی چون استانداردهای زندگی، امکانات زیربنایی، تولید اقتصادی، اشتغال، قیمت ها، قانون و مانند اینها را در بر می گیرد، بلکه مواردی همچون سلامتی، سرگرمی، اوقات فراغت، فرهنگ و هنر و مانند اینها نیز در همین مقوله می گنجد. در بعد مفاهیم غیر مادی، کیفیت زندگی شامل تجارب و دریافت های شخصی افراد و بازخوردهای آنها در زندگی واقعی شان است(جنادله،۱۳۹۵: ۲۴۲).
سنجش و انتشار سالانه شاخص های کیفیت زندگی و رتبه بندی کشورها با توجه به این شاخص ها حاکی از توجه فزاینده سازمان های جهانی به این امر مهم است. از نظر دیوان کیفیت زندگی حالتی است که فرد نسبت به خودش، طبیعت و جامعه ای که در آن زندگی می کند، احساس آرامش درونی دارد.
از نظر فرین کیفیت زندگی برداشت افراد از موقعیت شان در زندگی با توجه به زمینه فرهنگی ارزشی شان است . سازمان جهانی بهداشت، کیفیت زندگی را ادراکی از وضعیتی که افراد در آن زندگی می کنند و زمینه فرهنگی و نظام ارزشی که در آن هستند، به طوری که این ادراک براساس اهداف، انتظارات، استانداردها و علایق آنان است، تعریف می کند(بیات و همکاران،۱۳۹۹ : ۱۳۷).
ادامه
بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، کیفیت زندگی در افراد
از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگی، سیستم ارزشی که در آن زندگی میکنند، اهداف ، انتظارات، استانداردها و اولویتهای شان است. کیفیت زندگی مرتبط با سلامت شامل ارزیابی بیمار در رابطه با سلامت جسمی و روانی</span> وی میشود. این ارزیابی بستگی به این دارد که آیا بیماران به علت بیماری خود، محدودیت هایی را تجربه میکنند با اینکه میزان بیماری آنها با زندگی و عملکرد کلی آنها تداخل دارد(تیموری و همکاران،۱۳۹۹ :۵۹).
کیفیت زندگی مناسب و داشتن روابط زناشویی موفق نه تنها تأثیر بسزایی بر خوشبختی و سعادت افراد دارد بلکه فواید بیشماری نیز برای جامعه دارد.. زیرا اگر همسرانی که در یک جامعه زندگی میکنند از روابط زناشویی گرم و صمیمی برخوردار باشند نه تنها فرزندان آنها روابط صحیح را می آموزند و در فضایی آکنده از مهر و محبت زندگی میکنند بلکه جامعه نیز سلامت و سعادت خود را به دست خواهد آورد بنابراین حیات و سلامت و سعادت خانواده به مهمترین بخش آن یعنی کیفیت زندگی و کیفیت رابطه زناشویی بستگی داشته و استحکام و پویایی جامعه به ثبات و تعادل خانواده بستگی دارد(اعظمی،۱۴۰۰: ۱۰۰).
<h4>حیط کیفیت زندگی
کیفیت زندگی به چهار حیطه شامل حیطه جسمی: به دریافت فرد از توانایی هایش در انجام فعالیت های روزانه که نیاز به مصرف انرژی دارد اشاره می کند که می تواند در برگیرنده مقیاس هایی مانند تحرک، توان، انرژی، درد
و ناراحتی، خواب و استراحت.
حیطه روانی : جنبه های روحی و احساسی سلامت مانند افسردگی، ترس، عصبانیت، خوشحالی و آرامش را در بر می گیرد. بعضی از زیر رده های این بعد عبارتند از: تصویر از خود، احساس مثبت و منفی، اعتقادات مذهبی، فکر کردن و یادگیری</span>، حافظه و تمرکز حواس،
حیطه اجتماعی: به توانایی فرد در برقرار کردن ارتب
اط با اعضاء خانواده، همسایگان، همکاران و سایر گروه های اجتماعی، وضعیت شغلی و شرایط اقتصادی کلی مربوط می شود
و حیطه محیطی: به چگونگی درک فرد از معنی و مفهوم و هدف زندگی دلالت دارد ، تقسیم می شود. بنابراین کیفیت زندگی ادراک فرد از جایگاه خود در زندگی و یک شاخص اصلی سلامت است. از آنجا که کیفیت زندگی ابعاد متعددی نظیر سلامت جسمی، بهداشت روانی، ارتباطات اجتماعی، زندگی خانوادگی، هیجان ها، کارکردهای جسمانی، معنوی و زندگی حرفه ای افراد را دارد، لذا توجه به آن از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است (ملکی و همکاران، ۱۳۹۶: ۲۴).
