انگیزش کارکنان | ادبیات تحقیق و مبانی نظری
انگیزش کارکنان
انگیزش کارکنان | تعداد صفحات: ۷ صفحه
این مفهوم در مدیریت ایجاد میل اشتیاق و علاقه به انجام دادن کار تشویق و جلب خشنودی کارکنان از طریق ارضای نیازهای منطقی، مادی روانی و اجتماعی آنهاست. انگیزش عملی است پویا و رابطهای میباشد بین نیاز و عمل که با ایجاد تنش و فشار انسان را به حرکت و تکاپو وامیدارد و او را وادار میسازد که رفتاری جهت دادهشده برای تحصیل نتیجهای که ارضاکنندهی نیازهای او باشد به خود بدهد بدون اینکه در حالات او تغییراتی به وجود آید. انگیزش نیروی پویایی است که تحرک و عمل انسان را سبب میشود انگیزش یک اصطلاح کلی است که در مورد تمام خواستهها، کششها، تمایلات و نیازها بکار میرود (شقاقی، ۱۳۹۹: ۳).
انگیزه مفهوم گستردهای است و از زمانی که بزرگان علوم جهان به شناخت انسان پرداختند مطالعه در مورد آن آغاز شده است. ارزش و اهمیت این مفهوم در علوم بسیاری حائز اهمیت است و همین مسئله که منشأ رفتار انسان است باعث ارزشمند شدن و در حین حال پیچیدگی آن شده است توسعه پایدار یکی از اهداف متعالی در تمام جوامع بشری و از نتایج افزایش بهرهوری جوامع است.
هدفی که در آن منابع انسانی بهعنوان کلیدیترین عامل و هدف اصلی محسوب میشود در مطالعات و پژوهشهای انجامگرفته در زمینه افزایش بهرهوری بر نقش بیبدیل منابع انسانی تأکید فراوان شده است، ایجاد حفظ و بالاتر از آن ارتقا سطح انگیزشی کارکنان، سازمان از مهمترین عوامل مؤثر بر افزایش بهرهوری محسوب گردیده است. انگیزش یکی از ابزارهای مهم در ترغیب و تشویق افراد برای نتیجه مؤثر و کارآمد خلق محیط کاری مثبت و اجرای موفقیتآمیز برنامههای پیشبینی شده است (سلیمی و توکلی، ۱۴۰۰: ۴۲).
انگیزش کارکنان
برای افزایش سطح انگیزش کارکنان باید عوامل انگیزاننده را در انسان شناخت و در جهت تأمین نیازهای ضروری او رفتار کرد. از اوایل دهه ۱۹۶۰ مسائل انگیزشی در سازمانها فکر اندیشمندان را هرچه بیشتر به خود جلب کرد و در دورههای دیگر این مفهوم گسترش یافت (سلیمی و توکلی، ۱۴۰۰: ۴۲).
اگر انگیزش را آن عامل درونی بدانیم که همچون موتور محرکهای انسان را وادار به حرکت و تلاش در جهت رسیدن به هدف یا اهدافی خاص مینماید ایجاد انگیزش در انسان موضوع بحث همه علمای مدیریت است چرا که توجه به آن در افزایش کارایی و حل مسائل مدیریت نقش اساسی و مهم دارد. پیش از پرداختن به مفهوم، انگیزش مناسب است مفهوم انگیزه نیز تبیین شود. انگیزه در لغت به معنای سبب و دلیل و چیزی است که کسی را به کاری وادار میکند در اصطلاح نیز مفهومی است که دو جنبه در آن لحاظ شده است. از یک سوی محرک رفتار است که همان عامل و نیروی درونی است و رفتار فرد را موجب میشود (قادرزاده، ۱۳۹۹: ۱۹).
انگیزش کارکنان
برای انگیزش نظریههای گوناگونی مطرحشده است که میتوان آنها را در سه دسته طبقهبندی کرد. نظریههای محتوایی که بر چیستی انگیزش تأکید دارند نظریههای فرایندی که چگونگی انگیزش را بیان میکنند و نظریههای تقویتی یا تعدیل رفتار که بر راههای آموزش یک رفتار آموخته میشود متمرکز هستند یکی از مهمترین نظریههای محتوایی انگیزش نظریهی آبراهام مازلو است.
