کیفیت اطلاعات | مبانی نظری مطالعات ISI


در حال بارگذاری
تاریخ انتشار
۸ مهر ۱۴۰۱
نوع فایل
ورد قابل ویرایش
حجم فایل
تعداد صفحات
13.5 صفحه
تعداد بازدید
432 بازدید
۲۰,۰۰۰ تومان

کیفیت اطلاعات

کیفیت اطلاعات | تعداد صفحات : ۱۳.۵ صفحه | تاریخ به روز رسانی ۱۸-۰۱-۱۴۰۴

مبانی نظری و ادبیات تحقیق

کیفیت اطلاعات

کیفیت اطلاعات به قابلیت دسترسی، مفید بودن، قابلیت اتکا، دقت، کمیت و نسبت علامت به اتفاقات مرتبط با آوری، تولید و مصرف شده داخل یک سازمان اشاره دارد.  داده و دانش جمع کیفیت اطلاعات با دو متغیر سرعت اعلام سود و فقدان تجدید ارائه در صورت‌های مالی سنجیده می‌شود و بر نگهداشت وجه نقد اثرگذار است.

کیفیت اطلاعات

پیچیدگی شرکت‌ها و ضعف حاکمیت شرکتی بر رابطه کیفیت اطلاعات با نگهداشت وجه نقد تأثیر دارد. علت این امر تأثیر این متغیرها بر کیفیت اطلاعات است. این متغیرها بر میزان و نوع نظارت شرکت‌ها بر مدیران تأثیرگذارند و از این‌رو کیفیت اطلاعات را تغییر می‌دهند(حسن پور و معدنی، ۱۴۰۱: ۳).

کیفیت اطلاعات به طور مستقیم بر اثربخشی تصمیمات ما، نتایج فعالیت‌هایمان و در نهایت، بر زندگی، احترام شخصی و شهرت ما تأثیر می‌گذارد. بنابراین، اطمینان از کیفیت اطلاعات یک عنصر اساسی در تمام فرآیندهای مدیریت داده است. وظایف کیفیت اطلاعات می‌تواند به طور گسترده‌ای متنوع باشد، از جمله ارزیابی‌های کیفیت و تلاش‌های بهبود انجام شده توسط تأمین‌کنندگان داده و پرسنل، پاک‌سازی داده‌ها  برای پروژه‌های کلاسی یا در طول هکاتون‌های، ارزیابی کیفیت مجموعه‌های داده‌ای که در آموزش مدل‌های هوش مصنوعی استفاده می‌شوند.

ادامه

تصمیم‌گیری‌های سیاستی و تجاری چندین استاندارد و استراتژی عمومی تضمین کیفیت، مانند ISO 8000، ISO 9000 و ISO 19157، به طور رایج در صنعت استفاده می‌شوند. به همین ترتیب، ادبیات علمی مطالعات و مدل‌های متعددی در زمینه مدیریت داده ارائه می‌دهد. تمرکز مجدد بر کیفیت اطلاعات وجود دارد و هدف از ایجاد مجموعه‌های اطلاعات، به معنای قابل پیدا کردن، قابل دسترسی، قابل همکاری و قابل استفاده مجدد، در جوامع عملیاتی مدیریت داده است.

این گروه‌ها روش‌ها و اسکریپت‌های مهمی برای پاک‌سازی اطلاعات، نرمال‌سازی، پیوند و رفع ابهام ایجاد و منتشر می‌کنند. با این حال، تلاش‌ها برای عملیاتی کردن چارچوب کیفیت اطلاعات عمدتاً فاقد ریشه‌های قوی در ادبیات کیفیت متاداده و اطلاعات بوده و قابلیت کاربرد گسترده آن‌ها در طراحی فرآیند آن را محدود کرده است(استویا و لی، ۲۰۲۴: ۲)

ادامه

با خلا در کیفیت اطلاعات معمولا با کمبود اطلاعات مواجه می شویم. این کمبود اطلاعات نگران‌کننده است زیرا پذیرش واقعی روش‌های ارزیابی کیفیت اطلاعات به طور قابل توجهی به محققان قدرت می‌دهد تا تعصبات خاص ناشی از داده‌های معیوب یا نامناسب را مدیریت کنند. به عنوان مثال، تحلیل زمان پاسخ بهترین روش برای شناسایی پاسخ‌دهندگان عجله‌ای است و پاسخ‌دهندگان بی‌توجه که به طور مداوم یک گزینه پاسخ خاص را ترجیح می‌دهند، به طور مؤثری از طریق شاخص‌های طولانی یا تحلیل تغییرپذیری پاسخ شناسایی می‌شوند.

پاسخ‌دهندگانی که دستورالعمل‌ها را نادیده می‌گیرند می‌توانند با استفاده از چک‌های دستوری یا اقلام کنترل جعلی و سایر تکنیک‌ها تشخیص داده شوند. برآورد شیوع روش‌های به کار رفته برای ارزیابی کیفیت اطلاعات می‌تواند بینش‌هایی درباره پتانسیل یا عدم وجود آن تحقیقات نظرسنجی آنلاین برای شناسایی و حذف داده‌های با کیفیت و مقاومت در برابر تعصبات مرتبط ارائه دهد.

ادامه

با این حال، توجه داشته باشید که “پتانسیل” واژه کلیدی در اینجا است زیرا استفاده از هر روش ارزیابی کیفیت داده‌ها به طور ذاتی تأثیر مثبت در زمینه اعتبار یا قابلیت اطمینان را تضمین نمی‌کند. اجرای مؤثر نیازمند آن است که محققان معیارهای حذف معقولی را تعیین کنند که مناسب با زمینه و طراحی مطالعه باشد.

در واقع، اعمال قوانین سخت‌گیرانه برای هر روش می‌تواند اعتبار و قابلیت اطمینان را مختل کند اگر داده‌های بیش از حدی به اشتباه حذف شوند. بنابراین، تعداد روش‌های متمایز استفاده شده در یک مطالعه برای ارزیابی کیفیت داده‌ها تنها پتانسیل برای پرداختن به تعصبات مختلف را منعکس می‌کند و نه تضمین اثربخشی واقعی در این زمینه(گوتفرید، ۲۰۲۴: ۲).

