هوش موفق | ادبیات تحقیق و مبانی نظری


در حال بارگذاری
تاریخ انتشار
۵ خرداد ۱۴۰۲
نوع فایل
ورد قابل ویرایش
حجم فایل
تعداد صفحات
3.5 صفحه
دسته بندی
تعداد بازدید
353 بازدید
۵,۰۰۰ تومان

هوش موفق

هوش موفق

هوش موفق | تعداد صفحات : ۳.۵ صفحه

مفهوم زیر بنایی هوش موفق این است که افراد با ،هوش کسانی هستند. که نقاط قوت و ضعف خود را بهتر بشناسند بر نقاط قوت خود تأکید کرده و آنها را افزایش میدهند. و در عین حال به دنبال رفع و یا تصحیح نقاط ضعف خود نیز هستند. این نقاط قوت و ضعف به طور گسترده ای با سه نوع توانایی تحلیلی خلاق و عملی در هوش موفق مرتبط اند(دولتی و همکاران، ۱۴۰۰: ۱۹).

هوش موفق مجموعه منسجمی از تواناییهای فرد است. تا بتواند در زندگی خود موفقیت کسب کند.؛ به عبارت دیگر آنها بین تواناییهای تفکر تحلیلی، خلاق و عملی تعادلی برقرار می کنند. افراد موفق بر نقاط قوت و ضعف خود آگاهی دارند. و میتوانند نقاط ضعف خود را شناسایی و اصلاح کنند. افراد با هوش موفق با استفاده از تعادلی که میان تواناییهای تفکر تحلیلی، خلاق و عملی برقرار میکنند. به انطباق با محیط تغییر و انتخاب آن دست میزنند. به عبارت دیگر افراد دارای هوش موفق در زندگی موفق اند نه به این دلیل که از ضعفها به دور هستند. بلکه آنها میدانند ضعفهایشان در کدام قسمت است و چطور می توانند آن را اصلاح و جبران کنند(اسماعیل نیا و همکاران، ۱۳۹۸: ۱۶۱).

هوش موفق

هوش موفق ترکیبی از تواناییهای، تحلیلی خلاق و عملی است که به افراد برای سازگاری انتخاب و تغییر محیط به منظور رسیدن به اهداف خود در زندگی با توجه به بافت فرهنگی اجتماعی کمک میکند. موفقیت تنها در بافت فرهنگی اجتماعی خود فرد تعریف میشود؛ افراد از طریق تشخیص و تقویت نقاط قوت خود و تشخیص همزمان نقاط ضعف شان و پیدا کردن راه اصلاح یا جبران به طور موفقیت آمیزی باهوشند افراد دارای هوش موفق با برقراری تعادل میان تواناییهای تفکر تحلیلی، خلاق و عملی قادر به انطباق با محیط تغییر آن و انتخاب محیط هستند. در حوزه هوش موفق نظریه های متفاوتی ارایه شده است.

همانند تعاریف هوش موفق نظریه های هوش موفق نیز بسیار متفاوت هستند که در این باره میتوان به نظریه یادگیری زیست شناختی روانسنجی پیاژه شناختی پردازشی فرهنگی محیطی و هوشهای موفق چندگانه اشاره کرد نظریه مبنایی پژوهش حاضر هوش انسان موفق به نوعی با انواع نظریه ها در مورد هوش موفق ارتباط نزدیکی دارد ولی به دلیل تفاوتهای نظری مهم به عنوان یک نظریه مستقل مطرح می­شود.

تعاریف بخش کوچکی از هوش موفق را در نظر می گیرد. مفهوم هوش موفق بسیار محدودی بیان می شود. هوش موفق دارای توانش هایی می باشد. این توانش ها مورد پذیرش قرار می گیرد. سازگاری، شکل دهی و انتخاب محیط سطح هوش موفق را زیاد می کند. این مقوله هدف های فردی و بافت فرهنگی را بهبود می دهد. همچنین این مولفه بافت فرهنگی اجتماعی را افزایش می دهد. هوش موفق میان انطباق، تغییر و انتخاب محیط، تعادل برقرار می.کند در اکثر موارد افراد در ابتدا تلاش میکنند با محیط منطبق شوند یا آن را تغییر دهند اما اگر تلاششان بیفایده باشد و شکست ،بخورند محیط جدیدی را انتخاب میکنند که ممکن است بهترین گزینه باشد(مقدم فر و همکاران، ۱۴۰۰: ۴۳).