مازلو تمامی نیازهای انسان را به صورت یک مثلث که معروف به هرم شناختی بوده از پایینترین تا بالاترین سطح تقسیمبندی میکند انگیزههای اصلی انسان مشتمل بر پنج طبقه از هرم است و سایر انگیزهها هم مربوط به پنج طبقه کلی است سطح پایین، هرم شامل نیازهای زیستی مانند گرسنگی و تشنگی است که از آنها با عنوان انگیزههای فیزیولوژیک ما در درجه اول باید نیازهای فیزیولوژیک را تأمین کنیم بعد از برطرف شدن نیازهای زیستی نیازهای ایمنی که شامل غذا و پوشاک هستند، مطرح میشود، اما برای تأمین آنها در روزهای دیگر هم باید امنیت داشته باشیم (قادرزاده، ۱۳۹۹: ۱۹).
در مرحله بعد نیازهایی مانند تعلق و عشق وجود دارد که برای مثال میتوان از پیوند خوردن با دیگران و موردقبول آنها واقع شدن نام برد؛ از این رو پسازاین که انسان احساس امنیت میکند به تعلق و عشق نیاز دارد. نیازهای مربوط به عزتنفس شامل تحقق یافتن کسب شایستگی، برتری و مورد تأکید قرار گرفتن است (قادرزاده، ۱۳۹۹: ۱۹).
انگیزش کارکنان
اصطلاح انگیزش، نخستین بار از واژه لاتین موو گرفته شد که به معنی حرکت است. انگیزه را چرایی رفتار گویند؛ بهعبارتدیگر هیچ رفتاری را فرد انجام نمیدهد که انگیزهای یا نیازی محرک آن نباشد انگیزش انسان اعم از خودآگاه یا ناخودآگاه، ناشی از نیازهای او است؛ بنابراین در تعریف انگیزه میتوان: گفت انگیزه یا نیاز عبارت است از حالتی درونی و کمبود یا محرومیتی که انسان را به انجام یک سری فعالیت وامیدارد». تعریف دیگر انگیزه به این شکل میباشد میل به کوشش فراوان در جهت تأمین هدفهای سازمان بهگونهای که این تلاش در جهت ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود.
اگر انگیزه موفقیت در افراد بالا باشد، به رفتاری اختیاری خود انگیزشی منجر خواهد شد که این رفتار اختیاری به انتخابهای افراد در زمینه نحوه اجرای کار میزان تلاش و دقت نوآوری و رفتارهای خلاقانه مرتبط میگردد (حسینی و رئوف، ۱۳۹۸: ۴۳). همچنین وروم (۲۰۰۳) نقش توانمندی و انگیزش را بهروشنی تبیین نموده است.
همچنین کارکنان زمانی میتوانند بهترین عملکردهای خود را به نمایش بگذارند که اشتیاق و انگیزه لازم را برای ایفای هر چهبهتر نقشهای خود در سازمان داشته باشند. افراد معمولاً کاری را انجام میدهند که میخواهند انجام دهند یا انگیزه انجام آن را دارند. برای پیشرفت در کار کارکنان میبایست انگیزه قوی برای انجام آن داشته باشند. این انگیزش میتواند از درون فرد ناشی شود و یا بر اثر محرکهای بیرونی حاصل گردد (حسینی و رئوف، ۱۳۹۸: ۴۳).
انگیزش کارکنان
در یک بررسی کلی میتوان گفت انگیزه زمانی به وجود میآید که در کارکنان احساس امنیت و ثبات شغلی مشارکت و نقش مؤثر در سازمان و همچنین شادابی و نشاط وجود داشته باشد هر یک از این موارد نیز نتیجه عوامل فرد دیگری است که به آنها اشاره میشود در یک سازمان موفق اولین و مهمترین رکن موفقیت را انتخاب صحیح و به جای کارکنان میدانند امروزه نیروی کار توقعات بیشتری دارد و برای کار و زندگی مطلوب کاری اهمیت خاصی قائل است. در نتیجه متخصصان امور نیروی انسانی باید مشاغل را طوری طراحی کنند که کار در محیط سازمان برای کارکنان مطلوب و رضایتبخش باشد (قریشی، ۱۴۰۰: ۱۰).
انگیزش نیروی محرکه و بکار اندازنده جریان خلاقیت در انسان است.بهزعم گیلفورد در ترغیب و افزایش خلاقیت و بهخصوص خلاقیت کودکان انگیزهای که بیش از همه مؤثر است و فراموششده است انگیزه کنجکاوی است.