اغلب، کیفیت اطلاعات به صورت دقت فضایی، وضوح زمانی و فضایی (فرکانس نمونه‌برداری و دقت) و از دست رفتن داده‌ها توصیف می‌شود که هر یک جنبه‌های مختلفی از رابطه بین موقعیت واقعی و موقعیت اندازه‌گیری شده را در بر می‌گیرد. تا به امروز، هیچ استاندارد یا معیاری مشخصی وجود ندارد که چه چیزی به عنوان داده‌های ردیابی با کیفیت بالا برای یک مورد خاص در نظر گرفته شود.

ادامه

عوامل مختلف و متنوعی شناخته شده‌اند که بر کیفیت اطلاعات تأثیر می‌گذارند، مانند فرکانس نمونه‌برداری، رویه‌های کالیبراسیون یا مناسب بودن اندازه محرک. هر دو، ویژگی‌های تنظیمات آزمایشی که بر کیفیت اطلاعات تأثیر می‌گذارند و معیارهای شناخته شده کیفیت مانند دقت کالیبراسیون، باید گزارش شوند تا کاربران مجدد بتوانند تصمیمات آگاهانه‌ای در مورد اینکه آیا اطلاعات ممکن است برای تحقیقات آن‌ها مفید باشد یا نه، اتخاذ کنند(جاکوبی و همکاران، ۲۰۲۴: ۱).

کیفیت اطلاعات

کیفیت پایین اطلاعات می‌تواند منجر به بینش‌های نادرست، تصمیم‌گیری‌های نامناسب و ناکارآمدی‌های عملیاتی شود که در نهایت بر سودآوری یک سازمان تأثیر می‌گذارد(آرورا و توتا، ۲۰۲۴: ۲۰۷). کیفیت اطلاعات و ویژگی‌های پاسخ‌دهی بین پاسخ‌دهندگان  این اطلاعات متفاوت است. کیفیت اطلاعات نظرسنجی‌هایی که بر روی دستگاه‌های موبایل پاسخ داده می‌شوند، به اندازه داده‌های نظرسنجی‌های پاسخ داده شده بر روی کامپیوترها خوب است. با هدف بهبود تجربه کاربری می توان سطح بالاتری از کیفیت در اطلاعات راه مشاهده کرد(دیکویکس و سیسچاکا، ۲۰۲۴: ۱).

ادامه

یک مکانیزم قابل اعتماد برای کیفیت اطلاعات شامل مجموعه‌ای از رویه‌ها، ابزارها و بهترین شیوه‌ها است که هدف آن شناسایی، اصلاح و پیشگیری از مشکلات کیفیت اطلاعات در طول چرخه حیات داده‌ها می‌باشد. مکانیزم‌های کیفیت اطلاعات نقش حیاتی در تصمیم‌گیری‌های مشتری نهایی دارند که در انبار داده‌ها موجود است.

نتایج تحلیلی در نهایت می‌توانند با پیاده‌سازی چنین تکنیک‌هایی بهبود یابند. کیفیت اطلاعات یکی از ویژگی‌هایی است که نمی‌توان آن را در طراحی یک پلتفرم داده پایدار نادیده گرفت. داده‌های با کیفیت بالا با دقت، کامل بودن، سازگاری، به‌موقع بودن و مرتبط بودن مشخص می‌شوند. عدم وجود این ویژگی‌ها ممکن است خطاها، ناهنجاری‌ها و تفاوت‌هایی را ایجاد کند که می‌تواند قابلیت اعتماد تحلیل‌ها و سیستم‌های پشتیبانی تصمیم‌گیری را کاهش دهد(جئورگیو و والکوناو، ۲۰۲۴: ۶۸).

ادامه

کیفیت اطلاعات و قابلیت‌های نوآوری به عنوان یکی از عوامل تأثیرپذیر از تجزیه و تحلیل کسب و کار، شاخص‌های کلیدی هستند که شرکت‌ها را قادر می‌سازند تا عملکرد سازمانی خود را بهبود بخشند. همچنین، کیفیت اطلاعات در قالب پردازش صحیح و به‌روز اطلاعات با استفاده از تجزیه و تحلیل کسب و کار، یکی از راه‌های ممکن برای دستیابی به چابکی است.

کیفیت اطلاعات یک نقطه مرکزی است که شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا عملکرد سازمانی خود را بهبود بخشند. کیفیت اطلاعات نشان‌دهنده کیفیت خروجی از سیستم اطلاعات در قالب گزارش‌ها یا داده‌ها می‌باشد.

در خصوص ارتباط تجزیه و تحلیل کسب و کار با کیفیت اطلاعات، می‌توان گفت که کیفیت اطلاعات نقطه مرکزی است که شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا عملکرد سازمانی خود را بهبود بخشند. کیفیت اطلاعات، منعکس‌کننده کیفیت خروجی سیستم اطلاعاتی در قالب گزارش یا داده‌ها است. (زارع و همکاران، ۱۴۰۲: ۵۱ و ۵۲)

ادامه

هدف از تجزیه و تحلیل کسب و کار، بهبود اطلاعات مورد استفاده در فرایند تصمیم‌گیری است. علاوه بر این، کیفیت اطلاعات به میزان بلوغ تحلیل کسب و کار بستگی دارد. کیفیت تصمیمات عمدتاً بر اساس کیفیت اطلاعات مورد استفاده در تجزیه و تحلیل کسب و کار است. (زارع و همکاران، ۱۴۰۲: ۵۴ و ۵۵)

کیفیت بالای اطلاعات، اعتباردهندگان را در ارزیابی جریان‌های نقد آتی شرکت‌ها کمک می‌کند. بنابراین، عدم تقارن اطلاعاتی و عدم توافق‌ها بین اعتباردهندگان مختلف کاهش پیدا می‌کند. به عبارتی، کیفیت بالای اطلاعات باعث افزایش احتمال مذاکره مجدد بین اعتباردهندگان و قرض‌گیرندگان شده که به صورت بالقوه هزینه‌های مجدد و انعقاد قراردادها را کاهش می‌دهد.

