رفتار شهروندی سازمانی | مبانی نظری مطالعات ISI


در حال بارگذاری
تاریخ انتشار
۱۴ مهر ۱۴۰۰
نوع فایل
ورد قابل ویرایش
حجم فایل
تعداد صفحات
7 صفحه
دسته بندی
تعداد بازدید
798 بازدید
۱۷,۰۰۰ تومان

رفتار شهروندی سازمانی

رفتار شهروندی سازمانی | تعداد صفحات: ۷ صفحه

کایور و رندهاوا (۲۰۲۱) در نظریه خود به بررسی رابطه سرپرستان حمایتی، عمل و رفتار شهروندی سازمانی پرداختند. این محققین اثبات کردند که سرپرستان حمایتی و عمل بر متغیر مورد بررسی اثرگذار است. به عبارتی با استفاده از متغیرهای سرپرستان حمایتی و عمل می توان سطح رفتار شهروندی سازمانی را نیز تحت تاثیر قرار داد. زمانی سطح هر یک از متغیرهای بیان شده  تغییر می کند می توان انتظار داشت که سطح رفتار شهروندی سازمانی نیز تغییر خواهد کرد

نسن و همکاران در سال ۲۰۲۱ در نظریه خود ارتباط بین متغیرهای فعالیت داخلی، محیط زیست و رفتار شهروندی سازمانی را اثبات کردند. این محققین دریافتند که متغیرهای فعالیت داخلی و محیط زیست می توانند بر سطح رفتار شهروندی سازمانی اثرگذار باشند. همچنین آنها به این نتیجه رسیدند که وقتی سطح متغیرهای فعالیت داخلی و محیط زیست دچار تغییر شود، احتمال تغییر در سطح متغیر رفتار شهروندی سازمانی نیز وجود دارد.

ادامه مبانی نظری رفتار شهروندی سازمانی

ترمبلای در سال ۲۰۲۱ در نظریه خود اثبات کرد که رفتار شهروندی سازمانی می تواند تحت تاثیر تعهد عاطفی و محدوده شغلی قرار گیرد. به عبارتی رفتار شهروندی سازمانی معمولا با تغییراتی که در متغیرهای تعهد عاطفی و محدوده شغلی ایجاد می شود، دچار تغییر می شود. زمانی که سازمان در نظر داشته باشه سطح رفتار شهروندی سازمانی را تغییر دهد، پیشنهاد می شود که ابتدا سطوح مرتبط با متغیرهای تعهد عاطفی و محدوده شغلی را تغییر دهد.

لووری و همکاران در سال ۲۰۲۱ در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که متغیر رفتار شهروندی سازمانی از متغیرهای متعادل سازی عملکرد، شبکه های روان سنجی و رفتارهای ضد تولید تاثیر می پذیرد. به این صورت که سطح تغییرات متغیرهای متعادل سازی عملکرد، شبکه های روان سنجی و رفتارهای ضد تولید می تواند در سطح متغیر مورد بررسی تغییر ایجاد نماید. از سوی دیگر این مطالعه پیشنهاد کرد که برای بهبود در متغیر مورد بررسی به نظر می رسد بهبودهایی در سطح متغیرهای متعادل سازی عملکرد، شبکه های روان سنجی و رفتارهای ضد تولید می تواند مفید باشد.

ادامه

الساندری و همکاران در سال ۲۰۲۱ در نظریه خود یک رابطه معنی دار بین رفتار شهروندی سازمانی و متغیر های روابط فردی، باورهای خودکارآمدی عاطفی، باورهای کاری و باورهای اجتماعی یافتند. به عبارتی این محققین اثبات کردند زمانی که سطح متغیرهای روابط فردی، باورهای خودکارآمدی عاطفی، باورهای کاری و باورهای اجتماعی دچار تغییر می شود، آنگاه می توان انتظار داشت که سطح متغیر مورد بررسی نیز دچار تغییر شود. همچنین زمانی که متغیرهای روابط فردی، باورهای خودکارآمدی عاطفی، باورهای کاری و باورهای اجتماعی می توانند به گونه ای برنامه ریزی شوند که در جهت تقویت متغیر مورد بررسی اقدام نمایند.