"</p

هوش موفق

نظریه هوش موفقیت یکی از نظریه های کارآمد و جامع در حوزه هوش و هوش آزمایی است که از دیدگاه و رویکردهای مختلفی استفاده نموده است و از نظریه های نوین محسوب میشود. این نظریه بر اصول روان سنجی تأکید ندارد و نظریه پردازی آن بر اساس دستاوردهای تجربی، مطالعات نظری، پیشرفتهای روان شناسی کامپیوتر و توسعه رویکردهای خبر پردازی صورت گرفته است. استرنبرگ معتقد بو بود آن چیزی معرف هوش است هو شبهر نیست وی معتقد است.

ماهیت هوش بسیار پیچیده است و نمیتوان تمامی ابعاد سازنده هوش را از طریق آزمون مداد کاغذی مشخص ساخت. طبق این نظریه باهوش بودن چیزی فراتر از درسخوان بودن است و فرد باهوش فردی است که بداند در موقعیتهای مختلف چگونه هوش خود را به کار بگیرد. برخلاف تعاریف سنتی از هوش که غالباً بر نقش سازگاری با محیط تأکید شده است هوش از نظر استرنبرگ؛ صرفاً انطباق با محیط نیست، بلکه شامل تغییر دادن محیط برای تناسب با خود شکل دادن و گاهی یافتن محیطی جدید برای تحقق یافتن مهارت ها یا تمایلهای فرد نیز میشود. وی به تحلیل و تبیین فرایندهایی می پردازد که افراد تکالیف و مسائل ذهنی مختلف را چگونه و با چه مکانیسمی حل می کنند چگونه مهارتهای مرتبط با تفکر و استدلال را ارتقا می دهند و در مواجهه با مسائل مختلف عملکرد بهتری به نمایش می گذارند(جهاندوست دالنجان و همکاران، ۱۳۹۹: ۱۴۱).

هوش موفق

در این نظریه هوش بر اساس محیطی تعریف میشود که فرد در آن قرار دارد.هوش موفق کسب موفقیت زندگی را به همراه می آورد. بافت فرهنگی اجتماعی بخش مهمی از هوش موفق می باشد. فرهنگی اجتماعی بخش مهمی از هوش موفق می باشد. این متغیر برای ایجاد مهارت های عملی خلاق و تحلیلی می باشد. هوش موفق توانایی تحلیلی را ارتقا می دهد. این متغیر برای مقایسه و ارزیابی وضعیت مشکلات مشخص می شود. در این تعریف توانایی تحلیلی به معنی مقایسه و ارزیابی مقدمات مورد نیاز برای حل مسئله و فرایندهای تصمیم گیری است. هوش عملی برای تصمیم گیری در مورد تعمیم دانش مکتسب در بافتهای مختلف استفاده میشود مانند کاربرد دانش روندی برای حل مسائل روزمره از توانایی خلاق زمانی استفاده میشود که فرد با موقعیت هایی روبه رو شود که دارای درجه خاصی از تازگی باشد(هاشمی و همکاران، ۱۳۹۸: ۱۴۵).

توانایی عملی نیز برای تصمیم گیری در مورد تعمیم دانش مکتسب در بافتهای مختلف استفاده می شود؛ مانند کاربرد دانش روندی برای حل مسائل روزمره از توانایی خلاق زمانی استفاده میشود که فرد با موقعیتهایی روبه رو شود که دارای درجه خاصی از تازگی باشد. استرنبرگ معتقد است که در آموزش، ایجاد موازنه بین سه نوع هوش مهم است؛ یعنی علاوه بر راهکارهای معمولی که بر یادگیری صرف و به خاطر سپاری اطلاعات تمرکز دارد.

باید فرصتهایی را برای آموختن از راه تفکر تحلیلی، خلاق و عملی به فراگیران داد. آموزش این مفهوم برای دانش آموزان مهم می باشد. این مقوله سبب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود. این مقوله توانایی های و مهارت های افراد را زیاد می کند. این موضوع معمولا آموزش داده می شود. این متغیر به یادگیری گره می خورد. هوش موفق نقش مهمی در پیشرفت تحصیلی می باشد(هاشمی و همکاران، ۱۳۹۸: ۱۹۲).

هوش موفق

آموزش توانش های این متغیر در قالب ارائه محتوای آموزشی به بهبود حل مسئله آنان از طریق فراهم کردن درک عمیق تر، موضوعات فراهم کردن سر نخهای بازیابی بیشتر هنگام یادآوری و ایجاد انگیزه بیشتر و در نهایت عملکرد تحصیلی بالاتر دانش آموزان، تقویت نقاط قوت و جبران کاستیها و نقاط ضعف با به کارگیری راهکارهای آموزشی این نظریه منجر می گردد و سبب می شود که آنها نه تنها در تحصیل بلکه با تقویت توانمندیشان در توانش عملی در موقعیتهای مختلف ،اجتماعی حرفه ای و زندگی روزمره نیز کسب موفقیت کنند. این متغیر، مجموعه ای یکپارچه از تواناییهای مورد نیاز برای موفقیت در زندگی است.