ادامه
بهطوری که برای ایجاد تعادل و تناسب بین استانداردسازی و توان خلاقیت مدیران سازمانها باید از بیشتری در اجرای امور مربوط به دوایر خلاق سازمانی برخوردار باشند. همچنین یکی از چیزهایی که از انگیزش افراد در خلاقیت میکاهد رسمیت در شغل است صلواتی و فخاریان طی تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که بین رسمیت و خلاقیت ارتباط قوی منفی وجود دارد بهطوری که با افزایش قوانین و مقررات، دستورالعملها و آییننامههای موجود در سازمان خلاقیت فردی و سازمانی کاهش مییابد(امیری و چندل، ۱۴۰۱: ۲۵۰).
ادامه
انگیزش و مسائل مربوط به آن از دلمشغولیهای مهم مدیران سازمانها و شرکتهای عصر حاضراست تعاریف مختلفی برای انگیزه وجود دارد کلمه انگیزش برگرفته از کلمه movere” میباشد که به معنای انتقال» یا فشار میباشد.
(۲۰۰۰) Sanson and Harackiewicz انگیزش را یک مکانیزم داخلی در مورد رفتار تعریف نمود این تعریف نقش یک کاتالیزور برای کارمندان دارد تا عملکرد کاری خود را بهبود ببخشند و به عملکرد سازمانی خود برسند (لندران اصفهانی و سلیمانی، ۱۴۰۱: ۲). استیر (۱۹۹۴) نیز بر این باور بود که هدف انگیزش همان توانایی کارمندان برای افزایش بهرهوری، شغلی افزایش کارایی و بهبود کل عملکرد سازمانی میباشد. انگیزش برای سازمانها حائز اهمیت است.
تا عواملی را که به کارمندان انگیزه میدهد تا حداکثر توانایی خود را ارائه دهند مشخص شود. کارمندان دارای دو ارزش درونی و برونی میباشند هر دو این ارزشها در ارتباط نزدیکی با انگیزش کارمندان برای ادامه فعالیت خود میباشد که یکی از تعاریف کاربردی آن این است یعنی آنچه انسان را به کار وامیدارد و او را به جهت خاصی سوق میدهد و انگیزش یعنی حالتی که در اثر دخالت یک انگیزه به شخصی دست میدهد (لندران اصفهانی و سلیمانی، ۱۴۰۱: ۲).
ادامه
نظریه مازلو انگیزه را تابعی از میزان کامروایی و ارضای نیازهای فرد (شامل نیازهای حسی و روانشناختی) تعریف میکند مازلو معتقد است افراد بر پایهی سطوح پنجگانهی نیازها برانگیخته میشوند و چنانچه این نیازها با توجه بهموقعیتی که دارند برآورده شوند، انگیزه ایجاد میشود. این نیازها به ترتیب اولویت عبارتاند از نیازهای فیزیولوژیک نیاز به، امنیت، نیازهای اجتماعی نیاز به احترام نیاز به خودشکوفایی نظریهی مازلو بر پایهی سه فرض عمده قرار دارد .
۱. افراد تنها برپایهی نیازهای برآورده نشده برانگیخته میشوند.
۲. نیازهای افراد به ترتیب اهمیت از نیازهای ساده به پیچیده مرتب شدهاند.
۳. نیازهای سطوح بالاتر زمانی میتوانند موجب برانگیختن فرد شوند که نیازهای سطوح پایینتر برآورده شده باشند (منصوری و همکاران، ۱۴۰۰: ۳۱).
ادامه
مفهوم انگیزش کارکنان در بخش عمومی (PSM) نخستین بار توسط پری و وایز (۱۹۹۰) پیشنهاد شد و هدف از آن تشریح دقیقتر تمایزهای انگیزش در بخش عمومی و خصوصی بود.
و شاهد این مدعا چاپ بیش از ۱۳۶ مقاله با موضوع یادشده در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ است. انگیزش کارکنان در بخش عمومی بر این فرض استوار است که کارکنان بخش عمومی بیش از دغدغههای مادی و معطوف به منافع، فردی متعهد به خیر، عمومی خدمات عمومی و پیگیری منافع عمومی هستند و تمایل به انجام کارهایی دارند که برای جامعه ارزشمند است (حاجی پور و امیرخانی، ۱۴۰۰: ۸۸).