دیکلرکیو (۲۰۲۱) این استدلال را داشت که تغییرات در سطح متغیر عدم شناسایی سازمان می تواند بر تغییر در سطح رفتار شهروندی سازمانی اثرگذار باشد. به عبارتی زمانی که سطح متغیر عدم شناسایی سازمان دچار بهبود شود، این انتظار وجود دارد که متغیر مورد بررسی نیز تغییر کند. در صورتی که رابطه متغیر عدم شناسایی سازمان با متغیر متغیر مورد بررسی همسو و همجهت باشد می توان انتظار داشت که سطح متغیر مورد بررسی با بهبود سطح متغیر ارایه شده در تحقیق، بهبود یابد.

ادامه مبانی نظری

تیان و نگان(۲۰۲۱) اشاره کردند که رفتار شهروندی سازمانی تحت تاثیر متغیرهای دیگر در یک سازمان قرار می گیرد. زمانی که سطح متغیرهای هدایت اخلاقی، تعدیل نقش هویت، تعدیل نقش خدمات و مسیرهای میانجیگری دوگانه در سازمان تغییر می کند، آنگاه سطح متغیر مورد بررسی نیز تغییر می کند.

همچنین متغیرهای هدایت اخلاقی، تعدیل نقش هویت، تعدیل نقش خدمات و مسیرهای میانجیگری دوگانه اثرگذاری خود را بر روی متغیر متغیر مورد بررسی براساس همسو بودن یا ناهمسو بودن اعمال می کنند. زمانی که نتایج مطالعه نشان دهد، متغیرهای هدایت اخلاقی، تعدیل نقش هویت، تعدیل نقش خدمات و مسیرهای میانجیگری دوگانه ارتباط همسویی را با متغیر متغیر مورد بررسی دارند، آنگاه می توان گفت که تغییرات آنها سبب تغیرات مثبت در سطح متغیر مورد بررسی می شود.

ادامه

پلتزر (۲۰۲۱) در مطالعه خود ارتباط متغیرهای رفتارهای ضدتولید، ویژگی های شخصیتی و رفتار شهروندی سازمانی را تحت آزمون قرار داد. او نشان داد که متغیر رفتار شهروندی سازمانی در نهایت تحت تغییرات متغیرهای رفتارهای ضدتولید و ویژگی های شخصیتی می تواند تغییر نماید. این تغییرات با توجه به نتایج حاصل از تحقیق می تواند هم جهت یا غیر همجهت باشد. زمانی که سطح متغیرهای رفتارهای ضدتولید و ویژگی های شخصیتی در سازمان هم جهت با رفتار شهروندی سازمانی باشند، می توان انتظار داشت که با افزایش سطح آنها سطح متغیر رفتار شهروندی سازمانی نیز بهبود یابد و با کاهش سطح آنها سطح متغیر رفتار شهروندی سازمانی کاهش یابد.

تیان و همکاران (۲۰۲۱) متغیر فروتنی رهبر را در ارتباط با رفتار شهروندی سازمانی مورد بررسی قرار دادند. این محققین دریافتند که متغیر فروتنی رهبر معمولا می تواند بر سطح متغیر مورد بررسی اثرگذار باشند. به این صورت که با تغییر در سطح فروتنی رهبر می توان انتظار داشت که سطح متغیر مورد بررسی نیز دچار تغییر شود. همچنین این محققین اثبات کردند که متغیر مورد بررسی در نهایت با تاثیر پذیری از متغیر فروتنی رهبر می تواند در یک سازمان تغییراتی را ایجاد نماید.