کیفیت اطلاعات نقش با اهمیتی را در پذیرش طرح‌های تجدید ساختار شرکت‌ها ایفا کرده و شرایط را برای کاهش پراکندگی تأمین مالی شرکت فراهم می‌آورد. به عبارتی، کیفیت بالای اطلاعات از طریق کاهش ریسک و ناتوانی در هماهنگ‌سازی اعتباردهندگان، منجر به کاهش هزینه‌های پراکندگی در بدهی‌ها می‌شود.

ادامه

انتظار بر این است که شرکت‌های دارای کیفیت بالای اطلاعات، پراکندگی بیشتری در بدهی‌ها داشته باشند. استفاده از انواع مختلف بدهی و دیگر شرکت‌ها به منظور اجتناب از هزینه‌های بالای تأمین مالی و کاهش بحران‌ها، ملزم به متمرکزسازی ساختار بدهی خود هستند. نقش کیفیت اطلاعات را در تغییر نگرش اعتباردهندگان بررسی نموده و ریسک و هزینه‌های مربوط به اطلاعات و تأمین مالی را بسط داده‌اند و تمرکز بر عدم تقارن اطلاعاتی داشته‌اند(رشیدی، ۱۴۰۲: ۴۳۴)

اطلاعات با کیفیت بالا می‌تواند منجر به افزایش کارایی سرمایه‌گذاری از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی گردد. این عدم تقارن اطلاعاتی در صورت وجود، می‌تواند مشکلات اقتصادی، همچون مخاطرات اخلاقی و گزینش نادرست را به همراه داشته باشد. کیفیت اطلاعات می‌تواند بر میزان ریسک شرکت و نسبت تشکیل سرمایه در اقتصاد اثرگذار باشد و منجر به تسهیم مجدد ثروت میان مصرف‌کنندگان و سرمایه‌گذاری در اقتصاد گردد.

کیفیت اطلاعات

اطلاعات همچنین می‌تواند بر توزیع ثروت میان سرمایه‌گذاران مختلف اثرگذار باشد. اطلاعات با کیفیت‌تر همواره با عدم اطمینان و ریسک کمتر روبه‌رو است. واحدهای تجاری با افشای اطلاعات با کیفیت، موجب می‌شوند عدم اطمینان سرمایه‌گذاران آن‌ها کاهش یافته و تمایل برای معامله سهام افزایش یابد. این امر به کاهش ریسک و متناسب با آن، بازده سهام می‌شود.

کیفیت اطلاعات در نرخ بازده مدنظر سرمایه‌گذاران مؤثر است و با تغییر کیفیت اطلاعات، این نرخ افزایش یا کاهش می‌یابد. به طور کلی، افشای اطلاعات با کیفیت سبب کاهش عدم اطمینان سرمایه‌گذاران در خصوص ارزیابی ریسک سیستماتیک و ریسک نقدشوندگی سهام و در نهایت ریسک کل می‌شود و با تغییر ریسک کل، سرمایه‌گذاران نرخ بازده مدنظر خود را متناسب با آن تنظیم می‌کنند(کریمی و همکاران، ۱۴۰۱: ۱۰۳)

کیفیت اطلاعات منتج از تصمیم‌گیری‌های مدیران شرکت درباره پروژه‌های سرمایه‌گذاری، میزان نگهداشت وجه نقد و رویکردهای ارزش‌آفرینی می‌باشد. کارایی سرمایه‌گذاری مستلزم آن است که از یک سو از مصرف منابع در فعالیت‌هایی که در آن سرمایه‌گذاری بیش از حد مطلوب انجام شده است، ممانعت شود و از سوی دیگر منابع به سمت فعالیت‌هایی که نیاز بیشتری به سرمایه‌گذاری دارند، هدایت شود.

ادامه

سرمایه‌گذاری بیشتر از حد پیامدهای مخربی در سطح شرکت و در سطح اقتصاد یک کشور دارد. مسئله سرمایه‌گذاری بیش از حد موجب کاهش کارایی سرمایه‌گذاری در سطح شرکت شده و اقتصاد را ملتهب و متورم می‌کند و به شدت به منافع سهامداران آسیب می‌رساند و منجر به توسعه ظاهری اقتصاد کلان می‌شود که یکی از مسائل اصلی در شرکت‌های بزرگ به شمار می‌رود.

براساس تئوری سلسله مراتب، شرکت‌ها به دلیل وجود عدم تقارن اطلاعاتی، تأمین سرمایه از بازار سرمایه را هزینه‌بر می‌دانند و در نتیجه در زمان نیاز به منابع مالی، بر بدهی اتکا می‌کنند.

آن‌ها زمانی که منابع کافی در اختیار داشته باشند، پس از بازپرداخت بدهی‌ها در پروژه‌های دارای خالص ارزش مثبت سرمایه‌گذاری نموده یا دارایی‌های نقدی را انباشت می‌کنند. از طرفی، طبق تئوری جریان‌های نقدی آزاد، مدیران فرصت‌طلب سعی می‌کنند وجه نقد بیشتری را به هزینه‌ی سهامداران نگهداری کنند(بشیری منش و همکاران، ۱۴۰۱: ۱۹۶)

کیفیت اطلاعات

امروزه دستگاه‌های اطلاعاتی نقش بسیار مهمی در گردش فعالیت سازمان‌ها ایفا نموده و در مجموعه محیط اقتصادی کشورها وظیفه‌ای با اهمیت بر عهده دارند. بسیاری از تصمیمات اقتصادی بر اساس اطلاعات حاصل از این دستگاه‌ها اتخاذ می‌شوند و سهم عمده‌ای از مبادلات شرکت‌ها اختصاص دارد که آن نیز به نوبه خود می‌تواند تحت تأثیر ارقام و اطلاعات باشد.