دو رویکرد اصلی در سنجش کیفیت زندگی
رویکرد عینی و رویکرد ذهنی این دو رویکرد غالباً بطور مجزا از همدیگر. و بندرت در ترکیب باهم برای سنجش کیفیت زندگی به کار میروند .
۱. رویکرد عینی: کیفیت عینی ،زندگی شرایط بیرونی زندگی را نمایش میدهد. به عبارتی رویکردهای عینی یا شاخص های اجتماعی معیارهایی هستند. که انعکاس دهنده شرایط عینی مردم در یک واحد جغرافیایی و فرهنگی مفروض است. این رویکرد مبتنی بر دادههای کمی و عینی از شرایط زندگی است. تا اینکه بر ادراک ذهنی افراد از محیط اجتماعی متکی باشد. تحت لوای مفهومی شاخصهای اجتماعی متغیرها طی وسیعی. از حوزه های اجتماعی را بررسی و اندازه گیری می کنند. رویکرد ذهنی در مجموع شامل چند مولفه می باشد. این مولفه ها عبارتند از:
رویکردهای جغرافیایی.
شاخص های اجتماعی.
رویکردهای فرهنگی.
ادامه
۲. رویکرد ذهنی: دومین رویکرد شامل مدل سازی روابط میان ویژگیهای. محیط شهری و اندازه گیری ارزیابی های ذهنی از قلمروهای کیفیت زندگی مردم بوده. که شامل رضایتمندی از پدیدههای خاص و از زندگی به عنوان یک کل است. این دیدگاه که به دیدگاه ذهنی شناخته شده نوعی دادههای جمع آوری شده از میان روشهای پژوهش زمینه یاب و داده های تحلیل شده از طریق روشهایی مانند تحلیل رگرسیون یا مدلهای چند ساختاری را درگیر می کند .
ادامه
بنابراین پژوهشات در مورد کیفیت زندگی عمدتا میکوشد تا اثر مرکب این عوامل عینی و ذهنی را بر رفاه و سعادت بشری بسنجد. در طی دهه های گذشته دو رویکرد علمی به سنجش کیفیت زندگی وجود داشته است، اولی رویکرد عینی یا شاخصهای اجتماعی و دومی سنجش ذهنی بهزیستی است. جنبش شاخصهای اجتماعی بر اندازه گیری متمرکز .است.
رشد شاخصهای اجتماعی در سنجش کیفیت زندگی با مورد سؤال قرار دادن همبستگی رشد اقتصادی ،رفاه همزمان بوده است. در مقابل پژوهشات ذهنی سنجش ،بهزیستی، به تجربه ذهنی افراد از زندگیشان مربوط است در این جا فرض پایه آن است که بهزیستی میتواند از طریق تجارب آگاهانه مردم به واسطه احساس لذت و رضایت شناختی، تعریف شود (الله ویردی و ایلانلو،۱۴۰۰: ۹۸-۹۹).
مبانی نظری کیفیت زندگی ۲۰۲۵
گومز و همکاران (۲۰۲۵) اثبات می کند که در پاسخ به این شرایط، سازه کیفیت زندگی (QOL) به عنوان چارچوبی جامع برای درک و حمایت از افراد در شرایط آسیبپذیر، از جمله افراد با مشکلات اعتیاد، اهمیت یافته است. کیفیت زندگی بر نقاط قوت، اولویتهای فردی و عوامل زمینهای حیاتی تأکید میکند.
عمری و همکاران (۲۰۲۵) اثبات می کند که کارآفرینی فرصتمحور بهطور معناداری هم سطح معیشت و هم کیفیت زندگی را بهبود میبخشد که گواهی بر نقش مثبت آن در رفاه اجتماعی است. در مقابل، کارآفرینی ضرورتمحور با کاهش سطح معیشت همراه بوده و تأثیر آماری معناداری بر مبانی نظری کیفیت زندگیندارد.
با روشنسازی نقش متمایز این دو نوع کارآفرینی در سطح ملی، این مطالعه بینشهای ارزشمندی در اختیار سیاستگذاران قرار میدهد تا بتوانند مداخلات هدفمندی طراحی کنند که از یک سو کارآفرینی فرصتمحور را ترویج داده و از سوی دیگر اثرات منفی کارآفرینی ضرورتمحور را کاهش دهند. این توزیع نوآورانه درک ما از رفاه ملی را گسترش میدهد و فراتر از شاخصهای سنتی اقتصادی، معیارهای جامعتری از رفاه را در بر میگیرد.