البته فرد آن را درون بافت اجتماعی و فرهنگی خود تعریف میکند. این مفهوم توانایی دستیابی به موفقیت در زندگی با توجه به استانداردهای شخصی خود در محیط اجتماعی و فرهنگی به منظور انطباق و انتخاب محیط از طریق شناختن و سرمایه گذاری بر نقاط قوت و بهبود و جبران ضعفها از طریق توازن تواناییهای تحلیلی خلاق و عملی میباشد.این متغیر هوش تحلیلی را ایجاد می کند. هوش تحلیل شامل ارزیابی، مقایسه، تفکر، حل مسئله و هوش عملی می باشد.

این مقوله به کارگیری دانش را بهبود می بخشد. این مولفه حل مشکلات روزمره اجتماعی را بهبود می دهد. هوش خلاق و ایده های جدید بخش اصلی این متغیر می باشد. این مولفه سبب می شود افراد با مشکلات بهتر کنار بیایند. افرادی که این مولفه دارند تعادل و توانایی های تفکر تحلیلی را دارند. این افراد براساس این متغیر دارای تفکر خلاق می شوند. این کار با محیط اجتماعی منطبق می باشد(قبادی و همکاران، ۱۴۰۰: ۹۸).

هوش موفق

این مولفه توانایی های خلاق افراد را رشد می دهد. این متغیر تولید ایده های جدید می کند. همچنین توانایی های تحلیلی را افزایش می دهد. این متغیر ارزیابی ایده ها و توانایی های عملی را بهبود می دهد. این ایده ها نقش مهمی در این مولفه دارد. این متغیر معمولا موفقیت در زندگی را سبب می شود. توانایی های عملی، عملی و تحلیلی رفتار انعطاف پذیر را ایجاد می کند. این کار از طریق آموزش انجام می شود(قاضی عسگر و همکاران، ۱۴۰۱: ۱۶).

موفقیت تنها در بافت فرهنگی اجتماعی خود فرد تعریف می شود؛ در فرهنگ اجتماعی ما با توجه به ارزشهای مورد پذیرش جامعه، موفقیت نیز معنی و مفهوم خاص خود را می یابد بدین معنی که موفقیت با توجه به مجموعه ای از ارزشها ملاک ها و یا انتظارهای خود فرد و دیگران شکل می گیرد بافت فرهنگی اجتماعی جوامع شرقی به ویژه جامعه ما به لحاظ جمع گرایی و تاکید بر ارزشهای خاص، دینی متفاوت از جوامع غربی است.

به عبارت دیگر این مولفه مجموعه واحدی از تواناییهای لازم برای موفقیت در زندگی با توجه به بافت فرهنگی اجتماعی خود است که افراد از طریق شناخت همزمان نقاط قوت و ضعف خود پرورش نقاط قوت و پیدا کردن راه اصلاح یا جبران نقاط ضعف، به موفقیت دست می یابند افراد دارای این متغیر با استفاده از تعادلی که میان توانایی های تفکر تحلیلی خلاقی و عملی برقرار می سازند به انطباق با محیط تغییر و انتخاب دست می زنند(درخشان و همکاران، ۱۴۰۱: ۵۶۷).

ادامه

این مقوله براساس شرایط محیطی تعریف می شود. این مولفه کسب موفقیت در زندگی را آسان تر می کند. این مولفه اهداف شخصی افراد را تقویت می کند. این متغیر  بافت فرهنگی اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. این مقوله مهارت های عملی و خلاق و تحلیلی را ایجاد می کند. این متغیر توانایی تحلیلی دارد. این مولفه مقدمات یادگیری را زیاد می کند و برای حل مسئله به کار می رود. هوش عملی نیز برای تصمیم گیری در مورد تعمیم دانش مکتسب در بافتهای مختلف استفاده می شود، مانند کاربرد دانش روندی برای حل مسائل روزمره از توانایی خلاق زمانی استفاده می شود که فرد با موقعیت هایی روبه رو شود که دارای درجه خاصی از تازگی باشد(قربانی و خرمایی، ۱۳۹۵: ۴۵).

منابع

منابع در فایل خریداری شده موجود است.

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.