کیفیت اطلاعات یکی از انتظارات در بازار به شمار می‌رود. این اعتقاد به صورت گسترده وجود دارد که کیفیت گزارشگری مالی مستقیماً بر بازارهای سرمایه اثرگذار است. همچنین کیفیت اطلاعات اثر مستقیمی بر عدم تقارن اطلاعاتی دارد و از این طریق نقش مهمی را در تعیین هزینه سرمایه ایفا می‌کند. پیامد کیفیت ضعیف اطلاعات حسابداری شامل کاهش کیفیت محیط اطلاعاتی شرکت، افزایش اصطکاک بازار در قالب عدم تقارن اطلاعاتی، اطلاعات ناقص و کاهش نقدشوندگی است؛

بنابراین کیفیت اطلاعات حسابداری از مهم‌ترین مباحث مطرح در حسابداری و دغدغه همیشگی آن بوده است. کیفیت اطلاعات از دو منبع با عناوین «ویژگی‌های ذاتی» و «ویژگی‌های سیستم گزارشگری (اختیاری)» ناشی می‌شود. ویژگی‌های ذاتی ناشی از مدل کسب و کار و محیط عملیاتی شرکت است و ویژگی‌های سیستم گزارشگری مالی از سیستم حسابداری و فرآیند گزارشگری مالی شرکت ناشی می‌شود.(وقفی و همکاران، ۱۴۰۱: ۴۹)

ادامه

با توجه به اینکه خطای برآورد در اقلام تعهدی جاری ارتباطی با جریان وجه نقد عملیاتی ندارد و به وسیله تغییر در درآمد و ماشین‌آلات و تجهیزات قابل تبیین نیست، بنابراین ارزش بالاتر کیفیت اطلاعات نشان‌دهنده کیفیت ضعیف‌تر اقلام تعهدی است.

این موضوع به دلیل قدرت توضیح‌دهندگی به نسبت کمتر انحرافات از اقلام تعهدی جاری از طریق فرآیند شناسایی جریان نقدی حاصل از عملیات شرکت است. اجزای جریان نقدی معمولاً عینی بوده و کمتر دستکاری می‌شوند. لذا کیفیت اطلاعات وابستگی خاصی به کیفیت اقلام تعهدی دارد(ملایی، ۱۴۰۱: ۱۰۵).

مبانی نظری کیفیت اطلاعات

ویلسون و همکاران (۲۰۲۵) در نظریه خود نشان می دهد که مستندسازی تهدیدات عمده کیفیت اطلاعات نظرسنجی آنلاین از منظر شیوه‌های جاری در صنعت تحقیقات بازاریابی است. چارچوب عادلانه تهدیدات را از رفتار نادرست پاسخ‌دهندگان تا فعالیت‌های جنایی به شکل تقلب در نظرسنجی دسته‌بندی می‌کند. این کار کیفیت اطلاعات را بهبود می دهد. مثال‌های واقعی شواهدی از تهدیدات ناشی از افراد و همچنین نقاط ضعف جدی که زیرساخت زنجیره تأمین تحقیق را تضعیف می‌کند را ارایه می دهد که نشان دهنده اهمیت کیفیت اطلاعات می باشد.

کیفیت اطلاعات

اسمیت و ویلسون (۲۰۲۵) در نظریه خود اثبات می کنند که در حوزه بازاریابی، کیفیت اطلاعات نظرسنجی برای تصمیم‌گیری صحیح اساسی است و بر حوزه‌های خاصی مانند توسعه محصول، استراتژی‌های قیمت‌گذاری و تقسیم‌بندی بازار تأثیر می‌گذارد. پیشرفت‌های اخیر در روش‌های جمع‌آوری داده‌های دیجیتال، در حالی که دسترسی و سرعت را بهبود بخشیده‌اند، پیچیدگی‌های جدیدی را برای کیفیت اطلاعات به همراه داشته‌اند. مواردی از فعالیت‌های تقلبی، مانند پاسخ‌دهی بی‌دقت و کلیک‌زنی، نه تنها کیفیت داده‌ها را تهدید می‌کند بلکه اعتماد به نتایج تحقیقات مبتنی بر نظرسنجی را نیز تضعیف می‌کند.

ادامه

حسنی و همکاران (۲۰۲۵) در نظریه خود اثبات می کند که ابعاد پیشنهادی به عنوان معیارهای جدید برای ارزیابی الگوریتم جدید فهرست‌سازی ویدیوهای سخنرانی، LVTIA، پیاده‌سازی شده‌اند و مقادیر عددی بر اساس تعاریف پیشنهادی برای هر بعد به دست آمده است. علاوه بر این، ابعاد جدید از جنبه‌های مختلف با یکدیگر مقایسه شده‌اند.

این مقایسه نشان می‌دهد که هر بعدی که برای ارزیابی فهرست‌سازی ویدیوهای سخنرانی استفاده می‌شود، قادر است ضعف یا قوت متفاوتی از یک روش یا الگوریتم فهرست‌سازی را منعکس کند. با وجود توسعه روش‌های مختلف برای فهرست‌سازی ویدیوهای سخنرانی، مسئله کیفیت اطلاعات و ابعاد مختلف آن مورد مطالعه قرار نگرفته است. از آنجا که داده‌های با کیفیت پایین می‌توانند بر فرآیند فهرست‌سازی علمی ویدیوهای سخنرانی تأثیر بگذارند، مسئله کیفیت اطلاعات در این فرآیند نیاز به توجه ویژه‌ای دارد.

ادامه

محمد و همکاران (۲۰۲۵) در نظریه خود نشان می دهد که کیفیت اطلاعات عمر طولانی دارند و استفاده از آن‌ها معمولاً محدود به یک کار خاص نیست، بلکه می‌توانند به طور مداوم در توسعه مدل‌های جدید برای حل وظایف جدید مورد استفاده قرار گیرند. این مشاهدات منجر به تغییر تمرکز تحقیق از رویکرد مدل‌محور به رویکرد داده‌محور برای ساخت سیستم‌های هوش مصنوعی شد.