آفونسو و دومینگوئز (۲۰۲۵) اثبات می کند که تمرکز رویکرد حاضر بر کیفیت زندگی می باشد. کیفیت زندگی به عنوان رضایت از تمام حوزهها و زیرحوزههای زندگی شناخته میشود و در بالاترین سطح سلسلهمراتب نگرشی قرار دارد.زیرا به کاهش تقاضاهای شغلی که کارکنان صنعت مهماننوازی و گردشگری اغلب با آنها مواجه هستند، کمک میکند. علاوه بر این، فرضیات مربوط به مسیر انگیزشی نشان میدهد که ممکن است بهصورت مستقیم و غیرمستقیم (از طریق کاهش فرسودگی شغلی) با کیفیت زندگی بالاتر کارکنان مرتبط باشد.
ادامه
این رویکرد نظری بر اساس تئوری تقاضا-منابع شغلی انجام شده است تا بررسی کند که چگونه سیستمهای مدیریت منابع انسانی عملکردمحور ممکن است از طریق کاهش تقاضاهای شغلی، هم با مسیر انگیزشی و هم با مسیر اختلال سلامت مرتبط باشند. در اصل، در مورد فرآیند اختلال سلامت، ممکن است با سطح پایینتر فرسودگی شغلی کارکنان همراه باشد.
اویکونومو و همکاران (۲۰۲۴) اثبات می کند که در سالهای اخیر، ادراک مراقبان از سلامت و کیفیت زندگی موضوع تحقیقات گستردهای بوده است. این مطالعه بر کیفیت زندگی مراقبان افراد مبتلا به بیماریهای روانی متمرکز خواهد شد تا این موضوع برای این گروه خاص از مراقبان بهتر مستندسازی شود.
مبانی نظری کیفیت زندگی از نظر کارنی و همکاران (۲۰۱۹)
مبانی نظری کیفیت زندگی کارنی و همکاران (۲۰۱۹). بیان داشتند که پیچیدگی های چند گانه مسائلی که با تمرکز بر درمان غیرمستقیم افراد مبتلا به عفونت مزمن و پایدار مواجه هستند، دلهره آور است. در حال حاضر یک توافق کلی وجود دارد که افراد مبتلا به AN و به ویژه افرادی که دارای زیرمجموعه شدیدتر و پایدار هستند. احتمالا دارای سطح بالایی از معلولیت، بیکاری، دسترسی به رفاه و باروری قابل توجهی برای خانواده، مراقبان و ارائه دهندگان خدمات بهداشتی است. که این نظریه در کشور استرالیا مورد اثبات قرار گرفت.
یوسال و سیرگی (۲۰۱۹). بیان داشتند که بین معیارهای عملکرد متعارف و شاخص های کیفیت زندگی رابطه متقابل وجود دارد. شاخص های کیفیت زندگی نه تنها برای سنجش سطح رقابت مقصد بلکه برای اطمینان از پایداری بهره وری و استفاده موثر از منابع کمک می کند . که این نظریه در کشور آمریکا مورد اثبات قرار گرفت.
برون و همکاران (۲۰۱۹) در مطالعات عنوان کردند که کیفیت زندگی مرتبط با دیابت در همبستگی های همجنس گرایان بالغ و سیاه پوست بزرگسال مبتلا به دیابت بود. این مطالعه نشان می دهد که خدمات بهداشتی برای دیابت می تواند در تحلیل های اقتصادی بدون تعدیل برای قومیت سفید و سیاه استفاده شود. که این نظریه در کشور کانادا مورد اثبات قرار گرفت.سیاستگذاریهای عمومی باید بر تقویت این عوامل کلیدی متمرکز شوند تا QoL در سطح جمعیتی بهبود یابد. نتایج این پژوهش میتواند مبنای ارزشمندی برای برنامهریزیهای بهداشتی-اجتماعی باشد.
مبانی نظری کیفیت زندگی از دیدگاه های مختلف سال ۲۰۱۹
کوهلمن و همکاران (۲۰۱۹). عنوان کردند که نمرات بالاتر برای جامعه اختلال حرکتی انجمن مقیاس ارزیابی بیماری پارکینسون بخش دوم و همچنین نشانه های شدید تر افسردگی، اضطراب، بی حسی و خواب اضافی در روز با کیفیت بدتر مرتبط با سلامت همراه بود. از زندگی این مدل ۷۸ درصد واریانس کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را توضیح داد.
علائم غیرمستقیم ۴۹ درصد واریانس را تشریح کرد. اضطراب، افسردگی، خواب آلودگی بیش از حد در روز، بی حسی بودن و اختلال در فعالیت های زندگی روزانه مرتبط با علائم حرکتی به طور مستقل با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت مرتبط است.