ادامه
برای هر مدیری در سازمان آگاهی از مسئله انگیزش کارکنان که درواقع پیجویی سبب حرکت و رفتارهای اعضا و افراد سازمان است، ضرورت دارد کنکاش در مسئله انگیزش؛ پاسخ چراهای رفتار آدمی است؛ چرا انسان در سازمان کار میکند؟
چرا بعضی افراد فعال و برخی کم کارند؟ علت علاقه به شغل و بیعلاقگی به کار چیست؟ انگیزش در محیط کار نتیجهی نهایی تلفیق ویژگیهای فردی و ماهیت کار و محیط کار است (جهانگیری، ۱۴۰۰: ۳۲). درواقع انگیزش شغلی یکی از ارکان سنتی مطالعات مدیریت منابع انسانی است. یکی از شرایط مهم و اساسی برای رسیدن به هدف. در هر کاری برانگیختن و ایجاد انگیزه در افرادی است که آن کار را انجام میدهند.
بنا به اظهار اقتداری (۲۰۰۱) یکی از وظایف مهم مدیران، انگیزش افراد به همکاری در جهت نیل به هدفهای سازمانی است. انگیزهها به لحاظ ماهوی دلایل اصلی عمل به شمار میآیند. مدیریت صحیح در سازمانها ایجاب میکند. که مدیران به شناخت و پیشبینی انگیزههای نیروی انسانی خود همت گمارند. تا بتوانند با ارضای صحیح و بهموقع آنان، زمینه فعالیت و بازدهی بیشتر آنان را در جهت اهداف سازمان فراهم نمایند (جهانگیری، ۱۴۰۰: ۳۲).
ادامه
در خصوص تأثیر انگیزش بر رفتار سازمانی کارکنان بارباتو (۲۰۰۴) اعتقاد دارد. انگیزه کارکنان میتواند از لحاظ تجربی علل بروز این رفتارها را تبیین کند. درک صحیح انگیزش میتواند بهعنوان ابزار باارزشی بهمنظور شناخت علل رفتار در سازمان و پیشبینی تأثیرات اقدامات، مدیریتی به کار آید. همچنین با شناخت انگیزه میتوان رفتارها را در سازمان بهگونهای هدایت کرد که اهداف فردی و سازمانی تأمین شود.
ازآنجاکه انگیزه کارکنان رفتار آنها را هدایت میکند، این رفتارها میتواند بر رفتارهای اختیاری آنها تأثیرگذار باشد. انگیزش یک فرایند زنجیرهای است که با احساس نیاز یا احساس کمبود و محرومیت شروع میشود. سپس خواست را به دنبال میآورد و موجب تنش و کنش بهسوی هدفی میشود. که محصول آن رفتار نیل به هدف است توالی این فرایند ممکن است منجر به ارضای نیاز شود.
بنابراین انگیزهها موجب تشویق و تحریک فرد به انجام یک کار یا رفتار میشود. درحالیکه انگیزش یک خواست کلی را منعکس مینماید. در تمام تحقیقات انگیزش هنوز جایگاه تنبیه و تشویق بهعنوان انگیزههای بسیار قوی مطرح میباشد. و در این رابطه پول بهعنوان ابزاری برای اعطای پاداش مطرح بوده اما تنها عامل انگیزشی نیست (جلالوند، ۱۴۰۰: ۶۸۵).
ادامه
مشارکت و نتیجه رابطه متقابل (تعامل) فرد با موقعیتی است که در آن قرار میگیرد. انگیزه زمانی به وجود میآید که در کارکنان احساس امنیت و ثبات شغلی. مشارکت و نقش مؤثر در سازمان و همچنین شادابی و نشاط وجود داشته باشد. اولین و مهمترین رکن موفقیت در یک سازمان موفق انتخاب صحیح و بجای کارکنان است. امروزه نیروهای انسانی توقعات بیشتری دارند و برای کار و زندگی مطلوب اهمیت خاصی قائل هستند.
در نتیجه متخصصان امور نیروی انسانی باید مشاغل را طوری طراحی کنند. که کار در محیط سازمان برای کارکنان مطلوب و رضایتبخش باشد. شغل مناسب براساس دانش مهارت، تجربه، علاقه و خصوصیات و توان فردی در انجام یک وظیفه معین تبیین میگردد. و لازم است تفکیک شغلی بر پایه تواناییهای فردی باشد و تقسیم تخصصی کار صورت گیرد.