ادامه

مینگ و همکاران در سال ۲۰۲۱ اثبات کردند که رفتار شهروندی سازمانی با متغیرهای عوامل فردی و سازمانی و آگاهی از ایمنی ارتباط دارد.  این محققین اثبات کردند زمانی که متغیرهای عوامل فردی و سازمانی و آگاهی از ایمنی دچار تغییر شوند، به دلیل ارتباط با متغیر مورد بررسی آن را نیز دچار تغییر خواهند کرد. معمولا اثرات متغیرهای عوامل فردی و سازمانی و آگاهی از ایمنی بر رفتار شهروندی سازمانی هم جهت بوده و سبب تقویت متغیر مورد بررسی می شود.

ونگ و همکاران (۲۰۲۱) در بررسی اثر متغیرهای سازمانی در رفتار شهروندی سازمانی دریافتند که معمولا متغیر مورد بررسی می تواند تحت تاثیر متغیر دیدگاه کمالگرایانه قرار گیرد. به صورتی که افزایش یا کاهش در سطح متغیر دیدگاه کمالگرایانه معمولا سبب تغییر در سطح متغیر مورد بررسی می شود. اگر این تغییر همسو باشد با افزایش در مقدار متغیر اعلام شده معمولا سطح رفتار شهروندی سازمانی نیز افزایش می یابد. اگر این متغیر ناهمسو باشد آنگاه با افزایش متغیر مورد بررسی، سطح متغیر مورد بررسی کاهش خواهد یافت.

ادامه

می و همکاران در سال ۲۰۲۱ اثبات کردند که متغیر رویداد عاطفی زیست محیطی بر رفتار شهروندی سازمانی اثرگذار است. این محققین اثبات کردند که متغیر رویداد عاطفی زیست محیطی می تواند در یک سازمان بر میزان متغیر مورد بررسی اثرگذار باشد. همچنین ارتباط متغیر مورد بررسی با متغیر رویداد عاطفی زیست محیطی در سازمان ممکن است همسو و یا غیر همسو باشد. این موضوع با توجه به نمونه آماری و ماهیت سازمانی که مورد بررسی قرار گرفته است ممکن است متفاوت باشد. اما در کل این محققین استدلال کردند که با تغییر در سطح متغیر رویداد عاطفی زیست محیطی می توان شاهد تغییر در سطح متغیر مورد بررسی بود.

ادامه

مین (۲۰۲۱) رفتار شهروندی سازمانی را در ارتباط با متغیرهای نتایج رابطه ای و رفتاری کارکنان، پاسخگویی، ابراز وجود و اصالت مورد آزمون قرار داد. استدلال او بر این بود متغیر متغیر مورد بررسی با متغیرهای نتایج رابطه ای و رفتاری کارکنان، پاسخگویی، ابراز وجود و اصالت در ارتباط است. یا به عبارتی این محقق استدلال کرد که متغیر سازمانی ممکن است تحت تاثیر متغیرهای نتایج رابطه ای و رفتاری کارکنان، پاسخگویی، ابراز وجود و اصالت قرار گیرد و با تغییر در سطح این متغیرها، سطح آن دچار تغییر شود.

گونگ و همکاران در سال ۲۰۲۱ اثبات کردند که رفتار شهروندی سازمانی با متغیر ویژگی های فن آوریارتباط دارد.  این محققین اثبات کردند زمانی که متغیر ویژگی های فن آوری دچار تغییر شوند، به دلیل ارتباط با متغیر مورد بررسی آن را نیز دچار تغییر خواهند کرد. معمولا اثرات متغیر ویژگی های فن آوری بر متغیر مورد بررسی هم جهت بوده و سبب تقویت رفتار شهروندی سازمانی می شود.

ادامه

گریک و همکاران (۲۰۲۱)  در نظریه خود به بررسی رابطه نوآوری، سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی پرداختند. این محققین اثبات کردند که نوآوری و سرمایه اجتماعی بر متغیر مورد بررسی اثرگذار است. به عبارتی با استفاده از متغیرهای نوآوری و سرمایه اجتماعی می توان متغیر مورد بررسی را نیز تحت تاثیر قرار داد. زمانی سطح هر یک از متغیرهای بیان شده  تغییر می کند می توان انتظار داشت که متغیر مورد بررسی نیز تغییر کند.