<p>
<p>اسمیت و همکاران (۲۰۱۹) . در مطالعات عنوان کردند که علائم اضطراب مربوط به کیفیت زندگی در بزرگسالان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مستقل از علائم اختلال طیف هسته اوتیسم است. تحقیقات آینده باید علائم اضطراب در بزرگسالان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم را مشخص کند. و همچنین تاثیرات علائم اضطراب بر کیفیت زندگی و نتایج کلی را از طریق استفاده از مطالعات طولی طولانی مدت ارزیابی کند. که این نظریه در کشور ایالات متحده امریکا مورد اثبات قرار گرفت.
وورم و همکاران (۲۰۱۹). نشان داد در مجموع ۷۰ بیمار متوالی در طول دوره مطالعه در بیمارستان بستری شدند. و ۶۲ نفر در این پروژه قرار داشتند. کرئیوپلاستی پس از پیگیری ۲۴ ماهه، بهبود کیفیت زندگی بیماران را در ۸ حیطه بهبود بخشید. که این نظریه در کشور برزیل مورد اثبات قرار گرفت. حیطه های مورد برسی اثرگذاری بر کیفیت زندگی را نشان می دهد.
مبانی نظری کیفیت زندگی از دیدگاه های مختلف سال ۲۰۱۹
فورتین و همکاران (۲۰۱۹). در مطالعات گذشته روش های متنوعی با نتایج به طور گسترده ای ناهمگن استفاده کرده اند. اما رضایت بیماران پس از هیسترکتومی لاپاروسکوپی بسیار زیاد است. فرصت های زیادی برای بررسی بیشتر در مورد تاثیر هیسترکتومی لاپاروسکوپی بر کیفیت زندگی وجود دارد. فرصت های کیفیت زندگی به این اختلال بستگی دارد. اختلالات ناهمگن معمولا عامل مهمی در تعیین کیفیت زندگی می باشد.
ماکووسکی و همکاران (۲۰۱۹). نشان دادند که بین بیماری های چندگانه با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت. از طریق بررسی ادبیات سیستماتیک و کشف قدرت این ارتباط با انجام اولین متاآنالیز در مورد موضوع مورد در کشور بلژیک مورد تایید قرار گرفت. سلامت بخش مهمی از کیفیت زندگی را شامل می شود. بلژیک سعی کرده است که کیفیت زندگی را با توجه به سلامت تعبیر نماید. بیماری های چندگانه به طور معمول با کیفیت زندگی بهتر می شوند.
کیفیت زندگی از دیدگاه های مختلف سال ۲۰۱۸
هررا اسکوبار و همکاران (۲۰۱۸).اثبات کردند که سطوح بالای بینش (معکوس) تنها مربوط به سلامت کیفیت زندگی بود. افسردگی ارتباطی با سلامت کیفیت زندگی نشان داد. به نظر می رسد ارتباط بین نگاه بالینی و کیفیت زندگی با افسردگی همراه نیست. که این نظریه در کشور اسپانیا مورد اثبات قرار گرفت. در این نظریه نگاه بالینی بخش مهمی از اطلاعات به شمار می رود.
فیلیز و همکاران (۲۰۱۸). در مطالعات عنوان کردند که کیفیت زندگی ، که در بیماران مبتلا به التهاب مزمن خودبه خودی دچار اختلال است. تحت تأثیر اختلالات روحی همراه است. سردرد می تواند یکی دیگر از اختلالات روحی روانی باشد. که بر کیفیت زندگی کودکان مبتلا به التهاب مزمن خودبه خودی تأثیر می گذارد. سردرد ممکن است عامل مهمی باشد که کیفیت زندگی در کودکان مبتلا به التهاب مزمن را تحت تاثیر قرار می دهد. که این نظریه در کشور ترکیه مورد اثبات قرار گرفت. کودکان متبلا به التهام مزمن با معنویت روند درمان بهتری را تجربه می کنند.
کیفیت زندگی از دیدگاه های مختلف سال ۲۰۱۷
پانزینی و همکاران در سال ۲۰۱۷در نظریه خود به بررسی رابطه معنویت و کیفیت زندگی پرداختند. این محققین اثبات کردند که معنویت بر کیفیت زندگی اثرگذار است. به عبارتی با استفاده از متغیر معنویت می توان سطح کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار داد. سطح مبانی نظری کیفیت زندگی سبب بهبو معنویت می شود. معنویت موجب بهبود مبانی نظری کیفیت زندگی نیز می شود. معنویت در سطوح مختلف در این حالت قابل ارزیابی است. بر مبنای این نظریه عوامل کیفیت زندگی عبارتند از:
۱-معنویت.
۲-سطوح درک فکری.
۳-ارتباطات اجتماعی در قالب گروه های معنوی.
منابع
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.