حین بهکارگیری مشاغل و مهارتهای گوناگون نباید از جریان صحیح اطلاعات نیز غافل ماند؛ چرا که به تبادل اطلاعات مفید سازمانی کمک میکند. به هنگام سازماندهی مجدد بهعنوان عامل انگیزشی مهم در همسو نمودن کارکنان با اهداف کوتاهمدت و بلندمدت سازمانی یاری میرسانند. عامل بعدی در ایجاد انگیزه محرکهای مادی از جمله امور رفاهی و معیشتی است. که با توجه به شرایط فعلی نقش بسیار تعیینکننده دارد (فرخی، ۱۴۰۱: ۶۷).
انگیزش کارکنان
انگیزش کارکنان موضوع بسیار بحثبرانگیزی است که شاید راه درست برای بحث در این زمینه این باشد که بگوییم چه چیز موجب انگیزش نیست. بسیاری از مردم بهاشتباه انگیزش را یکی از ویژگیهای شخصیتی میدانند یعنی چنین میپندارند که برخی آن را دوست دارند و برخی آن را ندارند. هنگام عمل برخی از مدیران بر افرادی که به نظر میرسد انگیزه نداشته باشند برچسب تنبلی میزنند(ویسی و محمدی ارمندی، ۱۳۹۹: ۱۰۱).
تحقیقات نشان میدهد که انگیزش و متغیرهای انگیزشی بر کارکرد کاری و شناختی کارمندان تأثیر دارد. فرایندهایی که رفتار را نیرومند و هدایت میکنند. از نیروهای درونگرا و برونگرا هستند انگیزهها تجربیات درونی هستند. مانند نیازها شناختها و هیجانها که گرایش نزدیکی و درونی فرد را نیرومند میسازند.، نیروهای بیرونی شامل مشوقهای محیطی هستند.
هر آنچه انگیزش کارکنان برای انجام وظایف خود مانند فروش محصولات و خدمات بالا باشد بالطبع عملکرد فروش نیز بهبود مییابد. کسب سود از طریق فروش محصولات و خدمات در بازار یکی از مهمترین اهداف حیاتی مؤسسات و سازمانها و بنگاههای اقتصادی میباشد. که این امر توجه به عوامل تأثیرگذار چون استراتژیهای فروش و اجرای آن توسط تیم فروش و همچنین توجه به انتظارات و نیازهای مشتریان. و تعاملات طولانیمدت و بهینه با مشتری را ضروری دانسته است.
ادامه
مهمترین بحث در انگیزش، شناسایی و تشخیص نیازها است. ابتدا باید نیازهای زیرمجموعه را خوب شناسایی کرد چون رفتار انسانها نشان میدهد. که افراد در زندگی خصوصی و شغلی خود بهوسیله نیازهای متفاوت انگیزه پیدا میکنند. تشخیص این نیازها و تأمین آنها، بهعنوان، محرک به مدیر در بهرهبرداری بهینه از تواناییهای کارکنان کمک فراوانی میکند. علاقه به کار مهمترین عامل ایجاد انگیزه در کارکنان بوده و حتی بالاتر از عواملی مانند دستمزد بالا امنیت شغلی و … قرار میگیرد.، بنابراین واضح است که هر عاملی که باعث ایجاد و تقویت این امر (یعنی). علاقه به کار شود انگیزه کارکنان را تقویت خواهد کرد (صادقی دمنه، ۱۴۰۰: ۲).
سازمانها بایستی گامهایی را برای توسعه سیستم انگیزشی بردارند تا انگیزه کارمندان در کارهایشان بیشتر شود. این بهنوبه خود کمکی به بهبود کارایی و کیفیت کار مینماید و شرایط برای سازمانها فراهم میآید تا نتیجه مناسبی در عملکرد خود ببینید. فرآیند ایجاد انگیزش در کارکنان جزء مهارتهای انسانی مدیر است. یکی از مهمترین و پیچیدهترین مشکلات مدیران در محیط سازمان چگونگی برخورد با کارکنان و ایجاد انگیزه در آنها میباشد.
انگیزش بر روی سازمان تاثیر می گذارد که بر عوامل متعددی در سازمان اثر میگذارد و از آنها تأثیر میپذیرد. انگیزش، یکی از عوامل موفقیت حرفهای است لازم به ذکر است. که انگیزش کارکنان بر بهرهوری عملکرد، سازمان رضایت شغلی افراد، نحوه سرپرستی مدیریت، نحوه انجام وظایف تأثیر میگذارد. در نتیجه بهمنظور افزایش کارایی هر چه بیشتر باید عوامل انگیزشی را شناخت (حنفه و خدابنده، ۱۴۰۱: ۳).
منابع
منابع در فایل خریداری شده.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.