در سال ۲۰۲۱، دو کارگاه برای بحث در مورد پتانسیل هوش مصنوعی داده‌محور و آغاز یک حوزه بین‌رشته‌ای که به تخصص‌های هر دو جامعه مدیریت داده و یادگیری ماشین نیاز دارد، شکل گرفت. در زمینه مدیریت داده، کیفیت اطلاعات موضوعی است که به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته و برای دهه‌ها نگرانی اصلی سازمان‌ها بوده است و منجر به معرفی استانداردها و چارچوب‌های کیفیت شده است،  پیشرفت‌های اخیر در هوش مصنوعی کیفیت اطلاعات را دوباره در کانون توجه قرار داده است.

به ویژه در زمینه ساخت “اکوسیستم‌های داده” که با چالش‌های جدید داده‌ای ناشی از سیستم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی در شرکت‌ها مقابله می‌کنند، پژوهشگران به چنین چالش‌هایی اشاره کرده‌اند، از جمله مسائل کیفیت اطلاعات، نگرانی‌های چرخه عمر داده  را تحت تاثیر قرار داده است.

کیفیت اطلاعات

آسیولی و همکاران (۲۰۲۵) اثبات می کند که کیفیت اطلاعات در علم حسی و مصرف‌کننده همچنان شاهد تحقیقات بیشتری با استفاده از نظرسنجی‌ها و آزمایش‌ها بوده است، جایی که شرکت‌کنندگان از طریق پلتفرم‌های آنلاین جذب می‌شوند. کیفیت اطلاعات که در روانشناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد، بازاریابی و دیگر رشته‌ها نیز مشاهده می‌شود، تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد.

این عوامل شامل  در دسترس بودن روزافزون پلتفرم‌های آنلاین که هزینه‌های پایین، جمع‌آوری سریع داده‌ها، دسترسی به پنل‌های بزرگ مصرف‌کننده در کشورهای جغرافیایی پراکنده و سهولت استفاده را ارائه می‌دهند، در کیفیت ا طلاعات نیاز به آزمایش مفاهیم محصولات جدید و ترجیحات مصرف‌کننده برای غذاهایی که هنوز به طور کامل توسعه نیافته یا برای تجاری‌سازی در بازار تأیید نشده‌اند. کیفیت اطلاعات نیاز به توجه بیشتری دارد، زیرا کاهش یا کیفیت پایین اطلاعات می‌تواند به طور قابل توجهی بر ارزش اطلاعاتی که برای علم، صنعت و سیاست‌گذاران ایجاد می‌کند، تأثیر بگذارد.

ادامه

چویو همکاران در سال ۲۰۲۲ در نظریه خود به بررسی رابطه کنترل کیفیت و کیفیت اطلاعات پرداختند. این محققین اثبات کردند که کنترل کیفیت بر این متغیر اثرگذار است. به عبارتی با استفاده از متغیرهای کنترل کیفیت می‌توان سطح این متغیر را تحت تأثیر قرارداد. زمانی سطح هر یک از متغیرهای بیان‌شده  تغییر کند، می‌توان انتظار داشت که سطح این متغیر نیز تغییر کند.

آن ها در نظریه خود ارتباط بین متغیرهای اقدامات ساختاری را با کیفیت اطلاعات اثبات کردند. این محققین دریافتند که متغیرهای اقدامات ساختاری می‌توانند بر سطح این متغیر اثرگذار باشند. همچنین آن‌ها به این نتیجه رسیدند که وقتی سطح متغیرهای اقدامات ساختاری دچار تغییر شود، احتمال تغییر در سطح متغیر این متغیر نیز وجود دارد.

آن ها در نظریه خود اثبات کردند که کیفیت اطلاعات می‌تواند تحت تأثیر کنترل ساختاری قرار گیرد. به عبارتی این متغیر معمولاً با تغییراتی که در متغیرهای کنترل ساختاری ایجاد می‌شود، تغییر می‌کند. پیشنهاد می‌شود برای تغییر در سطح این متغیر ابتدا سطوح مرتبط با متغیرهای کنترل ساختاری را تغییر داد.

ادامه

آن ها استدلال کردند که زمانی می‌توان کیفیت اطلاعات را بهبود داد که به متغیرهای تجسم کامل و مستندات توجه شود. زمانی یک سازمان به متغیرهای تجسم کامل و مستندات توجه می‌کند، معمولاً سطح این متغیر دچار تغییر می‌شود. اگر تغییرات ایجادشده در متغیرهای تجسم کامل و مستندات مثبت باشد معمولاً سطح این متغیر بهبود می‌یابد.

آن ها در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که متغیر کیفیت اطلاعات از متغیرهای هوش مصنوعی تأثیر می‌پذیرد. به این صورت که سطح تغییرات متغیرهای هوش مصنوعی می‌تواند در سطح این متغیر تغییر ایجاد نماید. از سوی دیگر این مطالعه پیشنهاد کرد که برای بهبود در سطح این متغیر به نظر می‌رسد بهبودهایی در سطح متغیرهای هوش مصنوعی می‌تواند مفید باشد.

آن ها در نظریه خود یک رابطه معنی‌دار بین کیفیت اطلاعات و متغیرهای شبکه‌های عصبی یافتند. به عبارتی این محققین اثبات کردند زمانی که سطح متغیرهای شبکه‌های عصبی دچار تغییر می‌شود، آنگاه می‌توان انتظار داشت که سطح متغیر این متغیر نیز دچار تغییر شود. همچنین متغیرهای شبکه‌های عصبی می‌توانند به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شوند که در جهت تقویت این متغیر اقدام نمایند.

ادامه

آن ها این استدلال را داشتند که تغییرات در سطح متغیرهای کنترل کیفیت مبتنی بر اینترنت اشیا می‌توانست بر تغییر در سطح کیفیت اطلاعات اثرگذار باشد. به عبارتی زمانی که سطح متغیرهای کنترل کیفیت مبتنی بر اینترنت اشیا دچار بهبود شود، این انتظار وجود دارد که متغیر این متغیر نیز تغییر کند. درصورتی‌که رابطه متغیرهای کنترل کیفیت مبتنی بر اینترنت اشیا با متغیر این متغیر همسو و هم‌جهت باشد می‌توان انتظار داشت که سطح متغیر این متغیر با بهبود سطح متغیرهای ارائه‌شده در تحقیق، بهبود یابد.