دریدورف و همکاران در سال ۲۰۲۱ در نظریه خود ارتباط بین متغیرهای مهارت های بین فردی، شناخت نقش، بررسی مکانیسم های میانجیگری، محدودیت های زمینه ای و متغیر مورد بررسی را اثبات کردند. این محققین دریافتند که متغیرهای مهارت های بین فردی، شناخت نقش، بررسی مکانیسم های میانجیگری و محدودیت های زمینه ای می توانند بر سطح عملکرد سازمان اثرگذار باشند. همچنین آنها به این نتیجه رسیدند که وقتی سطح متغیرهای مهارت های بین فردی، شناخت نقش، بررسی مکانیسم های میانجیگری و محدودیت های زمینه ای دچار تغییر شود، احتمال تغییر در سطح متغیر مورد بررسی نیز وجود دارد.

ادامه

السیودی و همکاران در سال ۲۰۲۱  اثبات کردند که با تغییر در سطح متغیرهای مدیریت منابع انسانی، رهبری، فرهنگ سازمانی و عملکرد محیط سازمانی می توان سطح متغیر رفتار شهروندی سازمانی را تحت تاثیر قرار داد. به عبارتی تغییرات متغیر عملکرد در یک سازمان تحت تاثیر مولفه هایی قرار دارد. این مولفه ها عبارتند از:

۱-مدیریت منابع انسانی.

۲-رهبری.

۳- فرهنگ سازمانی.

۴- عملکرد محیط سازمانی.

لی و همکاران (۲۰۲۱) اثبات کردند که متغیر مورد بررسی تحت تاثیر برخی از ابعاد سازمانی قرار می گیرد. این ابعاد عبارتند از:

۱- اعتماد سازمانی.

۲-رفتار عملیاتی ایمنی.

۳-شناسایی سازمان.

۴- تعهد سازمانی.

این محققین اثبات کردند زمانی که هر یک از ابعاد بیان شده در سطح سازمان دچار تغییر شود، آنگاه می توان انتظار داشت که این تغییر با سطح متغیر مورد بررسی  در ارتباط باشد.

ادامه

اندرسن و جوهانسن در سال ۲۰۲۱ در نظریه خود اثبات کردند که رفتار شهروندی سازمانی می تواند تحت تاثیر بازاریابی شرکتی قرار گیرد. به عبارتی رمتغیر مورد بررسی معمولا با تغییراتی که در متغیر بازاریابی شرکتی ایجاد می شود، دچار تغییر می شود. زمانی که سازمان در نظر داشته باشه سطح متغیر مورد بررسی را تغییر دهد، پیشنهاد می شود که ابتدا سطوح مرتبط با متغیر بازاریابی شرکتی را تغییر دهد.

امریوتا و گریتها در سال ۲۰۲۱ استدلال کردند که زمانی می توان رفتار شهروندی سازمانی را بهبود داد که به متغیرهای آموزش سازمانی، رفتار داوطلبانه و رضایت کارمندان توجه شود. زمانی یک سازمان به متغیرهای آموزش سازمانی، رفتار داوطلبانه و رضایت کارمندان توجه می کند، معمولا سطح متغیر مورد بررسی دچار تغییر می شود. اگر تغییرات ایجاد شده در متغیرهای آموزش سازمانی، رفتار داوطلبانه و رضایت کارمندان مثبت باشد معمولا سطح متغیر مورد بررسی بهبود می یابد. همچنین این محققین پس از ارایه نظرات خود پیشنهاد دادند که با توجه به متغیرهای آموزش سازمانی، رفتار داوطلبانه و رضایت کارمندان در سازمان می توان کیفیت فعالیت های یک سازمان را ارتقا داد.