آن ها اشاره کرد که کیفیت اطلاعات تحت تأثیر متغیرهای دیگر در یک سازمان قرار می‌گیرد. زمانی که سطح متغیرهای اقدامات نرم افزاری در مقیاس بزرگ در سازمان تغییر می‌کند، آنگاه سطح متغیر این متغیر نیز تغییر می‌کند. همچنین متغیرهای اقدامات نرم افزاری در مقیاس بزرگ اثرگذاری خود را بر روی متغیر این متغیر بر اساس همسو بودن یا ناهم‌سو بودن اعمال می‌کنند. زمانی که نتایج مطالعه نشان دهد، متغیرهای اقدامات نرم افزاری در مقیاس بزرگ ارتباط همسویی را با متغیر این متغیر دارند، آنگاه می‌توان گفت که تغییرات آن‌ها سبب تغییرات مثبت در سطح این متغیر می‌شود.

ادامه

هیدایه و سیهارانی ( ۲۰۲۲ ) در مطالعه خود ارتباط متغیرهای کیفیت درونی آموزش و کیفیت اطلاعات را تحت آزمون قراردادند. آن‌ها نشان دادند که متغیر این متغیر درنهایت تحت تغییرات متغیرهای کیفیت درونی آموزش می‌تواند تغییر نماید. این تغییرات با توجه به نتایج حاصل از تحقیق می‌تواند هم‌جهت یا غیر هم‌جهت باشد. زمانی که سطح متغیرهای کیفیت درونی آموزش در سازمان هم‌جهت با این متغیر باشند، می‌توان انتظار داشت که با افزایش سطح آن‌ها سطح متغیر این متغیر نیز بهبود یابد و با کاهش سطح آن‌ها سطح متغیر این متغیر کاهش یابد.

آن ها متغیرهای ارائه و مساعدت در رعایت استانداردها را در ارتباط با کیفیت اطلاعات موردبررسی قراردادند. این محققین دریافتند که متغیرهای ارائه و مساعدت در رعایت استانداردها معمولاً می‌توانند بر سطح این متغیر اثرگذار باشند. به این صورت که با تغییر در سطح ارائه و مساعدت در رعایت استانداردها می‌توان انتظار داشت که سطح متغیر این متغیر نیز دچار تغییر شود. همچنین این محققین اثبات کردند که این متغیر درنهایت با تأثیرپذیری از متغیرهای ارائه و مساعدت در رعایت استانداردها می‌تواند تغییراتی را ایجاد نماید.

ادامه

آن ها اثبات کردند که کیفیت اطلاعات با متغیرهای نیازها و شرایط محیط ارتباط دارد.  این محققین اثبات کردند زمانی که متغیرهای نیازها و شرایط محیط دچار تغییر شوند، به دلیل ارتباط با متغیر این متغیر آن را نیز دچار تغییر خواهند کرد. معمولاً اثرات متغیرهای نیازها و شرایط محیط بر این متغیر هم‌جهت بوده و سبب تقویت این متغیر می‌شود.

آن ها در بررسی اثر متغیرهای سازمانی در کیفیت اطلاعات دریافتند که معمولاً این متغیر می‌تواند تحت تأثیر متغیرهای استانداردهای ارزشیابی قرار گیرد. به صورتی که افزایش یا کاهش در سطح متغیرهای استانداردهای ارزشیابی معمولاً سبب تغییر در سطح این متغیر می‌شود. اگر این تغییرات همسو باشد با افزایش در مقدار متغیرهای اعلام‌شده معمولاً سطح این متغیر نیز افزایش می‌یابد. اگر ارتباط بین متغیرها ناهم‌سو باشد آنگاه با افزایش متغیرهای موردبررسی، سطح این متغیر کاهش خواهد یافت.

ادامه

آن ها اثبات کرد که متغیرهای مکانیسم ها، رویه ها و ابزارهای ارزیابی بر کیفیت اطلاعات اثرگذار هستند. این محققین اثبات کردند که متغیرهای مکانیسم ها، رویه ها و ابزارهای ارزیابی می‌توانند بر میزان این متغیر اثرگذار باشند. همچنین ارتباط متغیر این متغیر با متغیرهای مکانیسم ها، رویه ها و ابزارهای ارزیابی در سازمان ممکن است همسو و یا غیرهمسو باشد. این موضوع با توجه به نمونه آماری و ماهیت سازمانی که موردبررسی قرارگرفته است ممکن است متفاوت باشد. اما در کل این محققین استدلال کردند که با تغییر در سطح متغیرهای مکانیسم ها، رویه ها و ابزارهای ارزیابی می‌توان شاهد تغییر در سطح متغیر این متغیر بود.

آن ها این متغیر را در ارتباط با متغیرهای استانداردهای عمومی مورد آزمون قراردادند. استدلال آن‌ها بر این بود متغیر این متغیر با متغیرهای استانداردهای عمومی در ارتباط است. یا به عبارتی این محققین استدلال کردند که متغیر سازمانی ممکن است تحت تأثیر متغیرهای استانداردهای عمومی قرار گیرد و با تغییر در سطح این متغیرها، سطح آن دچار تغییر شود.

ادامه

آن ها در مطالعه خود به اثبات رابطه بین کیفیت اطلاعات و متغیرهای استانداردهای برنامه ریزی پرداخت. این محققین نشان دادند که در فرایند آزمون فرضیه‌های خود یک رابطه معنی‌دار بین متغیر این متغیر و متغیرهای استانداردهای برنامه ریزی به وجود آمد. به‌عبارت‌دیگر این محققین اثبات کردند که متغیرهای استانداردهای برنامه ریزی با این متغیر در ارتباط است و یا بر آن تأثیر خواهد داشت.

بارگانزا و همکاران در سال ۲۰۲۲ اثبات کردند که کیفیت اطلاعات تحت تأثیر متغیرهای رهبری سیستم قرار می‌گیرد.  به عبارتی متغیرهای رهبری سیستم می‌توانند بر این متغیر اثرگذار باشند. این محققین پیشنهاد دادند که برای تغییر در سطح این متغیر بهتر است سطح متغیرهای رهبری سیستم دچار تغییر شود.

آن ها اثبات کردند که متغیرهای ابتکارات می‌توانند کیفیت اطلاعات را تغییر دهند. زمانی که متغیرهای ابتکارات مورد آزمون این محققین قرار گرفتند، توانستند سبب تغییراتی در سطح این متغیر سازمان شوند. به عبارتی این محققین اثبات کردند که متغیرهای ابتکارات و متغیر این متغیر با یکدیگر مرتبط هستند.

ادامه

آن ها در نظریه خود اثبات کردند که کیفیت اطلاعات معمولاً می‌تواند توسط متغیرهای گسترش فرآیند موردبررسی قرار گیرد. در این مطالعه استدلال شد که تغییرات در سطح متغیرهای گسترش فرآیند معمولاً می‌تواند سبب تغییرات در سطح متغیر این متغیر شود.

آن ها نشان دادند که  مراقبت مجازی می تواند کیفیت اطلاعات را تغییر دهد. مراقبت مجازی با توجه به نقش اصلی در اثرگذاری بر مراقبت مجازی در این مطالعه به اثبات رسیده است. به عبارتی این مطالعه استناد می کند که مراقبت مجازی می تواند به عنوان یک مولفه اثرگذار بر تغییر در سطح این متغیر عملی نماید. در این حالت این متغیر را متغیری تحت تاثیر مراقبت مجازی معرفی می کنند.

آن ها در نظریه خود به بررسی رابطه گزینه‌های مراقبت طولانی و کیفیت اطلاعات پرداختند. این محققین اثبات کردند که گزینه‌های مراقبت طولانی بر این متغیر اثرگذار است. به عبارتی با استفاده از متغیرهای گزینه‌های مراقبت طولانی می‌توان سطح این متغیر را تحت تأثیر قرارداد. زمانی سطح هر یک از متغیرهای بیان‌شده  تغییر کند، می‌توان انتظار داشت که سطح این متغیر نیز تغییر کند.

ادامه

آن ها در نظریه خود ارتباط بین متغیرهای کیفیت و هزینه را با کیفیت اطلاعات اثبات کردند. این محققین دریافتند که متغیرهای کیفیت و هزینه می‌توانند بر سطح این متغیر اثرگذار باشند. همچنین آن‌ها به این نتیجه رسیدند که وقتی سطح متغیرهای کیفیت و هزینه دچار تغییر شود، احتمال تغییر در سطح متغیر این متغیر نیز وجود دارد.

آن ها در نظریه خود اثبات کردند که کیفیت اطلاعات می‌تواند تحت تأثیر مراقبت جامعه قرار گیرد. به عبارتی این متغیر معمولاً با تغییراتی که در متغیرهای مراقبت جامعه ایجاد می‌شود، تغییر می‌کند. پیشنهاد می‌شود برای تغییر در سطح این متغیر ابتدا سطوح مرتبط با متغیرهای مراقبت جامعه را تغییر داد.

آن ها استدلال کردند که زمانی می‌توان این متغیر را بهبود داد که به متغیرهای رسیدگی به اولویت ها توجه شود. زمانی یک سازمان به متغیرهای رسیدگی به اولویت ها توجه می‌کند، معمولاً سطح این متغیر دچار تغییر می‌شود. اگر تغییرات ایجادشده در متغیرهای رسیدگی به اولویت ها مثبت باشد معمولاً سطح این متغیر بهبود می‌یابد.

کیفیت اطلاعات

همامالینی و همکاران در سال ۲۰۲۲ در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که متغیر کیفیت اطلاعات از متغیرهای تضمین کیفیت تأثیر می‌پذیرد. به این صورت که سطح تغییرات متغیرهای تضمین کیفیت می‌تواند در سطح این متغیر تغییر ایجاد نماید. از سوی دیگر این مطالعه پیشنهاد کرد که برای بهبود در سطح این متغیر به نظر می‌رسد بهبودهایی در سطح متغیرهای تضمین کیفیت می‌تواند مفید باشد.

آن ها در نظریه خود یک رابطه معنی‌دار بین این متغیر و متغیرهای لذت مشتری یافتند. به عبارتی این محققین اثبات کردند زمانی که سطح متغیرهای لذت مشتری دچار تغییر می‌شود، آنگاه می‌توان انتظار داشت که سطح متغیر این متغیر نیز دچار تغییر شود. همچنین متغیرهای لذت مشتری می‌توانند به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شوند که در جهت تقویت این متغیر اقدام نمایند.

آن ها این استدلال را داشتند که تغییرات در سطح متغیرهای کیفیت محصول می‌توانست بر تغییر در سطح کیفیت اطلاعات اثرگذار باشد. به عبارتی زمانی که سطح متغیرهای کیفیت محصول دچار بهبود شود، این انتظار وجود دارد که متغیر این متغیر نیز تغییر کند. درصورتی‌که رابطه متغیرهای کیفیت محصول با متغیر این متغیر همسو و هم‌جهت باشد می‌توان انتظار داشت که سطح متغیر این متغیر با بهبود سطح متغیرهای ارائه‌شده در تحقیق، بهبود یابد.

ادامه

آن ها اشاره کرد که کیفیت اطلاعات تحت تأثیر متغیرهای دیگر در یک سازمان قرار می‌گیرد. زمانی که سطح متغیرهای فناوری بینایی ماشین و پردازش تصویر در سازمان تغییر می‌کند، آنگاه سطح متغیر این متغیر نیز تغییر می‌کند. همچنین متغیرهای فناوری بینایی ماشین و پردازش تصویر اثرگذاری خود را بر روی متغیر این متغیر بر اساس همسو بودن یا ناهم‌سو بودن اعمال می‌کنند.

زمانی که نتایج مطالعه نشان دهد، متغیرهای فناوری بینایی ماشین و پردازش تصویر ارتباط همسویی را با متغیر این متغیر دارند، آنگاه می‌توان گفت که تغییرات آن‌ها سبب تغییرات مثبت در سطح این متغیر می‌شود.