ادامه

کیسبرگ و کلیر در سال ۲۰۲۱ در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که متغیر رفتار شهروندی سازمانی از متغیرهای ارزشهای شخصی، مأموریت های خیرخواهانه و رشد رفتارهای اجتماعی تاثیر می پذیرد. به این صورت که سطح تغییرات متغیرهای ارزشهای شخصی، مأموریت های خیرخواهانه و رشد رفتارهای اجتماعی می تواند در سطح متغیر مورد بررسی تغییر ایجاد نماید. از سوی دیگر این مطالعه پیشنهاد کرد که برای بهبود در سطح متغیر مورد بررسی به نظر می رسد بهبودهایی در سطح متغیرهای ارزشهای شخصی، مأموریت های خیرخواهانه و رشد رفتارهای اجتماعی می تواند مفید باشد.

پویلگیاس و همکاران در سال ۲۰۲۱ در نظریه خود یک رابطه معنی دار بین رفتار شهروندی سازمانی و متغیر های مشارکت، تغییر سازمانی و رضایت شغلی یافتند. به عبارتی این محققین اثبات کردند زمانی که سطح متغیرهای مشارکت، تغییر سازمانی و رضایت شغلی دچار تغییر می شود، آنگاه می توان انتظار داشت که سطح متغیر مورد بررسی نیز دچار تغییر شود. همچنین زمانی که متغیرهای مشارکت، تغییر سازمانی و رضایت شغلی می توانند به گونه ای برنامه ریزی شوند که در جهت تقویت متغیر مورد بررسی اقدام نمایند.

ادامه

اسچوف و همکاران (۲۰۲۱) این استدلال را داشتند که تغییرات در سطح متغیرهای  رهبری و ایمنی کارکنان می تواند بر تغییر در سطح رفتار شهروندی سازمانی اثرگذار باشد. به عبارتی زمانی که سطح متغیرهای رهبری و ایمنی کارکنان دچار بهبود شود، این انتظار وجود دارد که متغیر مورد بررسی نیز تغییر کند. در صورتی که رابطه متغیر های رهبری و ایمنی کارکنان با متغیر متغیر مورد بررسی همسو و همجهت باشد می توان انتظار داشت که سطح متغیر مورد بررسی با بهبود سطح متغیرهای ارایه شده در تحقیق، بهبود یابد.

وود و همکاران (۲۰۲۱) اشاره کردند که رفتار شهروندی سازمانی تحت تاثیر متغیرهای دیگر در یک سازمان قرار می گیرد. زمانی که سطح متغیرهای رهبری اخلاقی، رفتارکارکنان و صنعت مهمان نوازی در سازمان تغییر می کند، آنگاه سطح متغیر مورد بررسی نیز تغییر می کند. همچنین متغیرهای رهبری اخلاقی، رفتارکارکنان و صنعت مهمان نوازی اثرگذاری خود را بر روی متغیر مورد بررسی براساس همسو بودن یا ناهمسو بودن اعمال می کنند. زمانی که نتایج مطالعه نشان دهد، متغیرهای رهبری اخلاقی، رفتارکارکنان و صنعت مهمان نوازی ارتباط همسویی را با متغیر مورد بررسی دارند، آنگاه می توان گفت که تغییرات آنها سبب تغیرات مثبت در سطح رفتار شهروندی سازمانی می شود.

ادامه

چریستنسن و همکاران (۲۰۲۱) در مطالعه خود ارتباط متغیرهای ثروت اجتماعی، مراقبت سازمانی کارکنان و رفتار شهروندی سازمانی را تحت آزمون قرار دادند. آنها نشان دادند که متغیر مورد بررسی در نهایت تحت تغییرات متغیرهای ثروت اجتماعی و مراقبت سازمانی کارکنان می تواند تغییر نماید. این تغییرات با توجه به نتایج حاصل از تحقیق می تواند هم جهت یا غیر همجهت باشد. زمانی که سطح متغیرهای ثروت اجتماعی و مراقبت سازمانی کارکنان در سازمان هم جهت با متغیر مورد بررسی باشند، می توان انتظار داشت که با افزایش سطح آنها سطح متغیر متغیر مورد بررسی نیز بهبود یابد و با کاهش سطح آنها سطح متغیر مورد بررسی کاهش یابد.

منابع

مبانی نظری

 

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.