آن ها در مطالعه خود ارتباط متغیرهای فرآیندهای کنترل کیفیت صنعتی و کیفیت اطلاعات را تحت آزمون قراردادند. آن‌ها نشان دادند که متغیر این متغیر درنهایت تحت تغییرات متغیرهای فرآیندهای کنترل کیفیت صنعتی می‌تواند تغییر نماید.

این تغییرات با توجه به نتایج حاصل از تحقیق می‌تواند هم‌جهت یا غیر هم‌جهت باشد. زمانی که سطح متغیرهای فرآیندهای کنترل کیفیت صنعتی در سازمان هم‌جهت با این متغیر باشند، می‌توان انتظار داشت که با افزایش سطح آن‌ها سطح متغیر این متغیر نیز بهبود یابد و با کاهش سطح آن‌ها سطح متغیر این متغیر کاهش یابد.

ادامه

آن ها متغیرهای پیشرفت‌های چشمگیر  موردبررسی قراردادند. این محققین دریافتند که متغیرهای پیشرفت‌های چشمگیر معمولاً می‌توانند بر سطح این متغیر اثرگذار باشند. به این صورت که با تغییر در سطح پیشرفت‌های چشمگیر می‌توان انتظار داشت که سطح متغیر این متغیر نیز دچار تغییر شود. همچنین این محققین اثبات کردند که این متغیر درنهایت با تأثیرپذیری از متغیرهای پیشرفت‌های چشمگیر می‌تواند تغییراتی را ایجاد نماید.

آن ها اثبات کردند که کیفیت اطلاعات با متغیرهای بهبود کیفیت سطح نرم افزاری ارتباط دارد.  این محققین اثبات کردند زمانی که متغیرهای بهبود کیفیت سطح نرم افزاری دچار تغییر شوند، به دلیل ارتباط با متغیر این متغیر آن را نیز دچار تغییر خواهند کرد. معمولاً اثرات متغیرهای بهبود کیفیت سطح نرم افزاری بر این متغیر هم‌جهت بوده و سبب تقویت این متغیر می‌شود.

مبانی نظری کیفیت اطلاعات

لئو و هم کاران ( ۲۰۲۲ ) در بررسی اثر متغیرهای سازمانی دریافتند که معمولاً این متغیر می‌تواند تحت تأثیر متغیرهای آشکارسازی الگوها و مکانیسم‌های جامعه قرار گیرد. به صورتی که افزایش یا کاهش در سطح متغیرهای آشکارسازی الگوها و مکانیسم‌های جامعه معمولاً سبب تغییر در سطح این متغیر می‌شود. اگر این تغییرات همسو باشد با افزایش در مقدار متغیرهای اعلام‌شده معمولاً سطح این متغیر نیز افزایش می‌یابد. اگر ارتباط بین متغیرها ناهم‌سو باشد آنگاه با افزایش متغیرهای موردبررسی، سطح این متغیر کاهش خواهد یافت.

آن ها اثبات کرد که متغیرهای پایش کیفیت بر این متغیر اثرگذار هستند. این محققین اثبات کردند که متغیرهای پایش کیفیت می‌توانند بر میزان این متغیر اثرگذار باشند. همچنین ارتباط متغیر این متغیر با متغیرهای پایش کیفیت در سازمان ممکن است همسو و یا غیرهمسو باشد. این موضوع با توجه به نمونه آماری و ماهیت سازمانی که موردبررسی قرارگرفته است ممکن است متفاوت باشد. اما در کل این محققین استدلال کردند که با تغییر در سطح متغیرهای پایش کیفیت می‌توان شاهد تغییر در سطح متغیر این متغیر بود.

کیفیت اطلاعات

آن ها این متغیر را در ارتباط با متغیرهای تنوع و الگوهای مونتاژ مورد آزمون قراردادند. استدلال آن‌ها بر این بود متغیر این متغیر با متغیرهای تنوع و الگوهای مونتاژ در ارتباط است. یا به عبارتی این محققین استدلال کردند که متغیر سازمانی ممکن است تحت تأثیر متغیرهای تنوع و الگوهای مونتاژ قرار گیرد و با تغییر در سطح این متغیرها، سطح آن دچار تغییر شود.

آن ها در مطالعه خود به اثبات رابطه بین کیفیت اطلاعات و متغیرهای فرآیندهای تصادفی پرداخت. این محققین نشان دادند که در فرایند آزمون فرضیه‌های خود یک رابطه معنی‌دار بین متغیر این متغیر و متغیرهای فرآیندهای تصادفی به وجود آمد. به‌عبارت‌دیگر این محققین اثبات کردند که متغیرهای فرآیندهای تصادفی با این متغیر در ارتباط است و یا بر آن تأثیر خواهد داشت.

آن ها اثبات کردند که این متغیر تحت تأثیر متغیرهای همگن سازی قرار می‌گیرد.  به عبارتی متغیرهای همگن سازی می‌توانند بر این متغیر اثرگذار باشند. این محققین پیشنهاد دادند که برای تغییر در سطح این متغیر بهتر است سطح متغیرهای همگن سازی دچار تغییر شود.

کیفیت اطلاعات

آن ها اثبات کردند که متغیرهای تغییر یکنواختی می‌توانند این متغیر را تغییر دهند. زمانی که متغیرهای تغییر یکنواختی مورد آزمون این محققین قرار گرفتند، توانستند سبب تغییراتی در سطح این متغیر سازمان شوند. به عبارتی این محققین اثبات کردند که متغیرهای تغییر یکنواختی و متغیر این متغیر با یکدیگر مرتبط هستند.

آن ها در نظریه خود اثبات کردند که این متغیر معمولاً می‌تواند توسط متغیرهای الگوی سیستماتیک نرم افزاری موردبررسی قرار گیرد. در این مطالعه استدلال شد که تغییرات در سطح متغیرهای الگوی سیستماتیک نرم افزاری معمولاً می‌تواند سبب تغییرات در سطح متغیر این متغیر شود.

 

منابع

 

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.